دیوان کامل عبرت نائینی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۸: خط ۲۸:




    '''دیوان کامل عبرت نائینی'''، حاوی اشعار و سروده‌های محمدعلی مصاحبی نائینی، مشهور به «عبرت نائینی» است. دیوان عبرت با تصحیح و اهتمام مجتبی برزآبادی فراهانی منتشر شده است.  
    '''دیوان کامل عبرت نائینی'''، حاوی اشعار و سروده‌های [[مصاحبي ناييني، محمد علي|محمدعلی مصاحبی نائینی]]، مشهور به «[[مصاحبي ناييني، محمد علي|عبرت نائینی]]» است. دیوان عبرت با تصحیح و اهتمام [[برز آبادي فراهاني، مجتبي|مجتبی برزآبادی فراهانی]] منتشر شده است.  


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۵: خط ۳۵:
    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    دیوان عبرت با ترکیب‌بند زیبایی در توحید آغاز شده است:  
    دیوان عبرت با ترکیب‌بند زیبایی در توحید آغاز شده است:  
    '''ای نام تو دل‌نشین جان‌ها
    '''ای نام تو دل‌نشین جان‌ها'''
    ذکر تو وظیفه زبان‌ها'''
    ذکر تو وظیفه زبان‌ها
    '''ای وصف تو وجد جمله ذرات  
    '''ای وصف تو وجد جمله ذرات '''
    با یاد تو اُنس اِنس و جان‌ها'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص39</ref>‏.
    با یاد تو اُنس اِنس و جان‌ها'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص39</ref>‏.'''


    عبرت در قصیده مهارتی خاص دارد. ناگفته نماند که در بعضی قصاید راه افراط پیموده و به ایجاز کلام توجه کمتری نشان داده است و از کلمات تکراری استفاده نموده است. عبرت به انواع شعر پارسی نظر و مهارت داشته است؛ مانند: قصیده، مسمط، مثنوی، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، غزل، رباعی، هزل، طنز، مطایبه و ماده تاریخ؛ اما شیرینی و شور و حال غزلیات او منحصر به خود اوست<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>‏.  
    عبرت در قصیده مهارتی خاص دارد. ناگفته نماند که در بعضی قصاید راه افراط پیموده و به ایجاز کلام توجه کمتری نشان داده است و از کلمات تکراری استفاده نموده است. عبرت به انواع شعر پارسی نظر و مهارت داشته است؛ مانند: قصیده، مسمط، مثنوی، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، غزل، رباعی، هزل، طنز، مطایبه و ماده تاریخ؛ اما شیرینی و شور و حال غزلیات او منحصر به خود اوست<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>‏.  


    او در محیطی می‌زیست که بدی‌ها بر مزاج مردم غالب شده بود؛ ناگزیر تن به عزلتی سخت داده بود تا از بد حوادث در امان باشد و به هنر خود بپردازد. به همین دلیل عبرت شعر سیاسی، کم دارد؛ بااینکه میدانیم عصر عبرت عصر اشعار سیاسی بوده است و اکثر شعرا در این زمینه طبع‌آزمایی کرده‌اند. درصورتی‌که با این شعرها که می‌بینید خود را در برابر مردی وارسته و بلندنظر مشاهده می‌کنید که به‌جز نعت رسول اکرم(ص) و مدح خاندان عصمت و طهارت(ع)، به‌ویژه حضرت علی بن ابیطالب(ع)، آن بزرگوار مدح کسی را نگفته است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.
    او در محیطی می‌زیست که بدی‌ها بر مزاج مردم غالب شده بود؛ ناگزیر تن به عزلتی سخت داده بود تا از بد حوادث در امان باشد و به هنر خود بپردازد. به همین دلیل عبرت شعر سیاسی، کم دارد؛ بااینکه میدانیم عصر عبرت عصر اشعار سیاسی بوده است و اکثر شعرا در این زمینه طبع‌آزمایی کرده‌اند. درصورتی‌که با این شعرها که می‌بینید خود را در برابر مردی وارسته و بلندنظر مشاهده می‌کنید که به‌جز نعت رسول اکرم(ص) و مدح خاندان عصمت و طهارت(ع)، به‌ویژه [[امام على(ع)|حضرت علی بن ابیطالب(ع)]]، آن بزرگوار مدح کسی را نگفته است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.


