۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یآ' به 'یآ') |
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
دانشمندان شیعی ایران برای رفع این نفرت و زدودن این زنگ از چهره فلسفه یونان سعی وافری نمودند که از جمله میتوان از علامه طباطبایی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ محمدتقی آملی و امام خمینی(ره) نام برد. اینان وارث علم گذشتگان خود بودند؛ همان گذشتگانی که ابتکار تطهیر فلسفه و تحبیب فلاسفه را عهدهدار گردیدند که از میان آنان میتوان از میرداماد، ملاصدرا، فیض کاشانی، عبدالرزاق لاهیجی و ملا هادی سبزواری نام برد. این فیلسوفان کلمه «فلسفه» را به کلمه «حکمت» تبدیل کردند که هم نفرت یونانی بودن از آن کنار زده گردد و هم تعبیر قرآنی که مورد احترام هر مسلمانی است برای آن علم بهکار برده شود<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستودو</ref>. اینان برای هر فیلسوفی یک منبع الهی را جستجو کردند و علم حکما را به علم انبیا متصل نمودند و کوشیدند تا برای مطالب فلسفی و عقلی از قرآن، سنت نبوی، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و سخنان ائمه اطهار استشهاد نمایند<ref>ر.ک: همان صفحه بیستوسه</ref>. لازم به ذکر است که توجه حکمای متأخر مانند نراقی به متقدمان، به معنی آن نیست که اینان خو را دستبسته تسلیم آنان میکردند و یا گفته آنان را تکرار مینمودند، بلکه گفتار گذشتگان را منبع و اصل اندیشه خود قرار میدادند و جایجای، بر افکار آنان خرده میگرفتند<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوپنج</ref>. | دانشمندان شیعی ایران برای رفع این نفرت و زدودن این زنگ از چهره فلسفه یونان سعی وافری نمودند که از جمله میتوان از علامه طباطبایی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ محمدتقی آملی و امام خمینی(ره) نام برد. اینان وارث علم گذشتگان خود بودند؛ همان گذشتگانی که ابتکار تطهیر فلسفه و تحبیب فلاسفه را عهدهدار گردیدند که از میان آنان میتوان از میرداماد، ملاصدرا، فیض کاشانی، عبدالرزاق لاهیجی و ملا هادی سبزواری نام برد. این فیلسوفان کلمه «فلسفه» را به کلمه «حکمت» تبدیل کردند که هم نفرت یونانی بودن از آن کنار زده گردد و هم تعبیر قرآنی که مورد احترام هر مسلمانی است برای آن علم بهکار برده شود<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستودو</ref>. اینان برای هر فیلسوفی یک منبع الهی را جستجو کردند و علم حکما را به علم انبیا متصل نمودند و کوشیدند تا برای مطالب فلسفی و عقلی از قرآن، سنت نبوی، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و سخنان ائمه اطهار استشهاد نمایند<ref>ر.ک: همان صفحه بیستوسه</ref>. لازم به ذکر است که توجه حکمای متأخر مانند نراقی به متقدمان، به معنی آن نیست که اینان خو را دستبسته تسلیم آنان میکردند و یا گفته آنان را تکرار مینمودند، بلکه گفتار گذشتگان را منبع و اصل اندیشه خود قرار میدادند و جایجای، بر افکار آنان خرده میگرفتند<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوپنج</ref>. | ||
[[محقق، مهدی|مهدی محقق]] - که خود رئیس همایش بینالمللی قرطبه و اصفهان را عهدهدار بوده - در ادامه درباره هدف و انگیزه این همایش سخن به میان میآورد و کتب و آثاری را که به این مناسبت منتشر شده است، نام | [[محقق، مهدی|مهدی محقق]] - که خود رئیس همایش بینالمللی قرطبه و اصفهان را عهدهدار بوده - در ادامه درباره هدف و انگیزه این همایش سخن به میان میآورد و کتب و آثاری را که به این مناسبت منتشر شده است، نام میبرد<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوهفت - سی</ref>. | ||
==روش مترجم== | ==روش مترجم== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
مترجم این متن را چنین ترجمه نموده است: «دوم: از وجوهات مذهب حق آنکه افعال ما واقع میشود بهحسب قصدها و داعیههای ما و منتفی میگردد بهحسب کراهتها و موانع ما. | مترجم این متن را چنین ترجمه نموده است: «دوم: از وجوهات مذهب حق آنکه افعال ما واقع میشود بهحسب قصدها و داعیههای ما و منتفی میگردد بهحسب کراهتها و موانع ما. | ||
به تحقیق که چون اراده کنیم ما به حرکت جانب راست، به قصد و اراده خود، مییابیم خود را به جانب راست، نه به جانب چپ و هرگاه اراده کنیم به بالا، واقع میشود، نه به زیر آمدن و هرگاه که اراده کنیم خوردن نان، واقع میشود، نه آشامیدن آب و همه این حکم، معلوم است نزد عقلا. اگر این افعال از جانب خدای | به تحقیق که چون اراده کنیم ما به حرکت جانب راست، به قصد و اراده خود، مییابیم خود را به جانب راست، نه به جانب چپ و هرگاه اراده کنیم به بالا، واقع میشود، نه به زیر آمدن و هرگاه که اراده کنیم خوردن نان، واقع میشود، نه آشامیدن آب و همه این حکم، معلوم است نزد عقلا. اگر این افعال از جانب خدای میبود، اینچنین نمیبود که واقع شود این افعال، بلکه جایز بود که عکس اراده ما میبود؛ اگرچه ما کاره و مریدِ آن باشیم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص112</ref>. | ||
==مطالبی درباره تصحیح و تحقیق کتاب== | ==مطالبی درباره تصحیح و تحقیق کتاب== |
ویرایش