۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یه' به 'یه') |
جز (جایگزینی متن - 'عا' به 'عا') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== تولد و وفات== | == تولد و وفات== | ||
خسرو دهلوی که در ادبیات به نام امیرخسرو معروف است پسر امیر سیفالدین دهلوی از ترکان ساکن دهلی بود. لاچین پدر سیفالدین از ترکان ختا بود و در استیلای مغول به هند گریخته و در دهلی ساکن شده بود. خسرو در 651 در دهلی از ولادت یافت. پدرش در دربار شمسالدین التتمش پادشاه معروف ترقی کرده و به امیر سیفالدین محمود شمسی معروف شده بود و در 658 درگذشت و دایی خسرو تربیت او را به عهده گرفت و از آغاز جوانی جزو کارگزاران پادشاهان دهلی شد و از ترویج پنج تن از ایشان برخوردار شده است که نخستین ایشان معزالدین کیقباد(686-689) و آخرینشان سلطان محمد بن تغلق(725-752) بود و در همان سال جلوس این پادشاه در | خسرو دهلوی که در ادبیات به نام امیرخسرو معروف است پسر امیر سیفالدین دهلوی از ترکان ساکن دهلی بود. لاچین پدر سیفالدین از ترکان ختا بود و در استیلای مغول به هند گریخته و در دهلی ساکن شده بود. خسرو در 651 در دهلی از ولادت یافت. پدرش در دربار شمسالدین التتمش پادشاه معروف ترقی کرده و به امیر سیفالدین محمود شمسی معروف شده بود و در 658 درگذشت و دایی خسرو تربیت او را به عهده گرفت و از آغاز جوانی جزو کارگزاران پادشاهان دهلی شد و از ترویج پنج تن از ایشان برخوردار شده است که نخستین ایشان معزالدین کیقباد(686-689) و آخرینشان سلطان محمد بن تغلق(725-752) بود و در همان سال جلوس این پادشاه در ربیعالاول 725 در دهلی درگذشت و وی را در بقعه نظامالدین اولیا عارف مشهور هند که مرشد وی بود به خاک سپردند.<ref>نفیسی، سعید، صفحات هفت و هشت</ref> | ||
== تصوف، ارتباط با خواجه نظام الاولیا و نصیرالدین چراغ دهلی == | == تصوف، ارتباط با خواجه نظام الاولیا و نصیرالدین چراغ دهلی == | ||
خسرو در ضمن آنکه از امیرزادگان درباره هند بوده در میان متصوفه هند نیز شهرت و اعتبار بسیار داشته است و نظامالدین اولیا که در عصر چهارشنبه 18 | خسرو در ضمن آنکه از امیرزادگان درباره هند بوده در میان متصوفه هند نیز شهرت و اعتبار بسیار داشته است و نظامالدین اولیا که در عصر چهارشنبه 18 ربیعالاول 725 در 94 سالگی درگذشته از بزرگان مشایخ هند در زمان خود بوده و در میان مریدان متعدد خود به خسرو توجه خاصی داشته و وی را «ترک» خطاب میکرده است. درباره وی گفته است: روز قیامت از هرکس خواهند پرسید که چه آوردی؟ چون از من بپرسند خواهم گفت: سوز سینه این ترک را آوردهام. الهی! مرا به سوز سینه این ترک ببخش. نیز گفته است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} |
ویرایش