    علاقه عبرت به حضرت علی(ع) به‌قدری است که طبق آداب دراویش لقب «عارف‌علی» گرفته است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.  
    علاقه عبرت به [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] به‌قدری است که طبق آداب دراویش لقب «عارف‌علی» گرفته است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.  


    در اکثر قصاید عبرت مضامین تکراری است؛ مانند:  
    در اکثر قصاید عبرت مضامین تکراری است؛ مانند:  
    '''باشد چو غنچه جیب ولی تو پر ز زر
    '''باشد چو غنچه جیب ولی تو پر ز زر'''
    باشد تهی عدوی تو را چون چنار دست'''<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>‏.
    باشد تهی عدوی تو را چون چنار دست'''<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>‏.'''


    غزلیات عبرت بسیار دل‌چسب است. هرچند این استاد را در آن تغزلات و قصاید شیوا که اغلب با حسن بیان به مدح حضرت رسالت و خاندان عصمت به انجام می‌رسد، ابیات دل‌نشین و شعرهای بلند و متین و معانی لطیف و مضامین بدیع بسیار است، لیکن غزل‌های نمکین وی را حلاوت و ملاحتی دیگر است؛ چون در غزلیات وی زهد و قلندری و شور عشق و چاشنی عرفان چنان با دقت معنی و لطف بیان آمیخته که به حقیقت توان گفت این‌گونه غزل‌سرایی در دو سه قرن اخیر مخصوص این مرد یگانه و در این باب میان او و دیگران تفاوت از زمین تا آسمان است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>‏.
    غزلیات عبرت بسیار دل‌چسب است. هرچند این استاد را در آن تغزلات و قصاید شیوا که اغلب با حسن بیان به مدح حضرت رسالت و خاندان عصمت به انجام می‌رسد، ابیات دل‌نشین و شعرهای بلند و متین و معانی لطیف و مضامین بدیع بسیار است، لیکن غزل‌های نمکین وی را حلاوت و ملاحتی دیگر است؛ چون در غزلیات وی زهد و قلندری و شور عشق و چاشنی عرفان چنان با دقت معنی و لطف بیان آمیخته که به حقیقت توان گفت این‌گونه غزل‌سرایی در دو سه قرن اخیر مخصوص این مرد یگانه و در این باب میان او و دیگران تفاوت از زمین تا آسمان است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>‏.
    '''عشق و رندی در ازل بوده است اگر تقدیر ما
    '''عشق و رندی در ازل بوده است اگر تقدیر ما'''
    کی دگرگون گردد این تقدیر از تدبیر ما'''
    کی دگرگون گردد این تقدیر از تدبیر ما
    '''سرنوشت ما اگر بوده است ز اول عاشقی
    '''سرنوشت ما اگر بوده است ز اول عاشقی'''
    چیست آخر ای خردمندان دگر تقصیر ما''' <ref>ر.ک: متن کتاب، ص204</ref>‏.
    چیست آخر ای خردمندان دگر تقصیر ما''' <ref>ر.ک: متن کتاب، ص204</ref>‏.'''
    یا این ابیات:  
    یا این ابیات:  
    '''ای دل برو مقیم در خانقاه باش
    '''ای دل برو مقیم در خانقاه باش'''
    واندر طریق، پیرو مردان راه باش'''
    واندر طریق، پیرو مردان راه باش
    '''تا کی چو مور بسته میان، دانه می‌کشی  
    '''تا کی چو مور بسته میان، دانه می‌کشی '''
    یک چند کوششی کن و میر سپاه باش'''
    یک چند کوششی کن و میر سپاه باش
    '''تو یوسفی ز چاه طبیعت بیا برون
    '''تو یوسفی ز چاه طبیعت بیا برون'''
    وانگه به مصر عشق خداوند جاه باش'''<ref>ر.ک: همان، ص380</ref>‏.  
    وانگه به مصر عشق خداوند جاه باش'''<ref>ر.ک: همان، ص380</ref>‏. '''


    عبرت در پاسخ به این بیت از غزلیات حافظ:
    عبرت در پاسخ به این بیت از غزلیات حافظ:
    '''خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش  
    '''خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش '''
    خداوندا نگه‌دار از زوالش'''
    خداوندا نگه‌دار از زوالش
    اصفهان را ترجیح داده، می‌سراید:  
    اصفهان را ترجیح داده، می‌سراید:  
    '''به از شیراز و وضع بی‌مثالش  
    '''به از شیراز و وضع بی‌مثالش '''
    هوای اصفهان و اعتدالش'''
    هوای اصفهان و اعتدالش
    '''نسیم خلد خیزد از جنوبش
    '''نسیم خلد خیزد از جنوبش'''
    شمیم روح آید از شمالش'''
    شمیم روح آید از شمالش
    '''ندیده اصفهان را گفت حافظ  
    '''ندیده اصفهان را گفت حافظ '''
    خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش'''<ref>ر.ک: همان، ص393</ref>‏.
    خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش'''<ref>ر.ک: همان، ص393</ref>‏.'''


    برخی از اشعار عبرت به‌صورت ضرب‌المثل درآمده است:  
    برخی از اشعار عبرت به‌صورت ضرب‌المثل درآمده است:  
    '''ای آنکه گشته شاهانت نخجیر آن دو آهو
    '''ای آنکه گشته شاهانت نخجیر آن دو آهو'''
    آهوی شیرگیرت گیرد به وعل آهو'''
    آهوی شیرگیرت گیرد به وعل آهو
    '''کو آن کسی که گوید بالای چشمت ابرو
    '''کو آن کسی که گوید بالای چشمت ابرو'''
    داری ز مشک چین بو، وز ماه چهارده رو'''<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>‏.
    داری ز مشک چین بو، وز ماه چهارده رو'''<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>‏.'''


    در انتهای کتاب دو غزل از سروده‌های عبرت که به‌وسیله آقای سهیلی خوانساری به دست گردآورنده رسیده، ارائه شده است:  
    در انتهای کتاب دو غزل از سروده‌های عبرت که به‌وسیله آقای سهیلی خوانساری به دست گردآورنده رسیده، ارائه شده است:  
    '''به وقت دادن جان هیچم آرزویی نیست
    '''به وقت دادن جان هیچم آرزویی نیست'''
    ولی جمال تو را دیدن آرزو دارم'''
    ولی جمال تو را دیدن آرزو دارم
    '''به جستجوی تو عمرم گذشت و باقی عمر
    '''به جستجوی تو عمرم گذشت و باقی عمر'''
    که مانده است همان وقف جستجو دارم''' <ref>ر.ک: متن کتاب، ص517</ref>‏.
    که مانده است همان وقف جستجو دارم''' <ref>ر.ک: متن کتاب، ص517</ref>‏.'''


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    خط ۹۰: خط ۹۰:


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    <references/>
    <references />


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    خط ۹۸: خط ۹۸:


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۰

    ديوان کامل عبرت نائيني
    دیوان کامل عبرت نائینی
    پدیدآورانمصاحبي ناييني، محمد علي‏ (نویسنده) برز آبادي فراهاني، مجتبي ‏ (مصحح)
    ناشرسنايي
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1376ش
    شابک964-6290-42-6
    موضوعشعر فارسي - قرن 14
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏8149‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9


    دیوان کامل عبرت نائینی، حاوی اشعار و سروده‌های محمدعلی مصاحبی نائینی، مشهور به «عبرت نائینی» است. دیوان عبرت با تصحیح و اهتمام مجتبی برزآبادی فراهانی منتشر شده است.

    ساختار

    دیوان مشتمل بر مقدمه تحقیقی برزآبادی و اشعار عبرت به ترتیب ترکیب‌بندی در توحید، قصاید، مسمط، ترجیع‌بند، مثنوی، غزلیات، رباعیات و چند قطعه ماده تاریخ است.

    گزارش محتوا

    دیوان عبرت با ترکیب‌بند زیبایی در توحید آغاز شده است: ای نام تو دل‌نشین جان‌ها ذکر تو وظیفه زبان‌ها ای وصف تو وجد جمله ذرات با یاد تو اُنس اِنس و جان‌ها[۱]‏.

    عبرت در قصیده مهارتی خاص دارد. ناگفته نماند که در بعضی قصاید راه افراط پیموده و به ایجاز کلام توجه کمتری نشان داده است و از کلمات تکراری استفاده نموده است. عبرت به انواع شعر پارسی نظر و مهارت داشته است؛ مانند: قصیده، مسمط، مثنوی، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، غزل، رباعی، هزل، طنز، مطایبه و ماده تاریخ؛ اما شیرینی و شور و حال غزلیات او منحصر به خود اوست[۲]‏.

    او در محیطی می‌زیست که بدی‌ها بر مزاج مردم غالب شده بود؛ ناگزیر تن به عزلتی سخت داده بود تا از بد حوادث در امان باشد و به هنر خود بپردازد. به همین دلیل عبرت شعر سیاسی، کم دارد؛ بااینکه میدانیم عصر عبرت عصر اشعار سیاسی بوده است و اکثر شعرا در این زمینه طبع‌آزمایی کرده‌اند. درصورتی‌که با این شعرها که می‌بینید خود را در برابر مردی وارسته و بلندنظر مشاهده می‌کنید که به‌جز نعت رسول اکرم(ص) و مدح خاندان عصمت و طهارت(ع)، به‌ویژه حضرت علی بن ابیطالب(ع)، آن بزرگوار مدح کسی را نگفته است[۳]‏.

    علاقه عبرت به حضرت علی(ع) به‌قدری است که طبق آداب دراویش لقب «عارف‌علی» گرفته است[۴]‏.

    در اکثر قصاید عبرت مضامین تکراری است؛ مانند: باشد چو غنچه جیب ولی تو پر ز زر باشد تهی عدوی تو را چون چنار دست[۵]‏.

    غزلیات عبرت بسیار دل‌چسب است. هرچند این استاد را در آن تغزلات و قصاید شیوا که اغلب با حسن بیان به مدح حضرت رسالت و خاندان عصمت به انجام می‌رسد، ابیات دل‌نشین و شعرهای بلند و متین و معانی لطیف و مضامین بدیع بسیار است، لیکن غزل‌های نمکین وی را حلاوت و ملاحتی دیگر است؛ چون در غزلیات وی زهد و قلندری و شور عشق و چاشنی عرفان چنان با دقت معنی و لطف بیان آمیخته که به حقیقت توان گفت این‌گونه غزل‌سرایی در دو سه قرن اخیر مخصوص این مرد یگانه و در این باب میان او و دیگران تفاوت از زمین تا آسمان است[۶]‏. عشق و رندی در ازل بوده است اگر تقدیر ما کی دگرگون گردد این تقدیر از تدبیر ما سرنوشت ما اگر بوده است ز اول عاشقی چیست آخر ای خردمندان دگر تقصیر ما [۷]‏. یا این ابیات: ای دل برو مقیم در خانقاه باش واندر طریق، پیرو مردان راه باش تا کی چو مور بسته میان، دانه می‌کشی یک چند کوششی کن و میر سپاه باش تو یوسفی ز چاه طبیعت بیا برون وانگه به مصر عشق خداوند جاه باش[۸]‏.

    عبرت در پاسخ به این بیت از غزلیات حافظ: خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش خداوندا نگه‌دار از زوالش اصفهان را ترجیح داده، می‌سراید: به از شیراز و وضع بی‌مثالش هوای اصفهان و اعتدالش نسیم خلد خیزد از جنوبش شمیم روح آید از شمالش ندیده اصفهان را گفت حافظ خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش[۹]‏.

    برخی از اشعار عبرت به‌صورت ضرب‌المثل درآمده است: ای آنکه گشته شاهانت نخجیر آن دو آهو آهوی شیرگیرت گیرد به وعل آهو کو آن کسی که گوید بالای چشمت ابرو داری ز مشک چین بو، وز ماه چهارده رو[۱۰]‏.

    در انتهای کتاب دو غزل از سروده‌های عبرت که به‌وسیله آقای سهیلی خوانساری به دست گردآورنده رسیده، ارائه شده است: به وقت دادن جان هیچم آرزویی نیست ولی جمال تو را دیدن آرزو دارم به جستجوی تو عمرم گذشت و باقی عمر که مانده است همان وقف جستجو دارم [۱۱]‏.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب و فرهنگ لغات دیوان عبرت در انتهای کتاب ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص39
    2. ر.ک: مقدمه، ص5
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان، ص7
    6. ر.ک: همان، ص23
    7. ر.ک: متن کتاب، ص204
    8. ر.ک: همان، ص380
    9. ر.ک: همان، ص393
    10. ر.ک: مقدمه، ص7
    11. ر.ک: متن کتاب، ص517

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها