۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هج' به 'هج') |
جز (جایگزینی متن - 'نک' به 'نک') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق میانِ این دو سخن بر کسی که عارف به اصل و فرع ولایت نیشابور است، ظاهر است» و بیتردید این مطلب برای [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزّمان فروزانفر]] ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمتهای خراسان را نسبت به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل قرن هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بلوک رخ و حدود آن را به نیشابوری شمردهاند؛ | و البته به قول قاضی نورالله شوشتری، «فرق میانِ این دو سخن بر کسی که عارف به اصل و فرع ولایت نیشابور است، ظاهر است» و بیتردید این مطلب برای [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزّمان فروزانفر]] ظهور داشته که فرموده: متقدمین، اکثر قسمتهای خراسان را نسبت به نیشابور داده و در قرون اوّل [تا] اوایل قرن هفتم، اکثر فضلای تُرشیز و بلوک رخ و حدود آن را به نیشابوری شمردهاند؛ چنانکه معجم الأدبای یاقوت گواه است. ظاهراً تولّد کاتبی در یکی از دهات مابین نیشابور و تُرشیز اتّفاق افتاده و ممکن است که برحسب اختلافِ حدود، گاهی جزء حکومت ترشیز و گاهی جزء حکومت نیشابور محسوب شده باشد<ref>ر.ک: همان، ص26؛ وحیدیان کامیار، تقی، ص7</ref>. | ||
کاتبی در ابتدای حال به شهر نیشابور آمد و نزد سیمی نیشابوری تعلیم گرفت. در شاعری و خوشنویسی مهارتی یافت. به سبب همین خوشنویسی، تخلصش کاتبی است. گویند استادش «سیمی» بر او رشک برد و کاتبی دریافت و راهی هرات شد. بایسنقر میرزا او را گرامی داشت. کاتبی چندی بعد به استرآباد و گیلان و از آنجا به شروان نزد امیر ابراهیم شاه شروانی رفت و از آنجا به آذربایجان سفر کرد. کاتبی گرچه از امیران صله و انعام یافت، اما در هیچجا قدرش، | کاتبی در ابتدای حال به شهر نیشابور آمد و نزد سیمی نیشابوری تعلیم گرفت. در شاعری و خوشنویسی مهارتی یافت. به سبب همین خوشنویسی، تخلصش کاتبی است. گویند استادش «سیمی» بر او رشک برد و کاتبی دریافت و راهی هرات شد. بایسنقر میرزا او را گرامی داشت. کاتبی چندی بعد به استرآباد و گیلان و از آنجا به شروان نزد امیر ابراهیم شاه شروانی رفت و از آنجا به آذربایجان سفر کرد. کاتبی گرچه از امیران صله و انعام یافت، اما در هیچجا قدرش، چنانکه باید شناخته نشد؛ لذا از تبریز به اصفهان رفت و به صحبت [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|خواجه صاینالدین ترکه]] رسید و در تصوف تربیتها یافت و کسب کمال کرد و سرانجام به استرآباد بازگشت و تا سال 838ق، که وبا یا به قولی طاعون در شهر شایع شد در آنجا بود<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص8-7</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== |
ویرایش