تاریخ تمدن اسلام (ترجمه): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بونه‌اى' به 'به‌گونه‌اى'
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
جز (جایگزینی متن - 'بونه‌اى' به 'به‌گونه‌اى')
خط ۵۸: خط ۵۸:
پيش از زيدان، تاريخ‌نگار اسلامى در اشكال «تاريخ خبر»، «صورت وقايع نگاشتى» و اشكال فرعى، يعنى «تاريخ‌نگارى دودمانى»، «تقسيم برحسب طبقات» و «تنظيم تبارشناختى» خلاصه مى‌شد و آثار تاريخى در قالب «تواريخ عالم»، «تواريخ محلى يا ناحيه‌اى» و «تواريخ معاصر و خاطرات» ارائه مى‌گرديد؛ اما زيدان نه يك مورخ روايتى، نه يك وقايع‌نگار و نه يك سالنامه‌نگار است، بلكه او را بايد فيلسوف و جامعه‌شناس تاريخ خواند كه يكى از دوره‌هاى مهم تاريخى جهان، يعنى دوره تمدن اسلامى را با شيوه‌اى علمى به نگارش در آورده است. وى همچون [[ابن خلدون]]، فيلسوف بزرگ تاريخ اسلامى، در پى يافتن علل حوادث است، نه نقل وقايع. او مى‌نويسد:
پيش از زيدان، تاريخ‌نگار اسلامى در اشكال «تاريخ خبر»، «صورت وقايع نگاشتى» و اشكال فرعى، يعنى «تاريخ‌نگارى دودمانى»، «تقسيم برحسب طبقات» و «تنظيم تبارشناختى» خلاصه مى‌شد و آثار تاريخى در قالب «تواريخ عالم»، «تواريخ محلى يا ناحيه‌اى» و «تواريخ معاصر و خاطرات» ارائه مى‌گرديد؛ اما زيدان نه يك مورخ روايتى، نه يك وقايع‌نگار و نه يك سالنامه‌نگار است، بلكه او را بايد فيلسوف و جامعه‌شناس تاريخ خواند كه يكى از دوره‌هاى مهم تاريخى جهان، يعنى دوره تمدن اسلامى را با شيوه‌اى علمى به نگارش در آورده است. وى همچون [[ابن خلدون]]، فيلسوف بزرگ تاريخ اسلامى، در پى يافتن علل حوادث است، نه نقل وقايع. او مى‌نويسد:


مورخان در نگارش تاريخ اسلام تنها به نقل وقايع مهم مى‌پردازند، اما به اسباب ارتباط دهنده آنها با يكديگر كم‌تر اشاره مى‌كنند و بونه‌اى نيست كه علت يابى و دقت در آنها موجب آسودگى خرد آدمى گردد و يا ذهن خواننده به حقيقت حال آن امّت پى ببرد. با وجود اين ما آنان را در اين كار معذور مى‌پنداريم؛ چرا كه اوضاع زمانه، آنها را از پرداختن به علل حوادث باز مى‌داشته است؛ زيرا رويدادها به گونه‌اى هستند كه مورخ بايد يكى از دو سوى آنها را پيروز بداند، و آنان از همين مطلب پرهيز داشته‌اند. شايد عذرهاى ديگرى نيز در كار بوده است؛ اما امروزه ديگر چنين موانعى وجود ندارد.
مورخان در نگارش تاريخ اسلام تنها به نقل وقايع مهم مى‌پردازند، اما به اسباب ارتباط دهنده آنها با يكديگر كم‌تر اشاره مى‌كنند و به‌گونه‌اى نيست كه علت يابى و دقت در آنها موجب آسودگى خرد آدمى گردد و يا ذهن خواننده به حقيقت حال آن امّت پى ببرد. با وجود اين ما آنان را در اين كار معذور مى‌پنداريم؛ چرا كه اوضاع زمانه، آنها را از پرداختن به علل حوادث باز مى‌داشته است؛ زيرا رويدادها به گونه‌اى هستند كه مورخ بايد يكى از دو سوى آنها را پيروز بداند، و آنان از همين مطلب پرهيز داشته‌اند. شايد عذرهاى ديگرى نيز در كار بوده است؛ اما امروزه ديگر چنين موانعى وجود ندارد.


زيدان سنّتى را در تاريخ‌نگارى بنياد نهاد كه پيش از وى در ميان مورخان سابقه نداشت؛ يعنى عوامل سازنده تمدن اسلامى را مورد كاوش قرار داد و اسرار آن را آشكار ساخت. وى كوشيده است تا رويدادها را به اسباب و علل آنها ارجاع دهد و روابط ميان آنها را بيان كند و آنها را با احكام عقلى و نواميس عمران تطبيق دهد.
زيدان سنّتى را در تاريخ‌نگارى بنياد نهاد كه پيش از وى در ميان مورخان سابقه نداشت؛ يعنى عوامل سازنده تمدن اسلامى را مورد كاوش قرار داد و اسرار آن را آشكار ساخت. وى كوشيده است تا رويدادها را به اسباب و علل آنها ارجاع دهد و روابط ميان آنها را بيان كند و آنها را با احكام عقلى و نواميس عمران تطبيق دهد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش