رشید وطواط، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سهگانه') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''امير امام رشيدالدين سعد الملك محمد بن محمد بن عبدالجليل عمرى كاتب'''، معروف به '''خواجه رشيد وطواط'''، از اعقاب عبدالله بن عمر بن الخطاب است كه نسب او به يازده واسطه به خليفهى ثانى مىرسد. ولادت او در سال 481ق در بلخ اتفاق افتاد و او در مدرسهى نظاميهى همان شهر، قسمتى از تحصيلات خود را نزد امام ابوسعد هروى به انجام رسانيد و بعد از اتمام تحصيلات خود و كسب مهارت در پارسى و عربى به خوارزم رفت و در اوايل عهد ابوالمظفر علاءالدوله اتسز بن قطبالدين محمد خوارزمشاه به خدمت او پيوست و تا آخر عمر در دستگاه خوارزمشاهيان، روزگار گذرانيد و سمت صاحبديوانى رسائل داشته و مقرب سلطان و همواره در سفر و حضر ملازم خدمت او بوده و قواعد الفت ميان آن دو استوارى داشته و اتسز غالباً ً از محاوره و مجالست با آن دبير و شاعر فاضل لذت مىبرده و ميان آنان مطايباتى جارى بوده است. | '''امير امام رشيدالدين سعد الملك محمد بن محمد بن عبدالجليل عمرى كاتب'''، معروف به '''خواجه رشيد وطواط'''، از اعقاب عبدالله بن عمر بن الخطاب است كه نسب او به يازده واسطه به خليفهى ثانى مىرسد. ولادت او در سال 481ق در بلخ اتفاق افتاد و او در مدرسهى نظاميهى همان شهر، قسمتى از تحصيلات خود را نزد امام ابوسعد هروى به انجام رسانيد و بعد از اتمام تحصيلات خود و كسب مهارت در پارسى و عربى به خوارزم رفت و در اوايل عهد ابوالمظفر علاءالدوله اتسز بن قطبالدين محمد خوارزمشاه به خدمت او پيوست و تا آخر عمر در دستگاه خوارزمشاهيان، روزگار گذرانيد و سمت صاحبديوانى رسائل داشته و مقرب سلطان و همواره در سفر و حضر ملازم خدمت او بوده و قواعد الفت ميان آن دو استوارى داشته و اتسز غالباً ً از محاوره و مجالست با آن دبير و شاعر فاضل لذت مىبرده و ميان آنان مطايباتى جارى بوده است. | ||
تخلص رشيد به «وطواط»، از بابت كوچكى جثهى او بود؛ وطواط نام مرغى است از جنس پرستو و اين خردى جثهى او هم موجب ايجاد بعضى مطايبات گرديده است. دولتشاه گويد: روزى در مجلس اتسز بحث و مناظرهاى ميان علما درگرفته بود، رشيد در آن مجلس حاضر بود، در مناظره و بحث تيززبانى آغاز كرده و دواتى پيش او نهاده بود. اتسز در او نگريست و از روى ظرافت گفت: دوات را برداريد تا معلوم شود از پس دوات كيست كه سخن مىگويد. رشيد دريافت، برخاست و گفت: المرء باصغريه: قلبه و | تخلص رشيد به «وطواط»، از بابت كوچكى جثهى او بود؛ وطواط نام مرغى است از جنس پرستو و اين خردى جثهى او هم موجب ايجاد بعضى مطايبات گرديده است. دولتشاه گويد: روزى در مجلس اتسز بحث و مناظرهاى ميان علما درگرفته بود، رشيد در آن مجلس حاضر بود، در مناظره و بحث تيززبانى آغاز كرده و دواتى پيش او نهاده بود. اتسز در او نگريست و از روى ظرافت گفت: دوات را برداريد تا معلوم شود از پس دوات كيست كه سخن مىگويد. رشيد دريافت، برخاست و گفت: المرء باصغريه: قلبه و لسهگانه. | ||
در سال 542، سنجر براى سركوب اتسز قصد خوارزم كرد و قصبهى هزارسف را دو ماه در حصار گرفت. در اين سفر انورى در خدمت سنجر بود، اين دو بيتى بر تيرى نوشت و در هزارسف انداخت: | در سال 542، سنجر براى سركوب اتسز قصد خوارزم كرد و قصبهى هزارسف را دو ماه در حصار گرفت. در اين سفر انورى در خدمت سنجر بود، اين دو بيتى بر تيرى نوشت و در هزارسف انداخت: |
نسخهٔ ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۰۱
نام | رشید وطواط، محمد بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | رشیدالدین وطواط، سعدالملک محمد بن محمد
رشید وطواط، رشیدالدین محمد بن محمد وطواط، رشیدالدین محمد بن محمد وطواط بلخی |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 573 ق |
اساتید | |
برخی آثار | شرح علی المائة كلمة لأميرالمومنين علی بن أبیطالب علیهالسلام (ابن میثم - عبدالوهاب -وطواط) |
کد مؤلف | AUTHORCODE03378AUTHORCODE |
امير امام رشيدالدين سعد الملك محمد بن محمد بن عبدالجليل عمرى كاتب، معروف به خواجه رشيد وطواط، از اعقاب عبدالله بن عمر بن الخطاب است كه نسب او به يازده واسطه به خليفهى ثانى مىرسد. ولادت او در سال 481ق در بلخ اتفاق افتاد و او در مدرسهى نظاميهى همان شهر، قسمتى از تحصيلات خود را نزد امام ابوسعد هروى به انجام رسانيد و بعد از اتمام تحصيلات خود و كسب مهارت در پارسى و عربى به خوارزم رفت و در اوايل عهد ابوالمظفر علاءالدوله اتسز بن قطبالدين محمد خوارزمشاه به خدمت او پيوست و تا آخر عمر در دستگاه خوارزمشاهيان، روزگار گذرانيد و سمت صاحبديوانى رسائل داشته و مقرب سلطان و همواره در سفر و حضر ملازم خدمت او بوده و قواعد الفت ميان آن دو استوارى داشته و اتسز غالباً ً از محاوره و مجالست با آن دبير و شاعر فاضل لذت مىبرده و ميان آنان مطايباتى جارى بوده است.
تخلص رشيد به «وطواط»، از بابت كوچكى جثهى او بود؛ وطواط نام مرغى است از جنس پرستو و اين خردى جثهى او هم موجب ايجاد بعضى مطايبات گرديده است. دولتشاه گويد: روزى در مجلس اتسز بحث و مناظرهاى ميان علما درگرفته بود، رشيد در آن مجلس حاضر بود، در مناظره و بحث تيززبانى آغاز كرده و دواتى پيش او نهاده بود. اتسز در او نگريست و از روى ظرافت گفت: دوات را برداريد تا معلوم شود از پس دوات كيست كه سخن مىگويد. رشيد دريافت، برخاست و گفت: المرء باصغريه: قلبه و لسهگانه.
در سال 542، سنجر براى سركوب اتسز قصد خوارزم كرد و قصبهى هزارسف را دو ماه در حصار گرفت. در اين سفر انورى در خدمت سنجر بود، اين دو بيتى بر تيرى نوشت و در هزارسف انداخت:
اى شاه همه ملك زمين، حسب، تو راست | وز دولت و اقبال جهان، كسب، تو راست | |
امروز به يك حمله هزارسف بگير | فردا خوارزم و صد هزار اسب، تو راست |
وطواط در هزارسف بود، در جواب اين رباعى، بر تير نوشت و بيرون انداخت:
گر خصم تو اى شاه بود رستم گرد | يك خر ز هزارسف تو نتواند برد |
رشيد با عدهاى از اديبان و عالمان و شاعران عهد خود مانند قطان مروزى و جارالله زمخشرى و خاقانى و اديب صابر، دوستى و مكاتبه داشت.
آثار
وى علاوه بر ديوان شعر، آثار ديگرى به نثر دارد؛ از آن جمله است مجموعهى منشآت او كه حائز اهميت بسيار است و كتاب حدائق السحر.
از آثار ديگر اوست:
- نثر اللآلى من كلام اميرالمؤمنين على (در آن هريك از كلمات آن حضرت به نثر فارسى ترجمه و در دو بيت، منظوم شده است. چون اين مجموعه متضمن صد نكته از كلام على بن ابىطالب است به «صد كلمه» نيز شهرت دارد)؛
- تحفة الصديق من كلام ابىبكر الصديق؛
- فصل الخطاب من كلام عمر بن الخطاب؛
- انس الله فان من كلام عثمان بن عفان؛
- مجموعهى رسائل عربى وطواط (كه به سال 1315ق، در دو مجلد در مصر به طبع رسيد. اين رسائل از قديم مشهور و مورد مراجعه بوده است)؛
- منظومهاى در عروض پارسى از رشيد در دست است شامل شانزده بحر از بحور عروض پارسى.
رشيدالدين وطواط يكى از دانشمندان بزرگ عهد خود و از ادباى نامدار و از بلغاى مشهور در زبان پارسى و عربى است. ياقوت حموى در معجم الادباء او را از نوادر زمان و عجايب دوران شمرده و در عهد خود افضل ناس در نظم و نثر پنداشته و در شناختن دقايق كلام عرب و اسرار نحو و ادب، كسى را مقدم بر او ندانسته است.
همين فضل غزير و دانش كثير مايهى آن شده بود كه رشيد در عهد خود از شرق تا غرب نواحى ايران شهرت حاصل كند و از مشاهير عهد خود گردد.
اين مرد استاد به جمعآورى كتب و استنساخ و تصحيح آنها حرص عجيب داشته و حضور ذهن او در مشكلات لغت و قواعد ادب، حيرتانگيز و مايهى اعجاب معاصران بوده است. غالب اوقات او به معاشرت با اهل ادب مىگذشته است، ليكن بر اثر اعتقاد دينى شديد خود با اهل علوم عقليه و فلاسفه، دشمنى مىورزيد، از مقالات حكماى يونان تبرى مىكرد و از آنها جز آنچه را كه با شرع موافق بود، نمىپذيرفت.
وى در نظم و نثر پارسى و عربى نيز از سرآمدان زمان بود. قدرت طبع او در شعر هر دو زبان به درجهاى بود كه به قول ياقوت در «معجم الادباء»، در آن واحد، يك بيت از بحرى به عربى نظم مىكرد و بيتى ديگر به بحرى جداگانه به پارسى و هر دو را با هم املاء مىنمود؛ بااينحال، ياقوت، شعر عربى او را بهخوبى نثر وى در آن زبان نمىداند و او در نثر عربى حقاً از مشاهير بلغا است و منشآتش در رديف آثار برگزيدهى آن زبان است.
شعر فارسى رشيد استادانه و در كمال استحكام است. رشيد در برگزيدن كلمات و قوت تركيب، از شاعران كمنظير است. مهارت او در ايراد صنايع مختلف لفظى، از قبيل ترصيع، مماثله و تجنيس و امثال آنها، بىآنكه به استحكام كلام آسيبى وارد آورد، او را از اين حيث در ميان شاعران، منفرد ساخته است؛ تا به جايى كه مىتوان ديوان او را مجموعهاى از صنايع مختلف لفظى شمرد. توجه شديد رشيد به الفاظ، طبعاً او را از اشتغال به معانى باريك و افكار لطيف و مضامين دقيق دلانگيز بازداشته و به اين سبب آثار او با آنكه آراسته به كلام مصنوع و فصيح است، داراى معانى بلند مطبوع نيست. از ديوان او كه هفت هزار بيت دارد، نسخى در دست است.
منابع مقاله
وطواط، رشيدالدين، لطائف الامثال و طرائف الاقوال، مقدمه، تصحيح و تعليقات: حبيبه دانشآموز، تهران: ميراث مكتوب، 1376.
وابستهها
شرح علی المائة كلمة لأميرالمومنين علی بن أبیطالب علیهالسلام (ابن میثم - عبدالوهاب -وطواط)