۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
عبدالله انصارى، به ابوالحسن خرقانى ارادت زيادى داشت و او را با نثر آهنگين مسجع اينطور توصيف كرده است: «عبدالله، مردى بود بيابانى، مىرفت به طلب آب زندگانى، ناگاه رسيد به ابوالحسن خرقانى، چندان كشيد آب زندگانى كه نه عبدالله ماند و نه خرقانى». | عبدالله انصارى، به ابوالحسن خرقانى ارادت زيادى داشت و او را با نثر آهنگين مسجع اينطور توصيف كرده است: «عبدالله، مردى بود بيابانى، مىرفت به طلب آب زندگانى، ناگاه رسيد به ابوالحسن خرقانى، چندان كشيد آب زندگانى كه نه عبدالله ماند و نه خرقانى». | ||
خواجه بارها به نيشابور كه در آن وقت، مهد ادب و عرفان بود، سفر كرد و از نزد اساتيد بزرگوار، چيزها آموخت. با ابوسعيد ابى الخير، ملاقات كرد. خواجه نظامالدين طوسى، وزير مقتدر و دانشمند ملكشاه سلجوقى به وى ارادت داشت. عبدالله، با ذكاوت و حوصلهمندى از نزد شيخ عمو، شيخ طاقى، شبرى سكزى، جراحى، محمد باشانى، احمد الحاجى، ابوعلى زرگر، بارودى، ابوعلى | خواجه بارها به نيشابور كه در آن وقت، مهد ادب و عرفان بود، سفر كرد و از نزد اساتيد بزرگوار، چيزها آموخت. با ابوسعيد ابى الخير، ملاقات كرد. خواجه نظامالدين طوسى، وزير مقتدر و دانشمند ملكشاه سلجوقى به وى ارادت داشت. عبدالله، با ذكاوت و حوصلهمندى از نزد شيخ عمو، شيخ طاقى، شبرى سكزى، جراحى، محمد باشانى، احمد الحاجى، ابوعلى زرگر، بارودى، ابوعلى بوتر، اسماعيل باس و ابوحضض كورتى بسى آموخت. گويند كه در اعتقاد، استاد خواجه، ابوعبدالله طاقى بوده است. پير هرات در علم حديث، تفسير و فقه يد طولايى داشت. | ||
عبدالله انصارى، به مريدان و شاگردانش بيشتر درس تفسير قرآن شريف و وعظ مىداد و تا آخر عمر به آن تداوم بخشيد؛ به قول استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|زرينكوب]]: «مجالس تفسير خواجه درس معرفت و درس ذوق و حال بود». | عبدالله انصارى، به مريدان و شاگردانش بيشتر درس تفسير قرآن شريف و وعظ مىداد و تا آخر عمر به آن تداوم بخشيد؛ به قول استاد [[زرینکوب، عبدالحسین|زرينكوب]]: «مجالس تفسير خواجه درس معرفت و درس ذوق و حال بود». |
ویرایش