التاج في أخلاق الملوك: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎س' به 'ه‌س'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ه' به 'ی‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎س' به 'ه‌س')
خط ۳۵: خط ۳۵:
اگر کسی که بر پادشاه وارد می‌شود، از حیث فرمانروایی و ارجمندی و خاندان با او مساوی بود، در این صورت بر پادشاه لازم است به احترام او از جای برخیزد و چند گام به استقبال او رود و او را در بر گیرد و دستش را گرفته و به‌جای خود نشاند و خود از او پایین‎تر نشیند. نویسنده در ادامه به دلیل این نوع برخورد پادشاه اشاره نموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38343/1/2 ر.ک: همان، ص2]</ref>.
اگر کسی که بر پادشاه وارد می‌شود، از حیث فرمانروایی و ارجمندی و خاندان با او مساوی بود، در این صورت بر پادشاه لازم است به احترام او از جای برخیزد و چند گام به استقبال او رود و او را در بر گیرد و دستش را گرفته و به‌جای خود نشاند و خود از او پایین‎تر نشیند. نویسنده در ادامه به دلیل این نوع برخورد پادشاه اشاره نموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38343/1/2 ر.ک: همان، ص2]</ref>.


باب دوم کتاب به آیین غذا خوردن با شاهان اختصاص یافته است. نویسنده در ابتدا از آداب نکوهیده‌ای که در هم‎سفره بودن با پادشاه باید ترک شود، سخن به میان آورده است. او زیاده‎روی، زیاد حرکت کردن شخص و دست دراز کردن متعدد به‎سوی اغذیه و پرخوری را از جمله آن‌ها می‌داند. سپس با بازگویی حکایتی از خلیفه عباسی، مطلب را پی می‌گیرد.
باب دوم کتاب به آیین غذا خوردن با شاهان اختصاص یافته است. نویسنده در ابتدا از آداب نکوهیده‌ای که در هم‎سفره بودن با پادشاه باید ترک شود، سخن به میان آورده است. او زیاده‎روی، زیاد حرکت کردن شخص و دست دراز کردن متعدد به‌سوی اغذیه و پرخوری را از جمله آن‌ها می‌داند. سپس با بازگویی حکایتی از خلیفه عباسی، مطلب را پی می‌گیرد.


در آن حکایت چنین آمده است که ابراهیم بن سندی بن شاهک به نقل از پدر خویش می‌گوید: روزی جوانی از بنی‌هاشم بر منصور عباسی وارد شد. در یکی از روزها منصور او را دعوت به نشستن کرد و صبحانه خود را خواست و چون صبحانه حاضر شد، آن جوان هاشمی را به خوردن صبحانه تعارف کرد، ولی آن جوان پاسخ رد داد. ربیع متعرض او نشد و این‎چنین تصور شد که به خطای آن جوان پی نبرده است؛ اما چون آن جوان برخاست تا خارج شود، ربیع، او را نگه داشت و وقتی به پشت پرده رسید، بر پشت گردن او کوبید. دربانان وقتی این را دیدند، آنان نیز بر پشت گردن او کوبیدند و به همین ترتیب او را بیرون راندند. پس عده‌ای از عموهای آن جوان بر منصور وارد شدند و شکایت ربیع را به منصور نمودند. منصور عباسی به آن‌ها گفت: ربیع چنین عملی انجام نمی‌دهد، مگر اینکه دلیل داشته باشد. اگر مایل باشید از او می‌پرسم. بعد از احضار ربیع از او دلیل واقعه را جویا شد. او گفت: این جوان از دور سلام می‌کرد و می‌رفت، ولی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] او را به نزدیک شدن فراخواند تا از نزدیک سلام کند. سپس او را به نشستن فرمان داد... پادشاه او را به غذا خوردن با خود فراخواند، اما او پاسخ داد که غذا خورده‌ام. از نظر این جوان هم‎سفره شدن با پادشاه افتخاری جز رفع گرسنگی ندارد و چنین شخصی را قول بدون فعل (کتک زدن) اصلاح نمی‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38343/1/3 ر.ک: همان، ص3]</ref>.
در آن حکایت چنین آمده است که ابراهیم بن سندی بن شاهک به نقل از پدر خویش می‌گوید: روزی جوانی از بنی‌هاشم بر منصور عباسی وارد شد. در یکی از روزها منصور او را دعوت به نشستن کرد و صبحانه خود را خواست و چون صبحانه حاضر شد، آن جوان هاشمی را به خوردن صبحانه تعارف کرد، ولی آن جوان پاسخ رد داد. ربیع متعرض او نشد و این‎چنین تصور شد که به خطای آن جوان پی نبرده است؛ اما چون آن جوان برخاست تا خارج شود، ربیع، او را نگه داشت و وقتی به پشت پرده رسید، بر پشت گردن او کوبید. دربانان وقتی این را دیدند، آنان نیز بر پشت گردن او کوبیدند و به همین ترتیب او را بیرون راندند. پس عده‌ای از عموهای آن جوان بر منصور وارد شدند و شکایت ربیع را به منصور نمودند. منصور عباسی به آن‌ها گفت: ربیع چنین عملی انجام نمی‌دهد، مگر اینکه دلیل داشته باشد. اگر مایل باشید از او می‌پرسم. بعد از احضار ربیع از او دلیل واقعه را جویا شد. او گفت: این جوان از دور سلام می‌کرد و می‌رفت، ولی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] او را به نزدیک شدن فراخواند تا از نزدیک سلام کند. سپس او را به نشستن فرمان داد... پادشاه او را به غذا خوردن با خود فراخواند، اما او پاسخ داد که غذا خورده‌ام. از نظر این جوان هم‎سفره شدن با پادشاه افتخاری جز رفع گرسنگی ندارد و چنین شخصی را قول بدون فعل (کتک زدن) اصلاح نمی‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38343/1/3 ر.ک: همان، ص3]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش