۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در هشت سالگی بهقصد آموختن علم، ترک وطن گفت.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/30 ر.ک: همان]</ref> و پس از تکمیل قراءت و اخذ اجازات از اساتیدش در جمادیالاول 1032 قمری به وطنش فاس بازگشت.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/35 ر.ک: همان، ص35]</ref> عبدالقادر فاسی، حرص منصب و مکان نداشت و از امور دنیوی اعراض داشت. زمانش را بر سه قسم تقسیم کرده بود؛ تعلیم علم، ذکر، نماز. شیخ بسیار قرآن میخواند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/36 ر.ک: همان، ص36]</ref> | در هشت سالگی بهقصد آموختن علم، ترک وطن گفت.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/30 ر.ک: همان]</ref> و پس از تکمیل قراءت و اخذ اجازات از اساتیدش در جمادیالاول 1032 قمری به وطنش فاس بازگشت.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/35 ر.ک: همان، ص35]</ref> عبدالقادر فاسی، حرص منصب و مکان نداشت و از امور دنیوی اعراض داشت. زمانش را بر سه قسم تقسیم کرده بود؛ تعلیم علم، ذکر، نماز. شیخ بسیار قرآن میخواند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/36 ر.ک: همان، ص36]</ref> | ||
روزی که او القصر الکبیر را به مقصد فاس بهقصد آموزش علم ترک کرد هشت سال داشت.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>در منزلت علمی او از کبیر بن محمد سرغینی نقل شده، کلامی بر زبان مردم مشهور بوده مبنی بر اینکه اگر سه نفر نبودند، به دلیل کثرت | روزی که او القصر الکبیر را به مقصد فاس بهقصد آموزش علم ترک کرد هشت سال داشت.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>در منزلت علمی او از کبیر بن محمد سرغینی نقل شده، کلامی بر زبان مردم مشهور بوده مبنی بر اینکه اگر سه نفر نبودند، به دلیل کثرت فتنهها در مغرب اسلامی در قرن یازدهم هجری، علم از این ناحیه منقطع شده بود؛ محمد بن ناصر در درعه، محمد بن ابیبکر دلائی در دلاء و عبدالقادر فاسی در فاس.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref> | ||
== شغل == | == شغل == | ||
شغل و مایه ارتزاق او این بود که | شغل و مایه ارتزاق او این بود که نسخههای کتب حدیثی و سایر کتابهای در این راستا را استنساخ میکرد؛ وی نسخههای بسیاری از صحاح بخاری و مسلم، شفا، شمائل، الشهاب، دلائل الخیرات، سیره ابن سید الناس و سایر کتابها را استنساخ کرد. از میان نسخههای نوشتهشده به دست او، بیشترین سهم از آن صحیحین است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/37 ر.ک: همان، ص37]</ref> از جمله نسخهای او میتوان به نسخه صحیح بخاری ابی عمران موسی بن سعادة که بر حافظ ابوعلی حسن بن محمد صدفی خوانده شده و نسخه [[صحيح مسلم|صحیح مسلم]]، ابن خیر اموی فاسی مورد اعتماد در مغرب و اندلس و... را نام برد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/38 ر.ک: همان، ص38]</ref> | ||
== اساتید == | == اساتید == | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
شیخ عبدالقادر، به نوشتن کتابی دست نمیزد مگر اینکه احتیاجی به آن باشد؛ زیرا معتقد بود، مطالب علمی فراوانی در آثار پیشینیان هست که آموختن آنها انسان را بینیاز میکند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/46 ر.ک: همان]</ref> درهرصورت، آثار او را میتوان در چهار دسته طبقهبندی کرد؛ | شیخ عبدالقادر، به نوشتن کتابی دست نمیزد مگر اینکه احتیاجی به آن باشد؛ زیرا معتقد بود، مطالب علمی فراوانی در آثار پیشینیان هست که آموختن آنها انسان را بینیاز میکند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/46 ر.ک: همان]</ref> درهرصورت، آثار او را میتوان در چهار دسته طبقهبندی کرد؛ | ||
اول: آنچه از کلام استادش، عبدالرحمن عارف، شرح و تقیید کرده؛ مثل | اول: آنچه از کلام استادش، عبدالرحمن عارف، شرح و تقیید کرده؛ مثل حاشیههای بخاری و صغری. | ||
دوم: آنچه به غرض آسانسازی برخی مبادی علوم نوشته. اکثر این آثار به درخواست افراد از وی در نگاشتن رسالهای برایشان صورت گرفته است؛ بهعنوانمثال خلاصه در فقه عباداتش که به درخواست طبیب بن أدراق و خلاصه اصولی که برای فرزندش عبدالرحمن نوشته را میتوان نام برد. او | دوم: آنچه به غرض آسانسازی برخی مبادی علوم نوشته. اکثر این آثار به درخواست افراد از وی در نگاشتن رسالهای برایشان صورت گرفته است؛ بهعنوانمثال خلاصه در فقه عباداتش که به درخواست طبیب بن أدراق و خلاصه اصولی که برای فرزندش عبدالرحمن نوشته را میتوان نام برد. او خلاصههایی هم در عقیده، کلام، جدل و منظومهای در قلم فاسی نوشته که درخواستگران آنها معلوم نیستند. | ||
سوم: آنچه برگرفته از کلمات و | سوم: آنچه برگرفته از کلمات و اندیشههای اوست: مضامین فصلهای متعددی از کتاب فرزندش در مناقبش به نام «تحفة الاکابر» ازایندست آثار است. از تقریرات او در تدریس برخی مصنفات مانند تقریراتش بر خلاصه ابن مالک نیز میتوان در زمره این دست آثارش نام برد. | ||
چهارم: پاسخهایش در علوم مختلف، بهویژه در موارد فقهی؛ مانند رساله او در امامت عظمی، رساله در مسئله ملکیت میاه، اجوبة الستینیة که در آن به شصتوسه مسئله از ابوفارس عبدالعزیز بن شیخ ابوطیب زیاتی پاسخ داده است و به اجوبه صغری معروف است. او اجوبه کبرایی هم دارد که غالباً ً در آن به سؤالهای اهل دوران خودش پاسخ گفته است و بخشی از این پاسخها اختصاص به سؤالات علمای دوران خودش دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/43 ر.ک: همان، ص43-46]</ref> | چهارم: پاسخهایش در علوم مختلف، بهویژه در موارد فقهی؛ مانند رساله او در امامت عظمی، رساله در مسئله ملکیت میاه، اجوبة الستینیة که در آن به شصتوسه مسئله از ابوفارس عبدالعزیز بن شیخ ابوطیب زیاتی پاسخ داده است و به اجوبه صغری معروف است. او اجوبه کبرایی هم دارد که غالباً ً در آن به سؤالهای اهل دوران خودش پاسخ گفته است و بخشی از این پاسخها اختصاص به سؤالات علمای دوران خودش دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8440/1/43 ر.ک: همان، ص43-46]</ref> |
ویرایش