كلیات شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی متخلص بعراقی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۳: خط ۹۳:
بندهاى تركيب‌بند اول:
بندهاى تركيب‌بند اول:


#: {{شعر}}
#:{{شعر}}
# {{ب|''آن بحر محيط بى‌كرانه''|2=''و آن نور بسيط جاودانه''}}
#{{ب|''آن بحر محيط بى‌كرانه''|2=''و آن نور بسيط جاودانه''}}
#:{{پایان شعر}}
#:{{پایان شعر}}
#:
#:
# :{{شعر}}
#:{{شعر}}
# {{ب|''تا هر نفسى به ديده حق ''|2=''بينند همه جمال مطلق''}}
# {{ب|''تا هر نفسى به ديده حق ''|2=''بينند همه جمال مطلق''}}
# :{{پایان شعر}}
# :{{پایان شعر}}
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:


{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''علم و فضلى كه به چل سال دلم جمع آورد''|2=''ترسم آن نرگس مستانه به يغما ببرد''}}
# {{ب|''دلم از من بسى خراب‌تر است''|2=''خاطرم از جگرم كباب‌تر است''}}
{{پایان شعر}}
# {{ب|''و روان كرده سوى رضوان انس''|2=''ما ز شوقش تپان چون روح القدس''}}
# {{ب|''پس در آن بارگاه عزت و ناز''|2=''عرضه داريم از زبان نياز ''}}
# {{ب|''چه عجب گر به گوش جان همه''|2=''آيد از سر غيب اين كلمه ''}}
# {{ب|''آن كه او را ميان جان جوييم''|2=''چون نيابيم، ذكر او گوييم ''}}
# {{ب|''گر چه سهل است اين ثنا بنيوش ''|2=''مهرى از لطف، عيب ذره بپوش ''}}


1. {|  class="wikitable poem"
|-
! دلم از من بسى خراب‌تر است !! خاطرم از جگرم كباب‌تر است
|}


2. {|  class="wikitable poem"
{{پایان شعر}}
|-
! او روان كرده سوى رضوان انس !! ما ز شوقش تپان چون روح القدس
|}
 
3. {|  class="wikitable poem"
|-
! پس در آن بارگاه عزت و ناز !! عرضه داريم از زبان نياز
|}
 
4. {|  class="wikitable poem"
|-
! چه عجب گر به گوش جان همه !! آيد از سر غيب اين كلمه
|}
 
5. {|  class="wikitable poem"
|-
! آن كه او را ميان جان جوييم !! چون نيابيم، ذكر او گوييم
|}
 
6. {|  class="wikitable poem"
|-
! گر چه سهل است اين ثنا بنيوش !! مهرى از لطف، عيب ذره بپوش
|}


چهار ترجيع‌بند وى، در موضوع عشق و عرفان است و ابيات ترجيع آنها به ترتيب چنين است:
چهار ترجيع‌بند وى، در موضوع عشق و عرفان است و ابيات ترجيع آنها به ترتيب چنين است:


1. {|  class="wikitable poem"
{{شعر}}
|-
# {{ب|''كه به غير از تو در جهان، كس نيست''|2=''جز تو موجود جاودان، كس نيست''}}
! كه به غير از تو در جهان، كس نيست !! جز تو موجود جاودان، كس نيست  
# {{ب|''كه همه اوست هر چه هست يقين''|2=''جان و جانان و دلبر و دل و دين''}}
|}
# {{ب|''مى‌بين رخ جان‌فزاى ساقى''|2=''در جام جهان‌نماى ساقى ''}}
# {{ب|''در ميكده مى‌كشم سبويى''|2=''باشد كه بيابم از تو بويى''}}


2. {|  class="wikitable poem"
{{پایان شعر}}
|-
! كه همه اوست هر چه هست يقين !! جان و جانان و دلبر و دل و دين
|}


3. {|  class="wikitable poem"
|-
! مى‌بين رخ جان‌فزاى ساقى !! در جام جهان‌نماى ساقى
|}


4. {|  class="wikitable poem"
|-
! در ميكده مى‌كشم سبويى !! باشد كه بيابم از تو بويى
|}


عراقى، غزل عارفانه را بسيار لطيف و طرب‌انگيز و سوزناك سروده است و غزليات او وجد و شور خاصى دارد و در منتها درجه‌ى زيبايى است.
عراقى، غزل عارفانه را بسيار لطيف و طرب‌انگيز و سوزناك سروده است و غزليات او وجد و شور خاصى دارد و در منتها درجه‌ى زيبايى است.
خط ۱۷۵: خط ۱۴۲:
يكى از غزليات معروف وى چنين است:
يكى از غزليات معروف وى چنين است:


{|  class="wikitable poem"
{{شعر}}
|-
{{ب|''ز دو ديده خون فشانم ز غمت شب جدايى''|2=''چه كنم كه هست اينها گل خير آشنايى ''}}
! ز دو ديده خون فشانم ز غمت شب جدايى !! چه كنم كه هست اينها گل خير آشنايى  
{|''همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان بر آستانت''|2=''كه رقيب در نيايد به بهانه گدايى ''}}
|}
{|''مژه‌ها و چشم يارم به نظر چنان نمايد''|2=''كه ميان سنبلستان چرد آهوى ختايى ''}}
 
{|''در گلستان چشمم ز چه رو هميشه بازاست''|2=''به اميد آنكه شايد تو به چشم من درآيى''}}
{| class="wikitable poem"
{|''سر برگ گل ندارم به چه رو روم به گلشن''|2=''كه شنيده‌ام ز گل‌ها همه بوى بى‌وفايى ''}}
|-
{{ب|''به كدام مذهب است اين، به كدام ملت است اين''|2=''كه كشند عاشقى راكه تو عاشقم چرايى؟  ''}}
! همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان بر آستانت !! كه رقيب در نيايد به بهانه گدايى  
{{ب|''به طواف كعبه رفتم، به حرم رهم ندادند''|2=''كه برون در چه كردى كه درون خانه آيى؟''}}
|}
{{ب|''به قمارخانه رفتم، همه پاك‌باز ديدم''|2=''چو به صومعه رسيدم، همه زاهد ريايى  ''}}
 
{{پایان شعر}}
{| class="wikitable poem"
{{ب|''در دير مى‌زدم من كه يكى ز در درآمد''|2=''كه درآ درآ عراقى كه تو خاص از آن مايى  ''}}
|-
{{پایان شعر}}
! مژه‌ها و چشم يارم به نظر چنان نمايد !! كه ميان سنبلستان چرد آهوى ختايى  
|}
 
{| class="wikitable poem"
|-
! در گلستان چشمم ز چه رو هميشه باز است !! به اميد آنكه شايد تو به چشم من درآيى  
|}
 
{| class="wikitable poem"
|-
! سر برگ گل ندارم به چه رو روم به گلشن !! كه شنيده‌ام ز گل‌ها همه بوى بى‌وفايى  
|}


{|  class="wikitable poem"
|-
! به كدام مذهب است اين، به كدام ملت است اين !! كه كشند عاشقى را كه تو عاشقم چرايى؟
|}
{|  class="wikitable poem"
|-
! به طواف كعبه رفتم، به حرم رهم ندادند !! كه برون در چه كردى كه درون خانه آيى؟
|}
{|  class="wikitable poem"
|-
! به قمارخانه رفتم، همه پاك‌باز ديدم !! چو به صومعه رسيدم، همه زاهد ريايى
|}
{|  class="wikitable poem"
|-
! در دير مى‌زدم من كه يكى ز در درآمد !! كه درآ درآ عراقى كه تو خاص از آن مايى
|}


رباعيات وى، بيشتر عارفانه و عاشقانه و حاوى راز و نياز و درخواست عفو و بخشش و گاه، مشتمل بر مضامين فلسفى است.
رباعيات وى، بيشتر عارفانه و عاشقانه و حاوى راز و نياز و درخواست عفو و بخشش و گاه، مشتمل بر مضامين فلسفى است.
خط ۲۲۴: خط ۱۶۰:
رباعيات وى، چنين آغاز شده است:
رباعيات وى، چنين آغاز شده است:


{|  class="wikitable poem"
{{شعر}}
|-
{{ب|''با آنكه خوش آيد از تو اى يار جفا''|2=''ليكن هرگز جفا نباشد چو وفا ''}}
! با آنكه خوش آيد از تو اى يار جفا !! ليكن هرگز جفا نباشد چو وفا  
{{ب|''با اين همه راضيم به دشنام از تو''|2=''از دوست چه دشنام، چه نفرين، چه دعا ''}}
|}


{|  class="wikitable poem"
{{پایان شعر}}
|-
! با اين همه راضيم به دشنام از تو !! از دوست چه دشنام، چه نفرين، چه دعا
|}


و چنين پايان يافته است:
و چنين پايان يافته است:


{|  class="wikitable poem"
{{شعر}}
|-
{{ب|''اى لطف تو دست‌گير هر رسوايى''|2=''وى عفو تو پرده‌پوش هر خودرايى ''}}
! اى لطف تو دست‌گير هر رسوايى !! وى عفو تو پرده‌پوش هر خودرايى  
{{ب|''بخشاى بدان بنده كه اندر همه عمر''|2=''جز درگه تو دگر ندارد جايى ''}}
|}
{{پایان شعر}}


{|  class="wikitable poem"
|-
! بخشاى بدان بنده كه اندر همه عمر !! جز درگه تو دگر ندارد جايى
|}


2. «عشاق‌نامه يا ده نامه»: وى در اين بخش، اشعارى را در تحميد و تسبيح خدا سروده و از جوهر انسان و تصفيه نهاد و نعت حضرت محمد مصطفى(ص) و خلفاى راشدين و نصيحت و حكايات و... سخن گفته است.
2. «عشاق‌نامه يا ده نامه»: وى در اين بخش، اشعارى را در تحميد و تسبيح خدا سروده و از جوهر انسان و تصفيه نهاد و نعت حضرت محمد مصطفى(ص) و خلفاى راشدين و نصيحت و حكايات و... سخن گفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش