کیمیای سعادت (ترجمه طهارة الأعراق): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هس' به 'هس') |
جز (جایگزینی متن - 'ىا' به 'یا') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==انگیزه مترجم== | ==انگیزه مترجم== | ||
مترجم نیز بعد از حمد و ثنای الهی، درباره انگیزه خویش چنین گفته: بعد، در فلسفه عملى بهترین پرداخته و نوشته و ساخته بزرگواران از گذشتگان، نامه محقق مدقق پزشک روان و دل، خداشناس بزرگ، [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى احمد بن محمد بن یعقوب بن مسکویه رازى (قدس الله نفسه)]] است که نامیده است آن را طهارة الأعراق. از اینکه به زبان رسمى علمى اسلامى گفته، نفعش ناقص و مقصور بر ارباب کمال بود. این بنده درمانده شرمنده تبهروزگار، ابوطالب محمد بن | مترجم نیز بعد از حمد و ثنای الهی، درباره انگیزه خویش چنین گفته: بعد، در فلسفه عملى بهترین پرداخته و نوشته و ساخته بزرگواران از گذشتگان، نامه محقق مدقق پزشک روان و دل، خداشناس بزرگ، [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى احمد بن محمد بن یعقوب بن مسکویه رازى (قدس الله نفسه)]] است که نامیده است آن را طهارة الأعراق. از اینکه به زبان رسمى علمى اسلامى گفته، نفعش ناقص و مقصور بر ارباب کمال بود. این بنده درمانده شرمنده تبهروزگار، ابوطالب محمد بن ابیالقاسم محمد بن محمدکاظم موسوى، آن را به زبان فارسى ترجمه و اثر خامه خود را براى اخلاف یادگار ناقابلى گذاشت<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص26</ref>. | ||
==روش مترجم== | ==روش مترجم== |
نسخهٔ ۹ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۱۵
کیمیای سعادت (ترجمه طهارة الأعراق) | |
---|---|
پدیدآوران | ابن مسکويه، احمد بن محمد (نويسنده)
امامی، ابوالقاسم (مصحح) موسوی زنجانی، محمد بن ابوالقاسم (مترجم) امامی، ابوالقاسم (مقدمه) |
عنوانهای دیگر | طهاره الاعراق. فارسی
تهذيب الاخلاق طهارة الاعراق ترجمه طهارة الأعراق أبو علي مسکويه رازي |
ناشر | مرکز پژوهشي ميراث مکتوب نشر نقطه |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1375ش, |
شابک | 964-5548-57-8 |
موضوع | اخلاق - متون قدیمی تا قرن 14
اخلاق اسلامي - متون قدیمی تا قرن 14 نثر فارسی - قرن 13ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BJ 1185 /م2 ط9041* |
کیمیای سعادت، ترجمهای از کتاب «طهارة الأعراق» ابوعلی مسکویه (متوفی 421ق)، در موضوع اخلاق نظری و حکمت عملی است که توسط میرزا ابوطالب زنجانی (متوفی 1329ق) به فارسی برگردانده شده و ابوالقاسم امامی (معاصر) آن را تصحیح نموده است.
مصحح در ابتدای کتاب بعد از معرفی ابن مسکویه و آثارش و ترجمههای این اثر، از روش خویش و مترجم سخن به میان آورده است.
انگیزه مترجم
مترجم نیز بعد از حمد و ثنای الهی، درباره انگیزه خویش چنین گفته: بعد، در فلسفه عملى بهترین پرداخته و نوشته و ساخته بزرگواران از گذشتگان، نامه محقق مدقق پزشک روان و دل، خداشناس بزرگ، ابوعلى احمد بن محمد بن یعقوب بن مسکویه رازى (قدس الله نفسه) است که نامیده است آن را طهارة الأعراق. از اینکه به زبان رسمى علمى اسلامى گفته، نفعش ناقص و مقصور بر ارباب کمال بود. این بنده درمانده شرمنده تبهروزگار، ابوطالب محمد بن ابیالقاسم محمد بن محمدکاظم موسوى، آن را به زبان فارسى ترجمه و اثر خامه خود را براى اخلاف یادگار ناقابلى گذاشت[۱].
روش مترجم
- بهکار بردن واژگان و ترکیبات ناب پارسى؛
- بهکار بردن واژگان و ترکیبات عربى، همچون: مدى الأعصار الطويلة (در طول روزگاران دراز)، مداواى جرحى و تشفیه مرضى، تمام ما يجب (همه چیزهاى لازم)، ریاضات (ورزش و تعلیمات (نظامى))، آناً فآناً (لحظهبهلحظه) و جز آن؛
- رعایت دستور زبان عربى در فارسى، همچون: موازنه صحیحه؛ اندیشههاى صحیحه؛ درّههاى عمیقه؛ رنود جمع رند فارسى؛ اصدقاى متصفه به صفات؛ نظامات عقلانیه؛ افراط در جمعهاى عربى؛
- بهکار بردن واو استیناف در آغاز جملههاى فارسى؛
- آوردن «را»ى مفعول به تصور اعمال مصدر در مفعول بر اساس نحو عربى، همچون: «بر استخراج مطلوب را»؛
- بهکار بردن «مر» در تأکید «را» در ترکیباتى، مانند: «قوّتى است مر نفس را»؛
- آوردن برخى اصطلاحات و تعبیرات نظامى عصر قاجار، همچون: استحکامات برّیه و بحریه، اسلحه ناریه، تفنگهای خاراشکاف، فشنگ و خرطوش، البسه عسکریه، ارّاده بارکش و جز آن؛
- واژگان ویژه: مراد واژگانى است که بسا در متون دیگر کمتر به چشم مىخورد و از اختصاصات نثر میرزا در کیمیاى سعادت است. ما در اینجا براى نمونه برخى از آنها را مىآوریم:
آسمانکورش: آسمانغرّش؛ انداز: اندازه؛ آفتاب و خورتاب و خودتاب (در مقایسه لغوى و معنایى)؛ احسان پاشیدن: نیکى کردن بر همگان؛ از شست به در رفتن: از دست رفتن؛ بزک و تزک، در برابر «الزينة» در متن؛ بوستانافروز: آفتابگردان؛ پالهنگ: لگام اسب یدک که به لگام اصلى بسته شود، قیدوبند و رهنمود؛ چامهگو: قصیدهسرا؛ دارایى داشتن و دارایى کردن: داشتن و نگاهدارى؛ در ماده: درباره، در باب؛ دست افتادن: به دست افتادن؛ دستچینان: مفسدان؛ دست و پى بریدن: دستوپا بریدن؛ راهپیمایى دوستى: پیمودن راه دوستى؛ رنگ و ریو: فریب و تزویر؛ روزمانى دراز: روزگارى دراز؛ سخنبرى: سخنچینی، سعایت؛ صاف کردن: منقح کردن مطلب در بحث، کتره و لیچار؛ کوتاه انداختن: این ترکیب در لغتنامه دهخدا و فرهنگ معین نیامده است؛ گفتهها سرودن: گفتن؛ نىگوهر: عَرَض (در برابر گوهر/ جوهر، در فلسفه)؛ هیربد: در معنى حکیم و فرزانه[۲].
شیوه تصحیح
مصحح کتاب، ابوالقاسم امامی خود میگوید:
در تصحیح این اثر، تکیه ما از یکسو، بر قرائت درست نسخه و هشیارى در یافتن اشتباهات کاتب و از سوى دیگر مقایسه موارد ابهام با متن تهذيب الأخلاق (طهارة الأعراق) به تصحیح زُریق و چاپ بیروت بوده است.
تفاوتهای مهم میان متن و ترجمه را که در سرنوشت معنى مؤثر بود در حاشیه آوردیم. درعینحال آنچه به آن اشاره شد همه تغییراتى نیست که مترجم در کار خود داشته است، بلکه نمونههایى است براى آگاهى خواننده که در ارزیابى این ترجمه معیارى براى سنجش نسبت میان ترجمه و متن به دست داشته باشد و در استناد سخن به مصنف جانب احتیاط را نگاه بدارد. آنچه در میان دو قلاب [] نهاده شد از مصحح است. چه در مطاوى متن، چه در عنوانها و چه در لابهلای حواشى مترجم، اعم از اینکه به این مطلب در جاى خود اشارهاى شده باشد یا نه. مترجم در این ترجمه چنانکه در شیوه او باز نمودیم، جایجای مطالبى بهتفصیل افزوده است که گاه تحت عنوان «مترجم گوید» و گاه بدون عنوان است که مصحح براى یکدست شدن بر همه آنها عنوان مزبور را نهاده است.
علاوه بر این، آن را با سطرهاى کوتاهتر و با فاصلهاى از متن آورده است تا میان سخنان مصنف و مترجم خلط نشود. درعینحال مترجم ابیاتى از شعر و جز آن را بدون هیچ نشانهاى در لابهلای ترجمهاش مىنهد که در پاورقى به افزودگى آنها اشاره شده است.
در هامش نسخه چاپسنگ گهگاه توضیحات کوتاهى آمده است که با عبارت (حواشى مترجم) مشخص شده است. سایر مطالب پانوشت، همگى از مصحح است.
آیات قرآن کریم، احادیث، منقولات دیگر و نیز ابیات عربى را، اعم از آنچه در متن آمده است یا در ترجمه، همگى را در پاورقى ترجمه کردهایم و معنى لغات دشوار را که حائز وجهى از اهمیت بود جایجای به دست دادهایم و از دادن معنى همه لغات که سراسر اثر از آن آکنده است به علّت غلبهاى که داشت، صرفنظر کردهایم.
مترجم در ترجمه خود میان واوهاى استیناف و عطف در آغاز عبارات فرقى ننهاده و همه را در ترجمه آورده و کار نقطهگذارى را بهویژه در پایان جملهها دشوار کرده است. به همین سبب در نقطهگذارى ضنّتى نشان دادهایم و در فصل و وصل بیشتر از نشانه ویرگول (،) سود جستهایم.
در رسمالخط نسخه، ناگزیر به تغییر شدیم که ضبط نسخه و صورت تغییریافته نمونههایى از آن چنین است: نهچسبد/ نچسبد؛ ایستادهگى/ ایستادگى؛ خانها/ خانهها؛ اندازه - همزه بهجای یاى نکره - / اندازهاى؛ مسالمه/ مسالمت؛ رذیله/ رذیلت؛ جودة/ جودت؛ چنانیکه/ چنانکه؛ پیرامان/ پیرامون؛ میلیان/ میلیون، که سه مورد اخیر نه از باب رسمالخط، بلکه به علّت دوگانگى در ضبط آنها بود که در همه موارد بهصورت رایج یکدست شده است[۳].
فهارس فنی در انتهای کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمات و متن کتاب.