خواجگان چشت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'خ‎ا' به 'خ‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'م‎آ' به 'م‌آ')
جز (جایگزینی متن - 'خ‎ا' به 'خ‌ا')
خط ۴۴: خط ۴۴:
در سده هفتم با هجوم لشکریان مغول، خراسان و ری و جبال و عراق و برافتادن حکومت‎ها و برهم خوردن نظام‎های اجتماعی و سنن فرهنگی و... سیل مهاجرت‎های اجباری به نواحی امن از جمله هندوستان آغاز گشت و پس‌ازآن علی‌الخصوص با توجه به حرمت‎داشت و قدرشناسی پادشاهان و امرای هند از علما و دانشمندان و مشایخ طریقت و شاعران و نویسندگان و هنرمندان و صاحبان پیشه‌های گوناگون، جاذبه‌های مهاجرت به هند نیرومندتر گشت و در دوره ظهیرالدین بابر و جانشینان او به اوج خویش رسید. از میان فرقه‌های متعدد صوفیه و مشایخ آن‌ها که به سرزمین هند مهاجرت کرده بودند سلسله‌های چشتیه اجمیر و سهروردیه ملتان قدمت و اهمیت بیشتر دارد تا آنجا که گفته‌اند نسب غالب سلسله‌های صوفیان هند به این دو می‌رسد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/8 ر.ک: همان، صفحه هشت]</ref>.
در سده هفتم با هجوم لشکریان مغول، خراسان و ری و جبال و عراق و برافتادن حکومت‎ها و برهم خوردن نظام‎های اجتماعی و سنن فرهنگی و... سیل مهاجرت‎های اجباری به نواحی امن از جمله هندوستان آغاز گشت و پس‌ازآن علی‌الخصوص با توجه به حرمت‎داشت و قدرشناسی پادشاهان و امرای هند از علما و دانشمندان و مشایخ طریقت و شاعران و نویسندگان و هنرمندان و صاحبان پیشه‌های گوناگون، جاذبه‌های مهاجرت به هند نیرومندتر گشت و در دوره ظهیرالدین بابر و جانشینان او به اوج خویش رسید. از میان فرقه‌های متعدد صوفیه و مشایخ آن‌ها که به سرزمین هند مهاجرت کرده بودند سلسله‌های چشتیه اجمیر و سهروردیه ملتان قدمت و اهمیت بیشتر دارد تا آنجا که گفته‌اند نسب غالب سلسله‌های صوفیان هند به این دو می‌رسد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/8 ر.ک: همان، صفحه هشت]</ref>.


«چشت، قریه یا شهرکی در‎ نزدیکی‎ هرات از ولایت خراسان قدیم‎ و چنان‌که‎ در‎ فرهنگ آنندراج آمده‎ است‎، چشت بر وزن خشت، نام‎ قریه‌ای‎ است قریب به هرات در کمال صفوت هوا و عذوبت ماء و از آنجا بوده‌اند بزرگان‎ سلسله‎‎ چشتیه که سرسلسله‎ آن‌ها سلطان‎ ابراهیم‎ بن ادهم‎ بوده‎ است. بدیهی است که‎ خود ابراهیم ادهم از اهل چشت نبوده است و از آن جمله‌اند: خواجه ابواحمد ابدال‎ و خواجه‎ مودود و خواجه معین‌الدین و نجیب‌الدین‎ شیخ‎المشایخ‎ چشتی‎ که‎ سلسله درویشان چشتی‎ به‎ او منتهی می‌شود...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/31 ر.ک: جوکار، نجف، ص31]</ref>.
«چشت، قریه یا شهرکی در‎ نزدیکی‎ هرات از ولایت خراسان قدیم‎ و چنان‌که‎ در‎ فرهنگ آنندراج آمده‎ است‎، چشت بر وزن خشت، نام‎ قریه‌ای‎ است قریب به هرات در کمال صفوت هوا و عذوبت ماء و از آنجا بوده‌اند بزرگان‎ سلسله‎‎ چشتیه که سرسلسله‎ آن‌ها سلطان‎ ابراهیم‎ بن ادهم‎ بوده‎ است. بدیهی است که‎ خود ابراهیم ادهم از اهل چشت نبوده است و از آن جمله‌اند: خواجه ابواحمد ابدال‎ و خواجه‎ مودود و خواجه معین‌الدین و نجیب‌الدین‎ شیخ‌المشایخ‎ چشتی‎ که‎ سلسله درویشان چشتی‎ به‎ او منتهی می‌شود...»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/31 ر.ک: جوکار، نجف، ص31]</ref>.


اما درباره‎ نسبت «چشتی»، باید گفت که از زمان پیوستن مسعود بک به سلسله‎ چشتیه در‎ هند‎، بدین نام شهرت یافته است. سلسله چشتیه، دنباله طریقه‎ ادهمیه (منسوب به ابراهیم ادهم) می‌باشد و از زمان ابواسحاق شامی (متوفی 329ق) به بعد، این طریقه به چشتیه‎ معروف‎ گشت و گسترش آن هم در هندوستان به‌وسیله خواجه معین‌الدین چشتی (متوفی 633ق) انجام گرفت. نویسنده‎ کتاب ضمن بیان ماجرای‎ خرقه‎ گرفتن‎ ابواسحاق شامی که پس‎ از‎ هفت‎ سال مجاهده در خدمت پیر خود، ممشاد دینوری، به چنین موقعیتی دست یافته بود، می‌گوید: «حضرت خواجه ‎[ممشاد دینوری‎] خرقه بدو عنایت فرمود‎ و خلیفه‎‎ خود‎ ساخت. هم در آن ساعت، آواز آمد که‎ ای‎ ابواسحاق! تو مقبول حضرت ما شدی. پس همچنان شد و بسیاری، از دولت وی به منزل رسیدند و ذات با‎ برکاتش‎ مبدأ‎ چشتیان گردید و این سلسله بعدش به چشت، مشهور و مخاطب گشت‎؛ بدین‌جهت که چون آن شمس الاولیا به خدمت پیر خود شتافت و در بغداد به شرف دولت پای‎‎بوسی‎ مشرف‎ شد، فی‌الفور ‎ ‎فرمود که چه نام داری؟ گفت: بنده را مردم ابواسحاق‎ چشتی‎ می‌گویند. آن‌حضرت به عنایت بی‎غایت، فرمود که شما خواجه‎ چشت هستید و اسلام چشت از برکات‎ قدم‎ شماست‎. بعد از آن‌که چون خلافت یافت به رخصت پیر خود در چشت‎ تشریف‎ آورد‎ و به خواجه‎ چشت مشهور گردید»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>.
اما درباره‎ نسبت «چشتی»، باید گفت که از زمان پیوستن مسعود بک به سلسله‎ چشتیه در‎ هند‎، بدین نام شهرت یافته است. سلسله چشتیه، دنباله طریقه‎ ادهمیه (منسوب به ابراهیم ادهم) می‌باشد و از زمان ابواسحاق شامی (متوفی 329ق) به بعد، این طریقه به چشتیه‎ معروف‎ گشت و گسترش آن هم در هندوستان به‌وسیله خواجه معین‌الدین چشتی (متوفی 633ق) انجام گرفت. نویسنده‎ کتاب ضمن بیان ماجرای‎ خرقه‎ گرفتن‎ ابواسحاق شامی که پس‎ از‎ هفت‎ سال مجاهده در خدمت پیر خود، ممشاد دینوری، به چنین موقعیتی دست یافته بود، می‌گوید: «حضرت خواجه ‎[ممشاد دینوری‎] خرقه بدو عنایت فرمود‎ و خلیفه‎‎ خود‎ ساخت. هم در آن ساعت، آواز آمد که‎ ای‎ ابواسحاق! تو مقبول حضرت ما شدی. پس همچنان شد و بسیاری، از دولت وی به منزل رسیدند و ذات با‎ برکاتش‎ مبدأ‎ چشتیان گردید و این سلسله بعدش به چشت، مشهور و مخاطب گشت‎؛ بدین‌جهت که چون آن شمس الاولیا به خدمت پیر خود شتافت و در بغداد به شرف دولت پای‎‎بوسی‎ مشرف‎ شد، فی‌الفور ‎ ‎فرمود که چه نام داری؟ گفت: بنده را مردم ابواسحاق‎ چشتی‎ می‌گویند. آن‌حضرت به عنایت بی‎غایت، فرمود که شما خواجه‎ چشت هستید و اسلام چشت از برکات‎ قدم‎ شماست‎. بعد از آن‌که چون خلافت یافت به رخصت پیر خود در چشت‎ تشریف‎ آورد‎ و به خواجه‎ چشت مشهور گردید»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>.


کتاب سیر الاقطاب که از جمله زندگی‌نامه‌های مشایخ چشتیه است، با عنوان دیگر‎ «خواجگان چشت» قلمداد شده است؛ زیرا در بین مشایخ چشتی، نخستین کسی که به‌عنوان «خواجه‎ چشت» شهرت یافته است، خواجه ابواسحاق شامی‎ است که «خرقه‎ فقر و ارادت از‎ شیخ‎المشایخ ممشاد علو دینوری پوشیده»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان]</ref>.
کتاب سیر الاقطاب که از جمله زندگی‌نامه‌های مشایخ چشتیه است، با عنوان دیگر‎ «خواجگان چشت» قلمداد شده است؛ زیرا در بین مشایخ چشتی، نخستین کسی که به‌عنوان «خواجه‎ چشت» شهرت یافته است، خواجه ابواسحاق شامی‎ است که «خرقه‎ فقر و ارادت از‎ شیخ‌المشایخ ممشاد علو دینوری پوشیده»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/40342/27 ر.ک: همان]</ref>.


شیخ عثمان هارونی از شمار کسانی است که پیش از حمله مغول به هندوستان رفت و در عهد شمس‌الدین التتمس (متوفی 633ق) در دهلی ساکن شد و در همان‌جا درگذشت، اما کسی که این طریق را در هند گسترش داد، خلیفه او خواجه معین‌الدین حسن سجزی چشتی است که به دستور پیر و مراد خویش و طی واقعه‌ای به رفتن هند مأمور شد. معین‌الدین نخست در اجمیر خانقاهی بنیاد نهاد و از اجمیر به بسط و ترویج طریقت چشتیه و تعلیم و ارشاد مریدان پرداخت. آوازه او بسیار زود به نقاط دیگر از جمله دهلی رسید و مریدان و هواداران بسیار یافت. از این دوره به بعد طریقه چشتیه از پرطرفدارترین، مهم‎ترین و پرنفوذترین طریقت‎های عرفانی در هند شد. در تاریخ طریقه چشتیه، پس از خواجه معین‌الدین، خواجه قطب‌الدین بختیار کاکی اوشی و شیخ فریدالدین شکرگنج، مشایخ و خلفای پیش از خواجه نظام‌الدین اولیا می‌باشند که سلسله چشتیه با خلفا و جانشینان او ادامه می‌یابد و سلسله چشتیه نظامیه اهمیت بیشتری دارد؛ اما در سیر الاقطاب، پس از ذکر شیخ فریدالدین شکرگنج، از شیخ علاء‎الدین علی احمد صابر و جانشینان او، یعنی از مشایخ صابریه که به‌موازات سلسله نظامیه، سرگرم تعلیم و ارشاد بوده‌اند یاد شده است که از این نظر کتاب او حائز اهمیت است. نظیر این‌گونه انشعاب‌ها را در سلسله‌های عرفان و تصوف اسلامی، حتی از همان ادوار پیشین، در تاریخ تصوف می‌توان یافت...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/13 ر.ک: پیشگفتار، صفحه سیزده]</ref>.
شیخ عثمان هارونی از شمار کسانی است که پیش از حمله مغول به هندوستان رفت و در عهد شمس‌الدین التتمس (متوفی 633ق) در دهلی ساکن شد و در همان‌جا درگذشت، اما کسی که این طریق را در هند گسترش داد، خلیفه او خواجه معین‌الدین حسن سجزی چشتی است که به دستور پیر و مراد خویش و طی واقعه‌ای به رفتن هند مأمور شد. معین‌الدین نخست در اجمیر خانقاهی بنیاد نهاد و از اجمیر به بسط و ترویج طریقت چشتیه و تعلیم و ارشاد مریدان پرداخت. آوازه او بسیار زود به نقاط دیگر از جمله دهلی رسید و مریدان و هواداران بسیار یافت. از این دوره به بعد طریقه چشتیه از پرطرفدارترین، مهم‎ترین و پرنفوذترین طریقت‎های عرفانی در هند شد. در تاریخ طریقه چشتیه، پس از خواجه معین‌الدین، خواجه قطب‌الدین بختیار کاکی اوشی و شیخ فریدالدین شکرگنج، مشایخ و خلفای پیش از خواجه نظام‌الدین اولیا می‌باشند که سلسله چشتیه با خلفا و جانشینان او ادامه می‌یابد و سلسله چشتیه نظامیه اهمیت بیشتری دارد؛ اما در سیر الاقطاب، پس از ذکر شیخ فریدالدین شکرگنج، از شیخ علاء‎الدین علی احمد صابر و جانشینان او، یعنی از مشایخ صابریه که به‌موازات سلسله نظامیه، سرگرم تعلیم و ارشاد بوده‌اند یاد شده است که از این نظر کتاب او حائز اهمیت است. نظیر این‌گونه انشعاب‌ها را در سلسله‌های عرفان و تصوف اسلامی، حتی از همان ادوار پیشین، در تاریخ تصوف می‌توان یافت...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38998/1/13 ر.ک: پیشگفتار، صفحه سیزده]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش