مجلي مرآة المنجي في الكلام و الحكمتين و التصوف: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
جز (جایگزینی متن - 'با' به 'با') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
سوم: در همین سفر بود که او آغاز به نگارش شرح بر شرح خود با عنوان مجلي مرآة المنجي في الكلام و الحكمتين و التصوف کرد. مسوده این اثر در اواخر جمادىالآخر 895ق/آوریل 1490م، به نگارش درآمده و مبیضه آن در روز جمعه، 16 صفر 896ق/29 دسامبر 1490م، به هنگام سومین اقامت مؤلف در مشهد اتمام یافته است. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] در کتاب المجلي نهتنها قصد ایجاد هماهنگى میان عقاید متضاد معتزله و اشاعره دارد – همان طور که پیش از آن در معين المعين و کشف چنین کرده است - بلکه او همچنین مىکوشد تا میان کلام، فلسفه مشاء و اشراق و تصوف تلفیق کند. این امر به شیوهاى است که در مسلك الأفهام آمده است. در مسلك الأفهام عناصر فلسفى و صوفیانه متعددى را مىتوان مشاهده کرد که بهطرز چشمگیرى بر مؤلف تأثیر گذاشتهاند. فلسفه و عرفان هم بهنحو چشمگیر و فزایندهاى در سراسر شرح، النور المنجي، مشاهده مىشود. بهعلاوه، در این شرح بازتابهایى از فلسفه اشراق را مىتوان دید. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] در شرح بر شرح، یعنى مجلي مرآة المنجي، بر تفسیر عقاید و مفاهیمى که در شرح به آنها اشاره کرده است، تأکید مىکند. تأثیر فلسفه اشراق و تصوف در این شرح بر شرح آشکار است. بیشتر شرح و بسطها در این اثر، نقلهاى مستقیم از آثار مؤلفان قدیمتر است. براى فلسفه، بیش از همه، از رسائل الشجرة الإلهية، اثر شمسالدین محمّد بن محمود شهرزورى (د: پس از 687ق/1288م) نقل شده است. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] از این کتاب فصلهایى را بهتمامه، بدون اینکه منبع خود را بهوضوح ذکر کند، در مجلي گنجانده است<ref>ر.ک: همان، صفحه شش - هفت</ref>. | سوم: در همین سفر بود که او آغاز به نگارش شرح بر شرح خود با عنوان مجلي مرآة المنجي في الكلام و الحكمتين و التصوف کرد. مسوده این اثر در اواخر جمادىالآخر 895ق/آوریل 1490م، به نگارش درآمده و مبیضه آن در روز جمعه، 16 صفر 896ق/29 دسامبر 1490م، به هنگام سومین اقامت مؤلف در مشهد اتمام یافته است. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] در کتاب المجلي نهتنها قصد ایجاد هماهنگى میان عقاید متضاد معتزله و اشاعره دارد – همان طور که پیش از آن در معين المعين و کشف چنین کرده است - بلکه او همچنین مىکوشد تا میان کلام، فلسفه مشاء و اشراق و تصوف تلفیق کند. این امر به شیوهاى است که در مسلك الأفهام آمده است. در مسلك الأفهام عناصر فلسفى و صوفیانه متعددى را مىتوان مشاهده کرد که بهطرز چشمگیرى بر مؤلف تأثیر گذاشتهاند. فلسفه و عرفان هم بهنحو چشمگیر و فزایندهاى در سراسر شرح، النور المنجي، مشاهده مىشود. بهعلاوه، در این شرح بازتابهایى از فلسفه اشراق را مىتوان دید. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] در شرح بر شرح، یعنى مجلي مرآة المنجي، بر تفسیر عقاید و مفاهیمى که در شرح به آنها اشاره کرده است، تأکید مىکند. تأثیر فلسفه اشراق و تصوف در این شرح بر شرح آشکار است. بیشتر شرح و بسطها در این اثر، نقلهاى مستقیم از آثار مؤلفان قدیمتر است. براى فلسفه، بیش از همه، از رسائل الشجرة الإلهية، اثر شمسالدین محمّد بن محمود شهرزورى (د: پس از 687ق/1288م) نقل شده است. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] از این کتاب فصلهایى را بهتمامه، بدون اینکه منبع خود را بهوضوح ذکر کند، در مجلي گنجانده است<ref>ر.ک: همان، صفحه شش - هفت</ref>. | ||
علاوه بر این، او همچنین با شرح | علاوه بر این، او همچنین با شرح قطبالدین شیرازى (د: 710ق/1311م) بر [[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق سهروردى]] آشناست. براى عرفان فلسفى، به نظر مىرسد که [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] در سراسر مجلي از نوشتههاى حیدر آملى استفاده بسیار کرده است. او همچنین گهگاه به [[قاشی، حیدر بن علی|حیدر آملى]] ارجاع مىدهد، اما با اطمینان نمىتوان نشان داد آیا [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] - به همان شیوه که از [[رسائل الشجرة الإلهية في علوم الحقائق الربانية|رسائل الشجرة الإلهية]] [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزورى]] نقل مىکند - بهطور منظم از هیچیک از نوشتههاى حیدر آملى نقل کرده است. هیچ نقل مفصلى را نمىتوان از آثار چاپشده حیدر آملى یافت. همچنین [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] به هیچیک از آثار مشخص او ارجاع نمىدهد، بهجز ارجاعى که به تفسیر قرآن حیدر آملى داده و از آن نقل مىکند<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت - هشت</ref>. | ||
با وجود این، همانندىهای متعدد با موضوعات، دیدگاهها و حتى گهگاه نحوه بیان، هیچ شکى باقى نمىگذارد که آثار حیدر آملى، منبع اصلى قطعههاى عرفانى شرح بر شرح است. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] همچنین، بهکرّات، از [[شرح نهجالبلاغة (ابن میثم)|شرح نهجالبلاغه]] [[ابن میثم، میثم بن علی|میثم البحرانى]] (د: 699ق/1300م) نقل مىکند. او نقلهاى مفصل متعددى نیز از الفتوحات المكية و [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و همچنین از [[مفتاح الغيب و شرحه مصباح الأنس|مفتاح الغيب]] [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوى]] (د: 673ق/1274م) دارد. کتاب المجلي تنها چند سالى پیش از به قدرت رسیدن شاه اسماعیل اول و تأسیس شیعه بهعنوان دینى دولتى در ایران، تألیف شده بود. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] در شرح مفصل خود در فصل مربوط به امامت - با مخالفت با سه خلیفه اول - نشان مىدهد که خود طرفدار متعصب شیعه دوازدهامامى است. این مسئله از خصوصیات آن دوره بوده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت - نه</ref>. | با وجود این، همانندىهای متعدد با موضوعات، دیدگاهها و حتى گهگاه نحوه بیان، هیچ شکى باقى نمىگذارد که آثار حیدر آملى، منبع اصلى قطعههاى عرفانى شرح بر شرح است. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] همچنین، بهکرّات، از [[شرح نهجالبلاغة (ابن میثم)|شرح نهجالبلاغه]] [[ابن میثم، میثم بن علی|میثم البحرانى]] (د: 699ق/1300م) نقل مىکند. او نقلهاى مفصل متعددى نیز از الفتوحات المكية و [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحكم]] [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و همچنین از [[مفتاح الغيب و شرحه مصباح الأنس|مفتاح الغيب]] [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوى]] (د: 673ق/1274م) دارد. کتاب المجلي تنها چند سالى پیش از به قدرت رسیدن شاه اسماعیل اول و تأسیس شیعه بهعنوان دینى دولتى در ایران، تألیف شده بود. [[ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین|ابن ابىجمهور]] در شرح مفصل خود در فصل مربوط به امامت - با مخالفت با سه خلیفه اول - نشان مىدهد که خود طرفدار متعصب شیعه دوازدهامامى است. این مسئله از خصوصیات آن دوره بوده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت - نه</ref>. |
نسخهٔ ۷ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۲
مجلي مرآة المنجي في الكلام و الحكمتين و التصوف | |
---|---|
پدیدآوران | ابن ابیجمهور، محمد بن زینالدین (نویسنده) اشميتکه، زابينه (مقدمه) |
عنوانهای دیگر | النور المجني من الظلام في حاشية مسالک الأفهام. شرح
مسالک الأفهام. شرح الأفهام. النور المجني من الظلام في حاشية مسالک الأفهام. المجلي لمرآة المنجي |
مکان نشر | ايران - تهران |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-8036-53-4 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
مجلي مرآة المنجي في الكلام و الحكمتين و التصوف، اثر محمد بن علی بن ابیجمهور احسائی، کتابی است به زبان عربی و با موضوعات کلام، فلسفه و عرفان. کتاب حاضر شرحی است بر «النور المنجي من الظلام»، از همین نویسنده که خود، حاشیهای است بر «مسلك الأفهام في علم الكلام»، از همو[۱].
تلاش ابن ابیجمهور در این اثر بر تلفیق اندیشههای کلامی اشعری و معتزلی باهم و ترکیب آنها با فلسفه و عرفان است.
ساختار
کتاب، دارای مقدمهای از زابینه اشمیتکه (که توسط احمدرضا رحیمی ریسه به فارسی ترجمه شده)، مقده مؤلف، محتوای مطالب در دو بخش کلی (که خود ضمن فصول متعدد ارائه شده) و خاتمه میباشد.
گزارش محتوا
محمّد بن على بن ابراهیم بن ابىجمهور احسائى، معروف به ابن ابىجمهور، در میان شیعیان دوازدهامامى نخستین کسى بود که کوشید میان جریانهاى فکرى زمان خود تلفیق کند. در همان هنگام که او بهعنوان متکلمى که عمیقا تحت تأثیر اندیشههاى معتزلى است – همان طور که از آخرین اثر کلامى او پیداست - آغاز به فعالیت مىکند، در یکى از آخرین کتابهاى خود با عنوان «مجلي مرآة المنجي في الكلام و الحكمتين و التصوف [یعنی کتاب حاضر] به شیوهاى بىسابقه و بىنظیر شروع به تلفیق میان کلام معتزلى و اشعرى، فلسفه مشائى و اشراقى و همچنین تصوف مىکند[۲].
تمایل ابن ابیجمهور براى ایجاد هماهنگى میان دیدگاههاى ناسازگار معتزله و اشاعره، در جایجای این کتاب که شاهکار او به حساب مىآید، هویداست. این اثر شامل متنى سه مرحلهاى است: اول: مسلك الأفهام في علم الكلام، رساله روشمند کوتاهى در کلام (تألیف در 26 ذوالقعده 886ق/20 ژانویه 1482م، در قطیف)، از ویژگىهاى چنین آثارى پیروى مىکند: یک مقدمه (ص 49-48) که به دنبال آن، دو بخش آمده است: «القسم الأول في التوحيد»، شامل شرح صفات الهى (ص 109 به بعد) و «القسم الثاني في الأفعال» (ص 202 به بعد). مؤلف در این قسم دوم، که نظیر فصلهاى مربوط به عدل الهى در سالههاى معتزلى است، نخست از افعال انسانى، تکلیف و لطف بحث مىکند، سپس فصول مجزایى را به«الم و عوض»، نبوت (ص 236 به بعد)، امامت (ص 319 به بعد) و اعاده (ص 491 به بعد) اختصاص مىدهد و در پایان بهتفصیل، مسائل مربوط به توبه (ص 512 به بعد) و ایمان و بىایمانى (ص 516 به بعد) را بررسى مىکند. رساله با یک «خاتمه» (ص 529 به بعد) به پایان مىرسد.
دوم: ابن ابىجمهور بعدها حاشیهاى بر مسلك الأفهام با عنوان النور المنجي من الظلام حاشية مسلك الأفهام، در یکشنبه 3 شعبان 893ق/ژوئیه 1488م، در تیمیه در الحساء نگاشته است. ابن ابىجمهور اندک زمانى پیش از 894ق/89-1488م و یا در طى همین سال قصد زیارت مکه کرد و در همین سال سفرش را از آنجا به عراق ادامه داد.
سوم: در همین سفر بود که او آغاز به نگارش شرح بر شرح خود با عنوان مجلي مرآة المنجي في الكلام و الحكمتين و التصوف کرد. مسوده این اثر در اواخر جمادىالآخر 895ق/آوریل 1490م، به نگارش درآمده و مبیضه آن در روز جمعه، 16 صفر 896ق/29 دسامبر 1490م، به هنگام سومین اقامت مؤلف در مشهد اتمام یافته است. ابن ابىجمهور در کتاب المجلي نهتنها قصد ایجاد هماهنگى میان عقاید متضاد معتزله و اشاعره دارد – همان طور که پیش از آن در معين المعين و کشف چنین کرده است - بلکه او همچنین مىکوشد تا میان کلام، فلسفه مشاء و اشراق و تصوف تلفیق کند. این امر به شیوهاى است که در مسلك الأفهام آمده است. در مسلك الأفهام عناصر فلسفى و صوفیانه متعددى را مىتوان مشاهده کرد که بهطرز چشمگیرى بر مؤلف تأثیر گذاشتهاند. فلسفه و عرفان هم بهنحو چشمگیر و فزایندهاى در سراسر شرح، النور المنجي، مشاهده مىشود. بهعلاوه، در این شرح بازتابهایى از فلسفه اشراق را مىتوان دید. ابن ابىجمهور در شرح بر شرح، یعنى مجلي مرآة المنجي، بر تفسیر عقاید و مفاهیمى که در شرح به آنها اشاره کرده است، تأکید مىکند. تأثیر فلسفه اشراق و تصوف در این شرح بر شرح آشکار است. بیشتر شرح و بسطها در این اثر، نقلهاى مستقیم از آثار مؤلفان قدیمتر است. براى فلسفه، بیش از همه، از رسائل الشجرة الإلهية، اثر شمسالدین محمّد بن محمود شهرزورى (د: پس از 687ق/1288م) نقل شده است. ابن ابىجمهور از این کتاب فصلهایى را بهتمامه، بدون اینکه منبع خود را بهوضوح ذکر کند، در مجلي گنجانده است[۳].
علاوه بر این، او همچنین با شرح قطبالدین شیرازى (د: 710ق/1311م) بر حكمة الإشراق سهروردى آشناست. براى عرفان فلسفى، به نظر مىرسد که ابن ابىجمهور در سراسر مجلي از نوشتههاى حیدر آملى استفاده بسیار کرده است. او همچنین گهگاه به حیدر آملى ارجاع مىدهد، اما با اطمینان نمىتوان نشان داد آیا ابن ابىجمهور - به همان شیوه که از رسائل الشجرة الإلهية شهرزورى نقل مىکند - بهطور منظم از هیچیک از نوشتههاى حیدر آملى نقل کرده است. هیچ نقل مفصلى را نمىتوان از آثار چاپشده حیدر آملى یافت. همچنین ابن ابىجمهور به هیچیک از آثار مشخص او ارجاع نمىدهد، بهجز ارجاعى که به تفسیر قرآن حیدر آملى داده و از آن نقل مىکند[۴].
با وجود این، همانندىهای متعدد با موضوعات، دیدگاهها و حتى گهگاه نحوه بیان، هیچ شکى باقى نمىگذارد که آثار حیدر آملى، منبع اصلى قطعههاى عرفانى شرح بر شرح است. ابن ابىجمهور همچنین، بهکرّات، از شرح نهجالبلاغه میثم البحرانى (د: 699ق/1300م) نقل مىکند. او نقلهاى مفصل متعددى نیز از الفتوحات المكية و فصوص الحكم ابن عربى و همچنین از مفتاح الغيب صدرالدین قونوى (د: 673ق/1274م) دارد. کتاب المجلي تنها چند سالى پیش از به قدرت رسیدن شاه اسماعیل اول و تأسیس شیعه بهعنوان دینى دولتى در ایران، تألیف شده بود. ابن ابىجمهور در شرح مفصل خود در فصل مربوط به امامت - با مخالفت با سه خلیفه اول - نشان مىدهد که خود طرفدار متعصب شیعه دوازدهامامى است. این مسئله از خصوصیات آن دوره بوده است[۵].
باآنکه ابن ابىجمهور را به سبب تمایل بیش از حد به تصوف در مجلي، سرزنش کردهاند، اما این اثر بدون هیچ مشکلى رواج پیدا کرد[۶].
وضعیت کتاب
این اثر به شماره 10 ضمن مجموعه سلسله متون و مطالعات فلسفی و کلامی از روی چاپ سنگی احمد شیرازی زیر نظر زابینه اشمیتکه، شهین اعوانی، غلامرضا اعوانی، رضا پورجوادی، نصرالله پورجوادی، ویلفرد مادلونگ و سید محمود یوسف ثانی، به چاپ رسیده است. مقدمه و فهرستبندی مطالب کتاب، کار زابینه اشمیتکه میباشد.
«این کتاب در آغاز سده 14ق/20م، دو بار بهصورت سنگى به چاپ رسیده است؛ نخستین چاپ سنگى آن به کوشش غلامحسین بن محمّد خوانسارى در 1324ق/1906م، در تهران انجام شده است... دومین چاپ سنگى به کوشش احمد شیرازى، تهران 1329ق/1911م، است. ناشر چاپ 1329ق، در حاشیه ص1 مىگوید که او متن چاپ نخست را با دو دستنویس مقابله کرده و تصحیحات را در حواشى نشان داده است. چاپ در دست افستى است از چاپ 1329ق مجلي که تنها در شمار اندکى از کتابخانههاى دنیا یافت مىشود. چاپ حاضر شامل نمایههاى متن اصلى و همچنین حواشى ناشر در کنارههاست. در نمایهها، مدخلهایى که اشاره به حواشى دارد، با «*» مشخص شده است. فهرست تفصیلى مطالب نیز در آغاز کتاب آمده است. بخشى از فهرست - با حروف سیاه - مربوط به سرفصلها و بخشهاى متن اصلى - مسلك الأفهام - است و بخشى مربوط به سرفصلهاى ناشر در کنارههاست. چند اشتباه در شمارهگذارى صفحات در چاپ 1329ق، بدون هیچ تغییرى حفظ شده است»[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه زابینه اشمیتکه.