۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ىخ' به 'ىخ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مم' به 'مم') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
محقق کتاب در مقدمهاش بر مجالس النفائس ابتدا اصل و ترجمه کتاب را اینگونه معرفی میکند: «چون اصل این کتاب به ترکی جغاتائی است و نسخه ترکی آن باآنکه در تهران متعدد و فراوان و در دسترس میبود، ولی استفاده از آن متعسر مینمود، [وی] در صدد برآمد که نسخهای از ترجمه فارسی آن به دست آورد و آن ترجمهای است به نام «لطائفنامه» که نسخهای از آن در موزه بریتانیا... موجود است...»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه الف</ref>. | محقق کتاب در مقدمهاش بر مجالس النفائس ابتدا اصل و ترجمه کتاب را اینگونه معرفی میکند: «چون اصل این کتاب به ترکی جغاتائی است و نسخه ترکی آن باآنکه در تهران متعدد و فراوان و در دسترس میبود، ولی استفاده از آن متعسر مینمود، [وی] در صدد برآمد که نسخهای از ترجمه فارسی آن به دست آورد و آن ترجمهای است به نام «لطائفنامه» که نسخهای از آن در موزه بریتانیا... موجود است...»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه الف</ref>. | ||
وی در رابطه با جایگاه مجالس النفائس در تاریخ ادبیات ایران چنین مینویسد: «اگر کتبی که در شرح حال و مقال بزرگان سخن نوشته شده است از قدیم الایام تا زمان حال را یک سلسله مرتب فرض کنیم، حلقهای که دو کتاب تذكرة الشعراء دولتشاه سمرقندی و تحفه سامی | وی در رابطه با جایگاه مجالس النفائس در تاریخ ادبیات ایران چنین مینویسد: «اگر کتبی که در شرح حال و مقال بزرگان سخن نوشته شده است از قدیم الایام تا زمان حال را یک سلسله مرتب فرض کنیم، حلقهای که دو کتاب تذكرة الشعراء دولتشاه سمرقندی و تحفه سامی ساممیرزای صفوی را به یکدیگر وصل کند همانا این کتاب و اضافات ترجمههای بینظیر آن خواهد بود و در حقیقت آن «حلقه مفقوده» اینک موجود شده و این سلسله منفصل را به یکدیگر متصل کرده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه و</ref>. | ||
[[حکمت، علیاصغر|علیاصغر حکمت]] این کتاب را آئینه بزرگی دانسته که منظره عظیم ادبیات فارسی در قرن نهم از صحائف آن منعکس است. همچنین با مطالعه این اثر «در برابر خواننده دورنمایی از سیر شعر و فنون آن در سراسر ممالک فارسیزبان از سمرقند تا شیراز و از بدخشان تا تبریز نمایان میگردد و این جماعت گویندگان که از هر صنف و طبقه از سلاطین و امرا و وزرا و علما و مشایخ صوفیه و قضات و طلاب علم و سپاهیان و ارباب صنایع در آنها موجودند، در حقیقت نماینده کامل ادبیات این قوم و ملت در طول یکصد سال میباشند»<ref>ر.ک: همان، صفحه د</ref>. | [[حکمت، علیاصغر|علیاصغر حکمت]] این کتاب را آئینه بزرگی دانسته که منظره عظیم ادبیات فارسی در قرن نهم از صحائف آن منعکس است. همچنین با مطالعه این اثر «در برابر خواننده دورنمایی از سیر شعر و فنون آن در سراسر ممالک فارسیزبان از سمرقند تا شیراز و از بدخشان تا تبریز نمایان میگردد و این جماعت گویندگان که از هر صنف و طبقه از سلاطین و امرا و وزرا و علما و مشایخ صوفیه و قضات و طلاب علم و سپاهیان و ارباب صنایع در آنها موجودند، در حقیقت نماینده کامل ادبیات این قوم و ملت در طول یکصد سال میباشند»<ref>ر.ک: همان، صفحه د</ref>. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در تذکره مجالس النفائس درباره شاعران نادان این دوره از تاریخ ادب فارسی مـوارد بـسیارى مـىیابیم؛ [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیر علیشیر]] در ذیل شرح حال مولانا انیسى مـىگوید: «شـاعرى کمبضاعت بـود. او را بـدین مـتّهم مىداشتند که او اشعار مردم را به نام خود مىخواند» و نیز در جاى دیگر مىگوید: «مولانا خرّمى از آدمىزادگان شهر هرات است، امّا از آدمىگرى اثرى در او نیست و به سبب بدمزاجیهاى خود در شهر نـتوانست بود... القصه از مداحى او زبان قاصر و عقل عاجز است؛ با وجود همه طرفگیها شعر نیز مىگوید و در این فنّ کسى را پسند نمىکند<ref>ر.ک: جغتایی، منصور، ص136</ref>. | در تذکره مجالس النفائس درباره شاعران نادان این دوره از تاریخ ادب فارسی مـوارد بـسیارى مـىیابیم؛ [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیر علیشیر]] در ذیل شرح حال مولانا انیسى مـىگوید: «شـاعرى کمبضاعت بـود. او را بـدین مـتّهم مىداشتند که او اشعار مردم را به نام خود مىخواند» و نیز در جاى دیگر مىگوید: «مولانا خرّمى از آدمىزادگان شهر هرات است، امّا از آدمىگرى اثرى در او نیست و به سبب بدمزاجیهاى خود در شهر نـتوانست بود... القصه از مداحى او زبان قاصر و عقل عاجز است؛ با وجود همه طرفگیها شعر نیز مىگوید و در این فنّ کسى را پسند نمىکند<ref>ر.ک: جغتایی، منصور، ص136</ref>. | ||
اولین ترجمه فارسی مجالس النفائس که در این مجموعه به نام «قسمت اول» درج شده است کتابی است به نام «لطائفنامه» که اصل نسخه آن به خط نستعلیق سبک هرات نوشته شده و خالی از اغلاط و افتادگیها نیست و در حاشیه آن بهطور متفرق قطعاتی از «تحفه سامی» نگاشتهاند. تاریخ کتابت آن به سال 992ق، است که شصتوچهار سال بعد از تألیف اصل میباشد. مؤلف، کتاب خود را به نام شاه اسماعیل بن حیدر صفوی و پسرش | اولین ترجمه فارسی مجالس النفائس که در این مجموعه به نام «قسمت اول» درج شده است کتابی است به نام «لطائفنامه» که اصل نسخه آن به خط نستعلیق سبک هرات نوشته شده و خالی از اغلاط و افتادگیها نیست و در حاشیه آن بهطور متفرق قطعاتی از «تحفه سامی» نگاشتهاند. تاریخ کتابت آن به سال 992ق، است که شصتوچهار سال بعد از تألیف اصل میباشد. مؤلف، کتاب خود را به نام شاه اسماعیل بن حیدر صفوی و پسرش ساممیرزا و درمش خان شاملو که پیشکار کل مملکت خراسان بوده، مصدر ساخته است. همچنین یک فصل تمام در خاتمه کتاب مخصوص ذکر میرزا شاه حسین وزیر نموده و کتاب را به نام او ختم کرده است. اصل این ترجمه با عباراتی منشیانه با سلاست و انسجام تحریر یافته و حاکی از سخندانی مؤلف آن کتاب است و اضافات بسیار از طرف مترجم به اصل مجالس النفائس ترکی الحاق شده است. علاوه بر آن در آخر کتاب فصلی خاص بهعنوان مجلس نهم به اصل مزید ساخته است و در آن فهرستی از 189 تن شاعر و گوینده که [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|میر علیشیر]] اسم آنان را نبرده ذکر کرده که اول همه شرح حال مؤلف اصل، یعنی خود [[امیرعلیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|میر علیشیر نوائی]] است و اشاراتی به احوال بسیاری دیگر از معاریف رجال و بزرگان تاریخی آن زمان شده که دارای فوائد بسیار میباشد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه کو - کز</ref>. مؤلف لطائفنامه، یعنی مترجم اول مجالس النفائس بهطوریکه در دیباچه متعرض شده، فخری هراتی است.<ref>ر.ک: همان، صفحه کح</ref>. | ||
دومین ترجمه از مجالس النفائس که در قسمت دوم این کتاب به طبع رسیده است، برخلاف ترجمه هرات که به نام شاه اسماعیل اول است، به نام رقیب و خصم او، یعنی سلطان سلیم خان بن سلطان بایزید خان معروف به فاتح مصدر میباشد. مترجم آن موسوم به محمد بن مبارک قزوینی است که چون در دربار سلطان سمت طبابت داشته، بهعنوان حکیم شاه معروف بوده است. این مترجم هم مانند فخری هراتی یک فصل بر اصل کتاب افزوده است؛ یعنی فصول کتاب را به هفت بهشت تقسیم نموده و ترجمه مجلس هشتم را که مشتمل بر ذکر احوال سلطان حسین بایقراست به نقل مختصری از احوال او در مجلس هفتم اکتفا کرده و کلیه اشعار ترکی او را حذف کرده و در عوض فصلی را که خود اضافه کرده «بهشت هشتم» نامیده است و آن را به دو روضه تقسیم کرده: روضه اول در ذکر شعرای ماضی قبل از زمان سلطان سلیم خان و روضه دوم در ذکر سلطان مذکور و شعرای دربار اوست. روضه اول بیشتر از بهارستان جامی اقتباس شده و در غالب موارد، مطالب و اشعار را عیناً از آن کتاب نقل نموده و ظاهراً قدر و قیمت تاریخی مهمی ندارد و در بسیاری از موارد به اشتباهات و سهوهای غریب دچار شده است؛ ولی روضه دوم بهترین و مهمترین قسمت این کتاب است و مطالب بدیع و اطلاعات نفیسی را متضمن است که خاص این کتاب میباشد و مطالب نادری دارد که در دیگر تذکرهها یافت نمیشود؛ زیرا شرح احوال کسانی است که معاصر با مؤلف بودهاند. علاوه بر آن در متن ترجمه نیز اضافات و الحاقاتی دارد که آنها نیز در حد خود بسیار نافع و ذیقیمت میباشند<ref>ر.ک: همان، صفحه ل - لا</ref>. | دومین ترجمه از مجالس النفائس که در قسمت دوم این کتاب به طبع رسیده است، برخلاف ترجمه هرات که به نام شاه اسماعیل اول است، به نام رقیب و خصم او، یعنی سلطان سلیم خان بن سلطان بایزید خان معروف به فاتح مصدر میباشد. مترجم آن موسوم به محمد بن مبارک قزوینی است که چون در دربار سلطان سمت طبابت داشته، بهعنوان حکیم شاه معروف بوده است. این مترجم هم مانند فخری هراتی یک فصل بر اصل کتاب افزوده است؛ یعنی فصول کتاب را به هفت بهشت تقسیم نموده و ترجمه مجلس هشتم را که مشتمل بر ذکر احوال سلطان حسین بایقراست به نقل مختصری از احوال او در مجلس هفتم اکتفا کرده و کلیه اشعار ترکی او را حذف کرده و در عوض فصلی را که خود اضافه کرده «بهشت هشتم» نامیده است و آن را به دو روضه تقسیم کرده: روضه اول در ذکر شعرای ماضی قبل از زمان سلطان سلیم خان و روضه دوم در ذکر سلطان مذکور و شعرای دربار اوست. روضه اول بیشتر از بهارستان جامی اقتباس شده و در غالب موارد، مطالب و اشعار را عیناً از آن کتاب نقل نموده و ظاهراً قدر و قیمت تاریخی مهمی ندارد و در بسیاری از موارد به اشتباهات و سهوهای غریب دچار شده است؛ ولی روضه دوم بهترین و مهمترین قسمت این کتاب است و مطالب بدیع و اطلاعات نفیسی را متضمن است که خاص این کتاب میباشد و مطالب نادری دارد که در دیگر تذکرهها یافت نمیشود؛ زیرا شرح احوال کسانی است که معاصر با مؤلف بودهاند. علاوه بر آن در متن ترجمه نیز اضافات و الحاقاتی دارد که آنها نیز در حد خود بسیار نافع و ذیقیمت میباشند<ref>ر.ک: همان، صفحه ل - لا</ref>. |
ویرایش