شیوه استدلال نحوی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هم' به 'هم') |
جز (جایگزینی متن - 'هج' به 'هج') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
# نویسنده در فصل اول، ابتدا به مفهوم دستور زبان بهمنزله توصیف دانش ناخودآگاه گویشوران یک زبان پرداخته است و این توصیف را از دستورهای تجویزی دستورنویسان سنتی متمایز ساخته است. آنگاه اهمیت مطالعه نحو را بهمنزله بخش خلاق زبان مورد بحث قرارداده است. در ادامه به دو روش کلی شناختهشده در مطالعات علمی، یعنی روش استقرایی و قیاسی بهاختصار اشاره کرده است. سپس به بحث در مورد استدلال، تفاوت میان استدلال و تبیین، ویژگیهای استدلال خوب، شرایط حاکم بر پذیرش مقدمات یک استدلال و انواع استدلال در مطالعه زبانشناختی پرداخته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص61</ref>. | # نویسنده در فصل اول، ابتدا به مفهوم دستور زبان بهمنزله توصیف دانش ناخودآگاه گویشوران یک زبان پرداخته است و این توصیف را از دستورهای تجویزی دستورنویسان سنتی متمایز ساخته است. آنگاه اهمیت مطالعه نحو را بهمنزله بخش خلاق زبان مورد بحث قرارداده است. در ادامه به دو روش کلی شناختهشده در مطالعات علمی، یعنی روش استقرایی و قیاسی بهاختصار اشاره کرده است. سپس به بحث در مورد استدلال، تفاوت میان استدلال و تبیین، ویژگیهای استدلال خوب، شرایط حاکم بر پذیرش مقدمات یک استدلال و انواع استدلال در مطالعه زبانشناختی پرداخته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص61</ref>. | ||
# در فصل دوم ابتدا به معرفی اجمالی نظریه حاکمیت و مرجعگزینی بهعنوان چهارچوب نظری برخی از استدلالها پرداخته و در مورد زیرنظریههای این انگاره نظری بحث کرده است. سپس به ماهیت استدلالهای نحوی پرداخته است و نشان داده است که چگونه میتوان از شواهد نحوی، صرفی، واجشناسی و معنایی در حمایت فرضیهها استفاده کرد. وی سپس مباحث دیگری را مطرح کرده و در آخر به ساخت مصدری در زبان فارسی پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص128-129</ref>. | # در فصل دوم ابتدا به معرفی اجمالی نظریه حاکمیت و مرجعگزینی بهعنوان چهارچوب نظری برخی از استدلالها پرداخته و در مورد زیرنظریههای این انگاره نظری بحث کرده است. سپس به ماهیت استدلالهای نحوی پرداخته است و نشان داده است که چگونه میتوان از شواهد نحوی، صرفی، واجشناسی و معنایی در حمایت فرضیهها استفاده کرد. وی سپس مباحث دیگری را مطرح کرده و در آخر به ساخت مصدری در زبان فارسی پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص128-129</ref>. | ||
# در فصل سوم، به بررسی برخی از ساختهایی از زبان انگلیسی و فارسی پرداخته شده که عمدتاًً مستلزم اعمال گشتار هستند. ابتدا به طرح تمایز میان مجهول نحوی و مجهول واژگانی در زبان انگلیسی پرداخته شده و سپس مسئله مجهول در زبان فارسی بررسی شده است. سرانجام به ساخت ارتقایی زبان فارسی پرداخته شده و نشان داده شده است که اگرچه فاعل جملات متمم افعال ارتقایی میتوانند دستخوش حرکت به جایگاه فاعل محمولهای ارتقایی شوند، حرکت سایر عناصر جمله، حرکتی از نوع موضوع نیست و سازه | # در فصل سوم، به بررسی برخی از ساختهایی از زبان انگلیسی و فارسی پرداخته شده که عمدتاًً مستلزم اعمال گشتار هستند. ابتدا به طرح تمایز میان مجهول نحوی و مجهول واژگانی در زبان انگلیسی پرداخته شده و سپس مسئله مجهول در زبان فارسی بررسی شده است. سرانجام به ساخت ارتقایی زبان فارسی پرداخته شده و نشان داده شده است که اگرچه فاعل جملات متمم افعال ارتقایی میتوانند دستخوش حرکت به جایگاه فاعل محمولهای ارتقایی شوند، حرکت سایر عناصر جمله، حرکتی از نوع موضوع نیست و سازه جابهجاشده در جایگاه فاعل جمله ارتقایی فرود نمیآید<ref>ر.ک: همان، ص194-195</ref>. | ||
# در فصل چهارم، به ساختمان برخی از جملات زبان فارسی پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از شواهدی حاصل از اصول اول و دوم نظریه مرجعگزینی، پدیده برتری و همپایگی با سازه مشترک نشان داده شده که ساختمان کلی جمله در زبان فارسی، ساختاری سلسله مراتبی است که به موجب آن در جملات متعدی، فعل و مفعول سازهای را تشکیل میدهند که شامل نهاد جمله نمیشوند. بررسی ضمیر ناملفوظ، بررسی فرضیه حرکت عملگر تهی در ساخت کنترل فاعلی زبان فارسی و بحث ساخت کنترلی زبان فارسی از دیگر مباحث این فصل از کتاب است<ref>ر.ک: همان، ص251-252</ref>. | # در فصل چهارم، به ساختمان برخی از جملات زبان فارسی پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از شواهدی حاصل از اصول اول و دوم نظریه مرجعگزینی، پدیده برتری و همپایگی با سازه مشترک نشان داده شده که ساختمان کلی جمله در زبان فارسی، ساختاری سلسله مراتبی است که به موجب آن در جملات متعدی، فعل و مفعول سازهای را تشکیل میدهند که شامل نهاد جمله نمیشوند. بررسی ضمیر ناملفوظ، بررسی فرضیه حرکت عملگر تهی در ساخت کنترل فاعلی زبان فارسی و بحث ساخت کنترلی زبان فارسی از دیگر مباحث این فصل از کتاب است<ref>ر.ک: همان، ص251-252</ref>. | ||
# در فصل آخر کتاب با عنوان نگارش یافتههای پژوهشی، ابتدا به ضرورت نشر یافتههای پژوهشی اشاره و اهمیت نحوه گزارش دستاوردهای علمی گوشزد شده است. در ادامه به بحث در مورد ضرورت در نظر گرفتن مخاطبان یک گزارش پژوهشی پرداخته شده و پیامدهای نادیده گرفتن چنین امری خاطرنشان گردیده است. سپس به لزوم انتخاب نثر علمی در یک گزارش پژوهشی اشاره شده و اهمیت بیان روش و صریح فرضیه و استدلالهای حامی آن یادآوری شده است. آنگاه ساختار مقالات علمی بررسی گردیده و به بحث در خصوص محتوای هریک از اجزای مقاله پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص268</ref>. | # در فصل آخر کتاب با عنوان نگارش یافتههای پژوهشی، ابتدا به ضرورت نشر یافتههای پژوهشی اشاره و اهمیت نحوه گزارش دستاوردهای علمی گوشزد شده است. در ادامه به بحث در مورد ضرورت در نظر گرفتن مخاطبان یک گزارش پژوهشی پرداخته شده و پیامدهای نادیده گرفتن چنین امری خاطرنشان گردیده است. سپس به لزوم انتخاب نثر علمی در یک گزارش پژوهشی اشاره شده و اهمیت بیان روش و صریح فرضیه و استدلالهای حامی آن یادآوری شده است. آنگاه ساختار مقالات علمی بررسی گردیده و به بحث در خصوص محتوای هریک از اجزای مقاله پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص268</ref>. |
نسخهٔ ۷ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۳۳
شیوه استدلال نحوی | |
---|---|
ناشر | سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقيق و توسعه علوم انساني |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1389ش |
چاپ | 3 |
شابک | 978-964-530-513-8 |
موضوع | دستور زبان تطبيقي - نحو -دستور زبان زايشي |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | P 291 /د4ش9 |
شیوه استدلال نحوی، تألیف علی درزی، به زبان فارسی برای دانشجویان رشته زبانشناسی در مقطع کارشناسی ارشد تدوین شده است. هدف از تألیف کتاب، آشنا ساختن دانشجویان زبانشناسی و پژوهشگران علاقهمند به این حوزه از دانش با شیوه بنا کردن استدلال بدانگونه است که در آثار زبانشناسی جدید یافت میشود. در زبانشناسی جدید برخلاف زبانشناسی ساختگرای آمریکایی، که بیشتر به برچسبدهی و طبقهبندی عناصر دستوری میپرداخت، به فرضیهپردازی و تحلیل دادههای زبانی در چهارچوب نظریههای زبانی مختلف توجه میشود[۱].
ساختار
کتاب، مشتمل بر دو مقدمه از مؤلف و پنج فصل است. شیوه نگارش مطالب بدینترتیب است که در ابتدای هر فصل مقدمهای ذکر شده است. پس از آن زیرفصلهای متعددی ذکر و در آخر نیز خلاصه مطالب و تمرینهایی ارائه شده است.
گزارش محتوا
در این کتاب، تلاش شده است تا مبانی نظری و شیوه عملی بنا کردن استدلال نحوی با استفاده از دادههایی از زبان انگلیسی و فارسی عرضه شود. در اثر حاضر بااینکه سعی شده است تحلیلهای ارائهشده مبتنی بر نظریه نحوی خاصی نباشد و بیشتر بر مبنای دانش کلی زبانشناختی و مفاهیم قبولعامیافته در این حوزه علمی مطرح شوند، گرایش غالب در این تحلیلها گرایشی همسو با دستور گشتاری - زایشی است؛ بدانگونه که در آثار چامسکی و نیز در آثار پیروان وی معرفی شده و بسط یافته است؛ لذا در پارهای موارد ضمن ارائه تحلیل از ساختهای دستوری خاص، اشارهای نیز به برخی ملاحظات نظریه حاکمیت و مرجعگزینی در ارتباط با ساختهای مورد بحث خواهد شد[۲].
نگارنده فرضیههای مربوط به استدلالهای مطرحشده در این اثر را فرضیههایی ابطالپذیر میداند و همواره تا زمانی از آنها حمایت خواهد کرد که شواهد تجربی موجود، بطلان آنها را نشان ندهد. بخش عمده استدلالهای ارائهشده در این اثر استدلالهای پیشنهادی مؤلف است که یا در مقالات منتشر شده یا در کلاسهای درسی معرفی شدهاند[۳].
نویسنده در فصل نخست به تعریف زبانشناسی و بررسی ویژگیهای مطالعات علمی و خصوصیات عناصر استدلال پرداخته است. در فصل دوم، چهارچوب نظری و مقولات نحوی را مورد بحث قرار داده است. فصل سوم را به مواردی از گشتار حرکت آلفا اختصاص داده است. در فصل چهارم برخی از ساختهای زبان فارسی را مورد بررسی قرار داده است. در فصل پایانی نیز شیوه نگارش مقالات پژوهشی را بیان کرده است.
خلاصه مطالب فصول مختلف کتاب بدین ترتیب است:
- نویسنده در فصل اول، ابتدا به مفهوم دستور زبان بهمنزله توصیف دانش ناخودآگاه گویشوران یک زبان پرداخته است و این توصیف را از دستورهای تجویزی دستورنویسان سنتی متمایز ساخته است. آنگاه اهمیت مطالعه نحو را بهمنزله بخش خلاق زبان مورد بحث قرارداده است. در ادامه به دو روش کلی شناختهشده در مطالعات علمی، یعنی روش استقرایی و قیاسی بهاختصار اشاره کرده است. سپس به بحث در مورد استدلال، تفاوت میان استدلال و تبیین، ویژگیهای استدلال خوب، شرایط حاکم بر پذیرش مقدمات یک استدلال و انواع استدلال در مطالعه زبانشناختی پرداخته است[۴].
- در فصل دوم ابتدا به معرفی اجمالی نظریه حاکمیت و مرجعگزینی بهعنوان چهارچوب نظری برخی از استدلالها پرداخته و در مورد زیرنظریههای این انگاره نظری بحث کرده است. سپس به ماهیت استدلالهای نحوی پرداخته است و نشان داده است که چگونه میتوان از شواهد نحوی، صرفی، واجشناسی و معنایی در حمایت فرضیهها استفاده کرد. وی سپس مباحث دیگری را مطرح کرده و در آخر به ساخت مصدری در زبان فارسی پرداخته است[۵].
- در فصل سوم، به بررسی برخی از ساختهایی از زبان انگلیسی و فارسی پرداخته شده که عمدتاًً مستلزم اعمال گشتار هستند. ابتدا به طرح تمایز میان مجهول نحوی و مجهول واژگانی در زبان انگلیسی پرداخته شده و سپس مسئله مجهول در زبان فارسی بررسی شده است. سرانجام به ساخت ارتقایی زبان فارسی پرداخته شده و نشان داده شده است که اگرچه فاعل جملات متمم افعال ارتقایی میتوانند دستخوش حرکت به جایگاه فاعل محمولهای ارتقایی شوند، حرکت سایر عناصر جمله، حرکتی از نوع موضوع نیست و سازه جابهجاشده در جایگاه فاعل جمله ارتقایی فرود نمیآید[۶].
- در فصل چهارم، به ساختمان برخی از جملات زبان فارسی پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از شواهدی حاصل از اصول اول و دوم نظریه مرجعگزینی، پدیده برتری و همپایگی با سازه مشترک نشان داده شده که ساختمان کلی جمله در زبان فارسی، ساختاری سلسله مراتبی است که به موجب آن در جملات متعدی، فعل و مفعول سازهای را تشکیل میدهند که شامل نهاد جمله نمیشوند. بررسی ضمیر ناملفوظ، بررسی فرضیه حرکت عملگر تهی در ساخت کنترل فاعلی زبان فارسی و بحث ساخت کنترلی زبان فارسی از دیگر مباحث این فصل از کتاب است[۷].
- در فصل آخر کتاب با عنوان نگارش یافتههای پژوهشی، ابتدا به ضرورت نشر یافتههای پژوهشی اشاره و اهمیت نحوه گزارش دستاوردهای علمی گوشزد شده است. در ادامه به بحث در مورد ضرورت در نظر گرفتن مخاطبان یک گزارش پژوهشی پرداخته شده و پیامدهای نادیده گرفتن چنین امری خاطرنشان گردیده است. سپس به لزوم انتخاب نثر علمی در یک گزارش پژوهشی اشاره شده و اهمیت بیان روش و صریح فرضیه و استدلالهای حامی آن یادآوری شده است. آنگاه ساختار مقالات علمی بررسی گردیده و به بحث در خصوص محتوای هریک از اجزای مقاله پرداخته شده است[۸].
وضعیت کتاب
در زمینه پیشینه نگارش در این موضوع و شیوه استدلال نحوی، بیش از چند اثر معدود لاتین وجود ندارد... در زبان فارسی نیز تنها اثر موجود کتاب «شیوه استدلال نحوی» نوشته کوروش لاچینی (1374) است که صرفاً مطالبی از کتاب دستور گشتاری نوشته آندرو ردفورد (1988) را در بر دارد[۹].
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و کتابنامه و واژهنامه و نمایه در انتهای کتاب آمده است. نویسنده در پاورقی، توضیحاتی را پیرامون برخی از مطالب ذکر کرده و گاه نیز به دیگر منابع ارجاع داده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.