تاريخ الفلسفة اليونانية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ش‎ه' به 'ش‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎گ' به 'ن‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ش‎ه' به 'ش‌ه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۷: خط ۴۷:
نویسنده در فصل اول کتاب، آیونیان را معرفی می‌کند و از میان آنان درباره طالس، آناکسیمنس، آناکسیمندر و هراکلیت توضیح می‌دهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12-19</ref>  
نویسنده در فصل اول کتاب، آیونیان را معرفی می‌کند و از میان آنان درباره طالس، آناکسیمنس، آناکسیمندر و هراکلیت توضیح می‌دهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12-19</ref>  


در فصل دوم به معرفی فیثاغورس و فرقه فیثاغوریان پرداخته و درباره گرایش‎های آنان به ریاضیات و سخنان رمزگونه آن‌ها و علومشان می‌نویسد.<ref>ر.ک: همان، ص20-26</ref>  
در فصل دوم به معرفی فیثاغورس و فرقه فیثاغوریان پرداخته و درباره گرایش‌های آنان به ریاضیات و سخنان رمزگونه آن‌ها و علومشان می‌نویسد.<ref>ر.ک: همان، ص20-26</ref>  


در فصل سوم به توضیحاتی درباره گزنوفان، پارمنیدس، زنون ایلیایی و ملسیوس می‌دهد. او درباره پارمندیس(540 -؟) می‌نویسد: پارمنیدس در ایلیا متولد شد و گفته شده که شاگردی گزنوفان را کرد. به‌هرحال آنچه قطعی است این است که وی از گزنوفانس تأثیر پذیرفته و ازاین‌رو به وحدت وجود معتقد است. کتابش (درباره طبیعت) را به شعر نوشت. او اولین کسی است که کتاب فلسفی را به زبان شعر نوشته است. این کتاب دو قسم دارد؛ بخش اول آن درباره حقیقت (یعنی فلسفه) است و بخش دومش درباره ظن (یعنی علم طبیعی). شناخت در نظر پارمنیدس به دو نوع است؛ شناخت عقلی که ثابت و کامل است و شناخت ظنی که بر عرف و ظواهر حواس استوار است. شخص حکیم، بر شناخت اولی (عقلی) تکیه می‌کند و تمام تکیه‌اش بر آن است سپس به سراغ دومی (شناخت ظنی) می‌رود تا خطرات آن را بشناسد و با تمام قوا با آن به مبارزه بپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>
در فصل سوم به توضیحاتی درباره گزنوفان، پارمنیدس، زنون ایلیایی و ملسیوس می‌دهد. او درباره پارمندیس(540 -؟) می‌نویسد: پارمنیدس در ایلیا متولد شد و گفته شده که شاگردی گزنوفان را کرد. به‌هرحال آنچه قطعی است این است که وی از گزنوفانس تأثیر پذیرفته و ازاین‌رو به وحدت وجود معتقد است. کتابش (درباره طبیعت) را به شعر نوشت. او اولین کسی است که کتاب فلسفی را به زبان شعر نوشته است. این کتاب دو قسم دارد؛ بخش اول آن درباره حقیقت (یعنی فلسفه) است و بخش دومش درباره ظن (یعنی علم طبیعی). شناخت در نظر پارمنیدس به دو نوع است؛ شناخت عقلی که ثابت و کامل است و شناخت ظنی که بر عرف و ظواهر حواس استوار است. شخص حکیم، بر شناخت اولی (عقلی) تکیه می‌کند و تمام تکیه‌اش بر آن است سپس به سراغ دومی (شناخت ظنی) می‌رود تا خطرات آن را بشناسد و با تمام قوا با آن به مبارزه بپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش