معاد جسمانی در حکمت متعالیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ی' به 'ی‌ی'
جز (جایگزینی متن - 'ش‎ه' به 'ش‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ی' به 'ی‌ی')
خط ۳۳: خط ۳۳:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مقدمه کتاب، در واقع براعت استهلالی بشمار می‌آید برای همه مطالب آن و با مطالعه آن، یک آگاهی کلی از مباحث تحقیق به ذهن‎ خواننده منتقل می‌شود و خواننده به‌زودی درمی‎یابد که این کتاب در دفاع از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا‎]] نوشته شده است که عده‌ای او را معتقد به معاد روحانی/مثالی ‎(وجود لذت و رنج برای روح بعد از مرگ) دانسته و تکفیر کرده‌اند و [[حکیمی، محمدرضا|استاد حکیمی]] بر مبنای مکتب‎ تفکیک ‎(جداسازی یافته‌های بشری از حقایق وحیانی) می‌خواهد «مقام این فیلسوف اسلامی درهم نشکند» و سرانجام به این نتیجه می‌رسد که «[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] نیز در معارف الهی و مسائل اعتقادی حوزه قرآن کریم را از حوزه فلسفی بنیاد اشراقی و روانی نهاد و عرفان‌استناد جدا می‌کرده است و قرآن کریم و تعالیم پیامبر اکرم(ص) و اوصیا(ع) را تا سطح عرفان و فلسفه تنزل نمی‌داده است»<ref>تاج‎بخش، اسماعیل، ص47</ref>.
مقدمه کتاب، در واقع براعت استهلالی بشمار می‌آید برای همه مطالب آن و با مطالعه آن، یک آگاهی کلی از مباحث تحقیق به ذهن‎ خواننده منتقل می‌شود و خواننده به‌زودی درمی‌یابد که این کتاب در دفاع از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا‎]] نوشته شده است که عده‌ای او را معتقد به معاد روحانی/مثالی ‎(وجود لذت و رنج برای روح بعد از مرگ) دانسته و تکفیر کرده‌اند و [[حکیمی، محمدرضا|استاد حکیمی]] بر مبنای مکتب‎ تفکیک ‎(جداسازی یافته‌های بشری از حقایق وحیانی) می‌خواهد «مقام این فیلسوف اسلامی درهم نشکند» و سرانجام به این نتیجه می‌رسد که «[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] نیز در معارف الهی و مسائل اعتقادی حوزه قرآن کریم را از حوزه فلسفی بنیاد اشراقی و روانی نهاد و عرفان‌استناد جدا می‌کرده است و قرآن کریم و تعالیم پیامبر اکرم(ص) و اوصیا(ع) را تا سطح عرفان و فلسفه تنزل نمی‌داده است»<ref>تاج‎بخش، اسماعیل، ص47</ref>.


نویسنده در این کتاب به دفاع از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]‎ برخاسته و می‌گوید: [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] از دو دیدگاه به معاد نگریسته‎ است: یکی دیدگاه فلسفی که نتیجه آن معاد روحانی است و دیگر دیدگاه قرآنی و حدیثی که بی‌هیچ چون و چرایی حقایق وحیانی و قرآنی را پذیرفته است و این دو دیدگاه و ایستار‎(موضوع‎گیری) را باید از هم جدا کنیم و درهم نیامیزیم. بعد از مقدمه، بخش کوتاهی ا‎ست با عنوان «سخنان بیدارگر»، که کلمات قصاری است از بزرگان فلاسفه از قبیل یعقوب کندی، [[ابوزید، احمد بن سهل|ابوزید بلخی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]‎، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه‎ نصیر طوسی]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و...<ref>ر.ک: همان</ref>.
نویسنده در این کتاب به دفاع از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]]‎ برخاسته و می‌گوید: [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] از دو دیدگاه به معاد نگریسته‎ است: یکی دیدگاه فلسفی که نتیجه آن معاد روحانی است و دیگر دیدگاه قرآنی و حدیثی که بی‌هیچ چون و چرایی حقایق وحیانی و قرآنی را پذیرفته است و این دو دیدگاه و ایستار‎(موضوع‎گیری) را باید از هم جدا کنیم و درهم نیامیزیم. بعد از مقدمه، بخش کوتاهی ا‎ست با عنوان «سخنان بیدارگر»، که کلمات قصاری است از بزرگان فلاسفه از قبیل یعقوب کندی، [[ابوزید، احمد بن سهل|ابوزید بلخی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]‎، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه‎ نصیر طوسی]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و...<ref>ر.ک: همان</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش