مکاتیب سنایی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'م‎و' به 'م‌و')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۳۸: خط ۳۸:
[[سنایی، مجدود بن آدم|حکیم سنایی]] در طراز اول گویندگان فارسی محسوب می‌شود. او نخستین شاعری است که افکار تصوف و عرفان را با ذوق شعری آمیخته و در قالب نظم درآورده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص5</ref>‏. مکاتیب یا نامه‌هایی دارد که گرچه از نظر کمیت در برابر آثار منظوم این‎ شاعر، بسیار اندک می‌باشد لیکن از نظر کیفیت و شیوه بیان و سبک نگارش و تبیین و روشن کردن حقایق تاریخی و نمایان کردن شخصیت بزرگان و دانشمندان معاصر [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] و زدودن غبار اوهام جهالت از پیرامون شخصیت نوابغی چون حکیم عمر خیام نیشابوری، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ارج و ارزش مکاتیب سنایی نیز در ارائه دلایلی قوی و براهینی قاطع برای مورخین و پژوهشگرانی است که می‌خواهند به درج و ثبت حقایق تاریخی اقدام نمایند<ref>ر.ک: مالکی، هیبت الله، ص24</ref>‏.
[[سنایی، مجدود بن آدم|حکیم سنایی]] در طراز اول گویندگان فارسی محسوب می‌شود. او نخستین شاعری است که افکار تصوف و عرفان را با ذوق شعری آمیخته و در قالب نظم درآورده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص5</ref>‏. مکاتیب یا نامه‌هایی دارد که گرچه از نظر کمیت در برابر آثار منظوم این‎ شاعر، بسیار اندک می‌باشد لیکن از نظر کیفیت و شیوه بیان و سبک نگارش و تبیین و روشن کردن حقایق تاریخی و نمایان کردن شخصیت بزرگان و دانشمندان معاصر [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] و زدودن غبار اوهام جهالت از پیرامون شخصیت نوابغی چون حکیم عمر خیام نیشابوری، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ارج و ارزش مکاتیب سنایی نیز در ارائه دلایلی قوی و براهینی قاطع برای مورخین و پژوهشگرانی است که می‌خواهند به درج و ثبت حقایق تاریخی اقدام نمایند<ref>ر.ک: مالکی، هیبت الله، ص24</ref>‏.


نامه‌های [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] که از شماره آن‎ها تاکنون اطلاعی داریم، هفده است. [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] آن‎ها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. از این نامه‌ها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>‏.
نامه‌های [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] که از شماره آن‌ها تاکنون اطلاعی داریم، هفده است. [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] آن‌ها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. از این نامه‌ها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>‏.


نثر این کتاب بینابین و در واقع نمونه‌ای است از نثر منشآت و ترسلات در این دوره که از نثر مرسل فنی‌تر است و هرچند مکاتیب سنایی تمام مختصات نثر فنی را کم‌وبیش داراست اما از مقایسه اجمالی آن با دیگر آثار منثور این دوره درمی‎یابیم که مختصات نثر مصنوع در آثار قبل از آن –مانند چهار مقاله نظامی عروضی- کم‎رنگ‎تر و در آثار بعدازآن –مانند منشآت خاقانی- پررنگ‎تر است؛ یعنی ضمن اینکه سیر تکاملی نثر را از ساده به مصنوع نشان می‌دهد، بیانگر این است که سنایی در کاربرد مختصات نثر فنی جانب اعتدال را فرو نگذاشته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/44166/1 ر.ک: بهنام‎فر، محمد، ص2-1]</ref>‏.
نثر این کتاب بینابین و در واقع نمونه‌ای است از نثر منشآت و ترسلات در این دوره که از نثر مرسل فنی‌تر است و هرچند مکاتیب سنایی تمام مختصات نثر فنی را کم‌وبیش داراست اما از مقایسه اجمالی آن با دیگر آثار منثور این دوره درمی‎یابیم که مختصات نثر مصنوع در آثار قبل از آن –مانند چهار مقاله نظامی عروضی- کم‎رنگ‎تر و در آثار بعدازآن –مانند منشآت خاقانی- پررنگ‎تر است؛ یعنی ضمن اینکه سیر تکاملی نثر را از ساده به مصنوع نشان می‌دهد، بیانگر این است که سنایی در کاربرد مختصات نثر فنی جانب اعتدال را فرو نگذاشته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/44166/1 ر.ک: بهنام‎فر، محمد، ص2-1]</ref>‏.
خط ۵۶: خط ۵۶:
«دیوانیات»: نامه‌های دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامه‌ها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد‎، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوام‎الدین ابوالقاسم‎ وزیر عراق لفاظی‎ها دارد و با آوردن سجع‎های متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیده‌ای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند‎؛ اما از طرف دیگر نیز می‌داند که معاندان و متکلمان و طریق جدل‎پردازان در کمین‎اند تا به دستاویزی مجعول [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامه‌ها را می‌توان تعویذ چنین چشم‎زخم‎هایی دانست که نه‌تنها شخص انسان را نابود می‌کردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال می‌نمودند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/27 ر.ک: همان، ص28-27]</ref>‏.
«دیوانیات»: نامه‌های دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامه‌ها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد‎، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوام‎الدین ابوالقاسم‎ وزیر عراق لفاظی‎ها دارد و با آوردن سجع‎های متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیده‌ای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند‎؛ اما از طرف دیگر نیز می‌داند که معاندان و متکلمان و طریق جدل‎پردازان در کمین‎اند تا به دستاویزی مجعول [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامه‌ها را می‌توان تعویذ چنین چشم‎زخم‎هایی دانست که نه‌تنها شخص انسان را نابود می‌کردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال می‌نمودند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/27 ر.ک: همان، ص28-27]</ref>‏.


«دفاعیات»: در این نامه‌ها [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت داده‌اند، رد می‌نماید. یکی ازاین‎گونه نامه‌ها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامه‌ای است که [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبه‌های گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] با نثر دیگر نامه‌های‎ دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامه‌هایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمه‌ای طولانی عنوان‎هایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بی‎طرف برای چنان مخاطب‌هایی بسیار زیاد بوده و برای [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوام‎الدین وزیر به کار ببرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/29 ر.ک: همان، ص30-29]</ref>‏.
«دفاعیات»: در این نامه‌ها [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت داده‌اند، رد می‌نماید. یکی ازاین‎گونه نامه‌ها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامه‌ای است که [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبه‌های گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] با نثر دیگر نامه‌های‎ دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامه‌هایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمه‌ای طولانی عنوان‌هایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بی‎طرف برای چنان مخاطب‌هایی بسیار زیاد بوده و برای [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوام‎الدین وزیر به کار ببرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/29 ر.ک: همان، ص30-29]</ref>‏.


از جمله‎، مطالبی که با مطالعه این نامه‎ بر خوانندگان مکشوف می‌گردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبه‎کاری‎های آل مروان را تحمل نمی‌کردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمی‌خاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود می‌کرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار می‌داد و می‌گفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پاره‎پاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلت‎های امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت می‌شمردند و مقابل این بدعت‎ها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/30 ر.ک: همان، ص31-30] </ref>‏.
از جمله‎، مطالبی که با مطالعه این نامه‎ بر خوانندگان مکشوف می‌گردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبه‎کاری‎های آل مروان را تحمل نمی‌کردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمی‌خاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود می‌کرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار می‌داد و می‌گفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پاره‎پاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلت‎های امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت می‌شمردند و مقابل این بدعت‎ها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3829/30 ر.ک: همان، ص31-30] </ref>‏.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش