الشروط أو الالتزامات التبعية في العقود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
نویسنده، این اثر را به روح پدرش آیتالله | نویسنده، این اثر را به روح پدرش [[خویی، سید ابوالقاسم|آیتالله خویی]]، تقدیم کرده است که پیش از چاپ این اثر از دنیا رفته است.<ref>ر.ک: کتاب، ص6</ref> فهرست منابع و محتوای مطالب، به ترتیب، در انتهای جلد اول و سوم کتاب ذکر شده. جلد دوم، فهرست مطالب و منابع ندارد. پاورقیهای کتاب، علاوه بر ذکر ارجاعات، گاه حاوی مطالب مفیدی در شرح محتوای مطالب است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۸ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۲۵
الشروط أو الإلتزامات التبعية في العقود | |
---|---|
پدیدآوران | خویی، محمدتقی (نويسنده) |
ناشر | دار المؤرخ العربی |
مکان نشر | لبنان- بیروت |
سال نشر | 1414ق |
موضوع | عقود و ایقاعات، معاملات (فقه)، تعهدات (فقه) |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | BP 190 /خ9ش4 |
الشروط أو الإلتزامات التبعية في العقود، اثر محمدتقی خویی (متوفی 1373ش) کتابی است سهجلدی به زبان عربی با موضوع فقه اسلامی. معمولاً مباحث مربوط به شرط در میان کتابهای فقهی، پراکنده است؛ نویسنده در این اثر زیر نظر پدرش آیتالله سید ابوالقاسم خویی (متوفی 1371ش) به شکل مستقل به بیان تعریف و مباحث و مسائل مربوط به شرط در فقه امامی پرداخته است.
انگیزه نگارش
نویسنده درباره نگارش کتاب مینویسد: مدتی بود که در اندیشه نگارش کتابی درباره شرط بودم که متضمن مفهوم و حدود آن باشد و ضوابط و معالمش را در بر بگیرد و جامع شتات مسائل و فروع منتشره آن در ابواب فقهی مختلف باشد. اکنون به جمع ملاحظات و نگارش برخی از رئوس مطالب آن اقدام کردهام ولی اشتغالم در این دو سال اخیر به اداره مکتب امام راحل(ره) مرا از انجام هدف و تحقق آرزویم باز داشته و برگههایی که در لابهلای نوشتههایم جمع کرده بودم باقی مانده تا جایی که برخی از آنها تلف و ضایع شدند. این امر، انگیزه من را در نگارش این اثر میگرفت و نزدیک بود که نوشتن آن را رها کنم تا اینکه در زمان اقامت قهری پدرم در کوفه به خدمتش رسیدم. در این ایام بود که با وجود شرایط سخت و شدت اوضاع و قساوت زمان و تنش اعصاب، به ذهنم رسید که این کار را به پایان برسانم؛ بر خدا توکل کرده و قلم بر دست گرفتم و بحثی را که پیشترها آغاز کرده بودم را ادامه دادم و حاصل بحث، کتابی است که پیش روی شما قرار دارد.[۱]
ساختار
کتاب دارای مقدمه ناشر، مقدمه نویسنده و محتوای مطالب در سه جلد است. در پایان جلد اول کتاب، 61 منبع بهعنوان منابع کتاب ذکر شده و در انتهای جلد سوم، 45 منبع که همگی به زبان عربی هستند. برخی منابع ذکر شده در جلد اول در جلد سوم هم ذکر شده است ازاینرو مجموع تعداد منابع کمتر از جمع این دو عدد است زیرا عناوین تکراری در میانشان هست.
گزارش محتوا
شرایط زمانی و مکانی در زمان کتابت این اثر استثنایی بود و از مصادر کتاب بهجز مواردی که در کتابخانه پدرم بود، در دسترسم نبود ولی پدرم وقت زیادی را به من اختصاص داد و با شکیبایی به توهمات یا اشکالاتی که به ذهن من میرسید گوش میداد تا با وجود مریضی و ضعف مزاجش به آنها پاسخ داده و پاسخ درست را به من بنمایاند. خیلی دوست داشتم که پدرم برخی میوههای درختش را مشاهده کند ولی چه سود که سعادت در اینجا یارم نبود و پدرم پیش از اینکه کتاب به چاپ برسد، دعوت حق را لبیک گفت و از همّ و غم دنیا آسود.[۲]
مباحث این کتاب را گفتگویی مستوفی درباره شرط نزد امامیه تشکیل میدهد. این اثر با حد و تعریف آغاز شده و با احکام و آثار شرط پایان میپذیرد و در این راستا مروری بر اقسام و ضوابط صحت و آنچه گفته شده یا ممکن است حول مفردات بسیاری که ارتباط عضوی مباشر با بحث دارد، گفته شود. واضح است که این امر مستلزم مراجعه به دهها مصدر از مصادر فقه جعفری اعم از دانشنامهها و کتابها است که با کتابهای شیخالطایفه آغاز و با افادات علمای اعلام متأخر، پایان پذیرد تا این اثر متناسب با اصالت در فکر و عمق در محتوای باشد که فقه اهلبیت(ع) و مکتب پیروان ایشان به این دو امر شناخته میشوند. معنای این امر قرار گرفتن در معرض نظرات علمای بزرگ پس از تحریر موضوع و تعیین آن است. سپس مقایسه میانشان و نظر در شواهد علمی آنها با روحیه علمی دینی و بهدوراز تعصب و تحکم برای رسیدن به نتیجهای که انسان را قانع کرده و نفس آدمی با یافتن آن آرام بگیرد؛ خواه این جواب موافق با نظر برخی از علمای بزرگ دیگر باشد یا نه؛ زیرا مهم، مطابقت آن با معیارهای علمی صحیح است.[۳]
واقعیت این است که عموم علما –بهجز شیخ اعظم در مکاسب- متعرض بحث مستقلی درباره شرط نشدهاند و صرفاً شتات مسائل و فروعش را در لابهلای مباحث فقهی پراکنده، مطرح کردهاند –هرچند دو مبحث بیع و نکاح، سهم مهمی از آن دارد- و به همین دلیل محقق، وادار به جستجو در میان دریایی از موضوعات و شاخههای مباحث فقهی کرده تا به نظر یک فقیه در یک مسئله جزئی برسد. باید به این مورد، زبان علمی دشوار علمای اعلام مخصوصاً قدمای آنها را هم افزود که در برخی موارد، جزم به اینکه نظرشان چیست را تقریباً غیرممکن میکند، زیرا احتمالات و آرای مختلفی را میتوان در مورد آن روا دانست. اینجاست که زحمتی که این بحث برده و دشواریهایی که طی کرده، اندکی روشن میشود.[۴]
وضعیت کتاب
نویسنده، این اثر را به روح پدرش آیتالله خویی، تقدیم کرده است که پیش از چاپ این اثر از دنیا رفته است.[۵] فهرست منابع و محتوای مطالب، به ترتیب، در انتهای جلد اول و سوم کتاب ذکر شده. جلد دوم، فهرست مطالب و منابع ندارد. پاورقیهای کتاب، علاوه بر ذکر ارجاعات، گاه حاوی مطالب مفیدی در شرح محتوای مطالب است.
پانویس
منبع مقاله
مقدمه کتاب.