انتقام یا انقلاب کوفه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
خط ۴۷: خط ۴۷:
#اين بخش با شرح دستگيرى مجدد مختار آغاز شده است. عبدالله بن يزيد به استاندار كوفه نامه نوشت كه مختار را با شروطى آزاد كند. مختار به محض آزاد شدن، نهضتش را آغاز نمود. ديرى نپاييد كه با استقبال گرم جمعيت شیعیان روبه‌رو شد و مردم داغديده دسته‌دسته به حضور او مى‌رفتند و دست بيعت در دست او مى‌نهادند و پشتيبانى بى‌دريغ خود را از او اعلان می‌كردند. ابراهيم اشتر نيز بعدها با مختار بيعت نمود و با پيوستن او و قبيله‌اش به سپاه انقلاب، نهضت «مختار» آمادگى بيشتر پيدا كرد و پا به مرحله عمل گذاشت. شرح تسلط مختار بر كوفه و تبديل كاخ استاندارى به كاخ حكومت و فرامين حكومتى مختار در ادامه اين بخش آمده است.<ref>همان، ص65 - 82</ref>
#اين بخش با شرح دستگيرى مجدد مختار آغاز شده است. عبدالله بن يزيد به استاندار كوفه نامه نوشت كه مختار را با شروطى آزاد كند. مختار به محض آزاد شدن، نهضتش را آغاز نمود. ديرى نپاييد كه با استقبال گرم جمعيت شیعیان روبه‌رو شد و مردم داغديده دسته‌دسته به حضور او مى‌رفتند و دست بيعت در دست او مى‌نهادند و پشتيبانى بى‌دريغ خود را از او اعلان می‌كردند. ابراهيم اشتر نيز بعدها با مختار بيعت نمود و با پيوستن او و قبيله‌اش به سپاه انقلاب، نهضت «مختار» آمادگى بيشتر پيدا كرد و پا به مرحله عمل گذاشت. شرح تسلط مختار بر كوفه و تبديل كاخ استاندارى به كاخ حكومت و فرامين حكومتى مختار در ادامه اين بخش آمده است.<ref>همان، ص65 - 82</ref>
#چهارمين بخش كتاب با عنوان «انتقام» و با ذكر فرازى از خطبه امام حسین(ع) در روز عاشورا آغاز شده است. پس از به حكومت رسيدن مختار آشوب‌هایى رخ داد، اما مختار پس از سركوبى آشوب‌گران به عبدالله بن كامل شاكرى دستور داد همه دروازه‌هاى شهر را ببندد تا هيچ‌يك از قاتلين شهداى كربلا نتوانند فرار كنند و به تعقيب آنها بپردازد. عبدالله بن اسد و نافع بن مالك، اولین افرادى بودند كه به مجازات رسيدند. پس از آن سرنوشت ديگر قاتلين شهداى كربلا، ذكر و به كشته شدن عبيدالله بن زياد ختم شده است. مجموع كسانى كه به دست مختار به كيفر رسيدند به عقيده [[علامه مجلسى]] هيجده هزار نفر بودند، ولى تاريخ روضة الصفا پا را فراتر نهاده و مى‌گويد: غير از آنهایى كه در صحنه‌هاى جنگ كشته شدند، 48560 تن به دست مختار به كيفر رسيدند.<ref>همان، ص112</ref>
#چهارمين بخش كتاب با عنوان «انتقام» و با ذكر فرازى از خطبه امام حسین(ع) در روز عاشورا آغاز شده است. پس از به حكومت رسيدن مختار آشوب‌هایى رخ داد، اما مختار پس از سركوبى آشوب‌گران به عبدالله بن كامل شاكرى دستور داد همه دروازه‌هاى شهر را ببندد تا هيچ‌يك از قاتلين شهداى كربلا نتوانند فرار كنند و به تعقيب آنها بپردازد. عبدالله بن اسد و نافع بن مالك، اولین افرادى بودند كه به مجازات رسيدند. پس از آن سرنوشت ديگر قاتلين شهداى كربلا، ذكر و به كشته شدن عبيدالله بن زياد ختم شده است. مجموع كسانى كه به دست مختار به كيفر رسيدند به عقيده [[علامه مجلسى]] هيجده هزار نفر بودند، ولى تاريخ روضة الصفا پا را فراتر نهاده و مى‌گويد: غير از آنهایى كه در صحنه‌هاى جنگ كشته شدند، 48560 تن به دست مختار به كيفر رسيدند.<ref>همان، ص112</ref>
#مؤلف در آخرين بخش كتاب به بررسى شخصيت مختار از ديدگاه اخبار پرداخته است. درباره قيام مختار و هدف او، روايات متعارض نقل شده و در نتيجه شخصيت او را زير پرده ابهام قرار داده است. تناقض اين روايات به‌حدى عجيب است كه برخى از دانشمندان متحير مانده و نتوانسته‌اند يك سلسله از آنها را بر ديگرى ترجيح دهند و رأى قاطعانه درباره شخصيت مختار اظهار كنند. ناگزير توقف كرده‌اند.<ref>همان، ص115</ref>نویسنده ابتدا سلسله اخبارى را كه در مدح مختار وارد شده، ذكر كرده و سپس به تجزيه و تحليل اخبار ذمّ پرداخته است. وى در انتها چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه نبايد ظهور اين روايت‌ها را كه به‌منظور تقيه گفته شده پذيرفت و نسبت به بزرگ‌مردى كه خدمت بزرگى به اهل‌بيت(ع) كرده است بدبين شد.<ref>همان، ص128</ref>
#مؤلف در آخرين بخش كتاب به بررسى شخصيت مختار از ديدگاه اخبار پرداخته است. درباره قيام مختار و هدف او، روايات متعارض نقل شده و در نتيجه شخصيت او را زير پرده ابهام قرار داده است. تناقض اين روايات به‌حدى عجيب است كه برخى از دانشمندان متحير مانده و نتوانسته‌اند يك سلسله از آنها را بر ديگرى ترجيح دهند و رأى قاطعانه درباره شخصيت مختار اظهار كنند. ناگزير توقف كرده‌اند.<ref>همان، ص115</ref>نویسنده ابتدا سلسله اخبارى را كه در مدح مختار وارد شده، ذكر كرده و سپس به تجزيه و تحليل اخبار ذمّ پرداخته است. وى در انتها چنين نتيجيرى مى‌كند كه نبايد ظهور اين روايت‌ها را كه به‌منظور تقيه گفته شده پذيرفت و نسبت به بزرگ‌مردى كه خدمت بزرگى به اهل‌بيت(ع) كرده است بدبين شد.<ref>همان، ص128</ref>
#:كيسانيه، كسانى بودند كه به امامت «محمد حنفيه» قائل بودند. نویسنده به جهت تأثيرات محمد حنفيه در قيام مختار و نيز بدين جهت كه گروه ديگرى بنيان‌گذار اين مذهب را مختار ثقفى دانسته‌اند، به طرح اين موضوع پرداخته است.<ref>همان، ص130</ref>نویسنده پس از بررسى اين مباحث مى‌نويسد: «اگر ما به كتب اخبار و تاريخ با ديده انصاف بنگريم، خواهيم ديد كه مختار، نه بنيان‌گذار مذهب كيسانيه است نه ارتباطى با آن مذهب داشته است.<ref>همان، ص131</ref>
#:كيسانيه، كسانى بودند كه به امامت «محمد حنفيه» قائل بودند. نویسنده به جهت تأثيرات محمد حنفيه در قيام مختار و نيز بدين جهت كه گروه ديگرى بنيان‌گذار اين مذهب را مختار ثقفى دانسته‌اند، به طرح اين موضوع پرداخته است.<ref>همان، ص130</ref>نویسنده پس از بررسى اين مباحث مى‌نويسد: «اگر ما به كتب اخبار و تاريخ با ديده انصاف بنگريم، خواهيم ديد كه مختار، نه بنيان‌گذار مذهب كيسانيه است نه ارتباطى با آن مذهب داشته است.<ref>همان، ص131</ref>


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش