رجعت و معراج، به ضمیمه هفت مقاله دیگر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
خط ۴۷: خط ۴۷:


در پایان این فصل، به دو مطلب زیر، اشاره شده است:
در پایان این فصل، به دو مطلب زیر، اشاره شده است:
# نفس کلیه الهیه در نبی(ع) و امام(ع)، دارای دو نوع اضافه و علاقه می‎باشد: یکی علاقه و ارتباط خاص با بدن خود، مثل همه نفوس و دیگری علاقه و ارتباط و استیلای نفس کلیه به مجموع عالم کبیر که این علاقه و ارتباط روح و حقیقت امامت و نیابت کلیه است و در اثر همین ارتباط کلی است که فرمودند: آب‌ها به برکت ما جاری است و درختان به یمن ما اوراق و برگ‎ها دارند و میوه‌ها می‌رسند و در موت ظاهری امام، علاقه اول به‎حسب صورت باطل می‌شود، اما علاقه دوم، به موت باطل نمی‌شود و ربط و اضافه و علاقه نفس کلیه الهیه به بدن عالم کبیر ثابت و باقی است.
# نفس کلیه الهیه در نبی(ع) و امام(ع)، دارای دو نوع اضافه و علاقه می‌باشد: یکی علاقه و ارتباط خاص با بدن خود، مثل همه نفوس و دیگری علاقه و ارتباط و استیلای نفس کلیه به مجموع عالم کبیر که این علاقه و ارتباط روح و حقیقت امامت و نیابت کلیه است و در اثر همین ارتباط کلی است که فرمودند: آب‌ها به برکت ما جاری است و درختان به یمن ما اوراق و برگ‎ها دارند و میوه‌ها می‌رسند و در موت ظاهری امام، علاقه اول به‎حسب صورت باطل می‌شود، اما علاقه دوم، به موت باطل نمی‌شود و ربط و اضافه و علاقه نفس کلیه الهیه به بدن عالم کبیر ثابت و باقی است.
# اگر حقیقتی از حقایق وجودیه در عالم مادون عوالم عالیه متحقق شود و وجود او به‎قدر همان عالم باشد، احاطه به عوالم فوق ندارد؛ ولی هرگاه آن حقیقت در وعاء و عالم محیط بر عوالم نازله، موجودیت و هستی داشته باشد، قهرا نسبت به عوالم نازله مستولی است و می‌تواند خود را در آن عوالم، ظاهر و متجلی سازد<ref>ر.ک: همان، ص22-‎23</ref>.
# اگر حقیقتی از حقایق وجودیه در عالم مادون عوالم عالیه متحقق شود و وجود او به‎قدر همان عالم باشد، احاطه به عوالم فوق ندارد؛ ولی هرگاه آن حقیقت در وعاء و عالم محیط بر عوالم نازله، موجودیت و هستی داشته باشد، قهرا نسبت به عوالم نازله مستولی است و می‌تواند خود را در آن عوالم، ظاهر و متجلی سازد<ref>ر.ک: همان، ص22-‎23</ref>.


خط ۶۵: خط ۶۵:
در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به ره‎آورد پیامبر(ص) از معراج که مهم‎ترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-‎45</ref>.
در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به ره‎آورد پیامبر(ص) از معراج که مهم‎ترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-‎45</ref>.


فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-‎50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن می‎باشد؛ از جمله آنکه جان‌های مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام به‌صورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفس‌الامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصل‎به‌هم عبادت می‌نمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق می‎یابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.
فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-‎50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن می‌باشد؛ از جمله آنکه جان‌های مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام به‌صورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفس‌الامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصل‎به‌هم عبادت می‌نمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق می‎یابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.


در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-‎59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>.
در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-‎59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>.


فصل آخر مربوط به بازگشت پیامبر(ص) از معراج و شبهات مطرح‎شده در این زمینه می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص60-‎61</ref>.
فصل آخر مربوط به بازگشت پیامبر(ص) از معراج و شبهات مطرح‎شده در این زمینه می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص60-‎61</ref>.


مقاله نخست، در شرح حال صدرالمتألهین شیرازی و سخنی در حرکت جوهریه<ref>ر.ک: همان، ص64-‎75</ref> و مقاله دوم، در بیان حقیقت عقل می‎باشد. در این مقاله، ابتدا به تعریف ماهیت عقل پرداخته شده و سپس به هستی و وجود عقل مجرد، فعلیت و تحصل عقل مجرد و مراتب عقل مجرد در وجود که عبارتند از: عقل هیولانی، عقل بالفعل و عقل مستفاد، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص78-‎81</ref>.
مقاله نخست، در شرح حال صدرالمتألهین شیرازی و سخنی در حرکت جوهریه<ref>ر.ک: همان، ص64-‎75</ref> و مقاله دوم، در بیان حقیقت عقل می‌باشد. در این مقاله، ابتدا به تعریف ماهیت عقل پرداخته شده و سپس به هستی و وجود عقل مجرد، فعلیت و تحصل عقل مجرد و مراتب عقل مجرد در وجود که عبارتند از: عقل هیولانی، عقل بالفعل و عقل مستفاد، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص78-‎81</ref>.


مقاله سوم در بیان وحدت وجود بوده<ref>ر.ک: همان، ص84-‎86</ref> و در مقاله چهارم به بیان حقیقت شب قدر و کیفیت اختلاف آن به‎حسب اختلاف آفاق پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص87-‎91</ref>. موضوع سایر مقالات، به‌ترتیب عبارتند از: تقریر مراتب قوای عملیه نفس<ref>ر.ک: همان، ص95-‎97</ref>، بیان حدوث دهری و تفسیر دهر و سرمد و زمان<ref>ر.ک: همان، ص101-‎102</ref> و بیان اتحاد عاقل به معقول<ref>ر.ک: همان، ص105-‎112</ref>.
مقاله سوم در بیان وحدت وجود بوده<ref>ر.ک: همان، ص84-‎86</ref> و در مقاله چهارم به بیان حقیقت شب قدر و کیفیت اختلاف آن به‎حسب اختلاف آفاق پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص87-‎91</ref>. موضوع سایر مقالات، به‌ترتیب عبارتند از: تقریر مراتب قوای عملیه نفس<ref>ر.ک: همان، ص95-‎97</ref>، بیان حدوث دهری و تفسیر دهر و سرمد و زمان<ref>ر.ک: همان، ص101-‎102</ref> و بیان اتحاد عاقل به معقول<ref>ر.ک: همان، ص105-‎112</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش