علم کلام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ت' به 'ه‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ت' به 'ه‌ت')
خط ۴۶: خط ۴۶:
بخش اول کتاب در باب امور عامه در علم کلام است. در این بخش در واقع مباحث گوناگون مقدماتی در علم کلام مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. ابتدا از وجود و عدم و اقسام و حیثیات آن سخن به میان آمده است. نگارنده در باب جهات ثلاثه بیان می‌دارد که هر آنچه قابل تعبیر باشد، از سه حال بیرون نیست: یا هستی آن حتمی، یا نیستی آن حتمی، یا نه هستی و نه نیستی آن حتمی است. اولی را واجب، دومی را ممتنع و محال و سومی را ممکن و جایز گویند و از وجوب در فلسفه قدیم به ضرورت و در فلسفه جدید به جبر تعبیر می‌شود.
بخش اول کتاب در باب امور عامه در علم کلام است. در این بخش در واقع مباحث گوناگون مقدماتی در علم کلام مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. ابتدا از وجود و عدم و اقسام و حیثیات آن سخن به میان آمده است. نگارنده در باب جهات ثلاثه بیان می‌دارد که هر آنچه قابل تعبیر باشد، از سه حال بیرون نیست: یا هستی آن حتمی، یا نیستی آن حتمی، یا نه هستی و نه نیستی آن حتمی است. اولی را واجب، دومی را ممتنع و محال و سومی را ممکن و جایز گویند و از وجوب در فلسفه قدیم به ضرورت و در فلسفه جدید به جبر تعبیر می‌شود.


حدوث و قدم، تقدم و تأخر، قوه و فعل و اقسام و احوال هریک از آنها، از مباحث بعدی در این فصل است که به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. تقابل از نظر نگارنده عبارت است از مغایرت دو چیز، به‎نحوی که اجتماع آنها در یک محل، به یک جهت و در یک زمان نشاید. متقابلین را درصورتی‎که دارای ماهیت واحده، یعنی دو فرد از یک حقیقت عینیه باشند، متماثلین گویند و چنانچه هر دو وجودی باشند، اگر در عالم ذهن پیوستگی با یکدیگر نداشته باشند، ضدین نام دارند و تقابل آنها تقابل تضاد نامیده می‌شود.
حدوث و قدم، تقدم و تأخر، قوه و فعل و اقسام و احوال هریک از آنها، از مباحث بعدی در این فصل است که به‌تفصیل به آن پرداخته شده است. تقابل از نظر نگارنده عبارت است از مغایرت دو چیز، به‎نحوی که اجتماع آنها در یک محل، به یک جهت و در یک زمان نشاید. متقابلین را درصورتی‎که دارای ماهیت واحده، یعنی دو فرد از یک حقیقت عینیه باشند، متماثلین گویند و چنانچه هر دو وجودی باشند، اگر در عالم ذهن پیوستگی با یکدیگر نداشته باشند، ضدین نام دارند و تقابل آنها تقابل تضاد نامیده می‌شود.


موضوع بعدی بحث علت و معلول است. نگارنده پس از تعریف این دو به اقسام علل چهارگانه (علت صوری، علت مادی، علت فاعلی و علت غایی) و تعریف آنها اشاره می‌کند و سایر مباحث مرتبط با علت و معلول را یک‎به‎یک مطرح می‌کند. در باب قانون علیت آمده است که این قانون عبارت از این است که هر ممکنی که واقعیت یابد و هر پدیده‌ای که لباس هستی پوشد، احتیاج به واقعیت‎دهنده و پدیدآورنده دارد؛ فلذا این قانون مقابل فرضیه صدفه و اتفاق است.
موضوع بعدی بحث علت و معلول است. نگارنده پس از تعریف این دو به اقسام علل چهارگانه (علت صوری، علت مادی، علت فاعلی و علت غایی) و تعریف آنها اشاره می‌کند و سایر مباحث مرتبط با علت و معلول را یک‎به‎یک مطرح می‌کند. در باب قانون علیت آمده است که این قانون عبارت از این است که هر ممکنی که واقعیت یابد و هر پدیده‌ای که لباس هستی پوشد، احتیاج به واقعیت‎دهنده و پدیدآورنده دارد؛ فلذا این قانون مقابل فرضیه صدفه و اتفاق است.
خط ۵۶: خط ۵۶:
موضوع پرداخته‎شده در بخش دوم کتاب بحث جواهر و اعراض است. نگارنده در این بخش به ذکر تعریف، اقسام و احوال این دو می‌پردازد و در پایان این بخش بیان می‌دارد که جوهر‎ بالاتفاق از موجودات خارجی و معقول اول می‎باشد؛ به‎عبارت‎دیگر از مفاهیمی است که در خارج مابازاء دارد. اما اعراض به‎طور اطلاق این‎طور نیستند؛ یعنی برای تمام اعراض وجود خارجی محقق نیست، بعضی از آنها در خارج مابازاء دارند، مانند کیف و کم و بعضی دیگر در خارج مابازاء ندارند، بلکه فقط منشأ انتزاع آنها در خارج است، مانند مقوله این و متی که این قبیل اعراض در خارج موجود نیستند، ولی ظرف اتصاف معروض به آنها خارج است<ref>ر.ک: همان، ص‎81-87</ref>.
موضوع پرداخته‎شده در بخش دوم کتاب بحث جواهر و اعراض است. نگارنده در این بخش به ذکر تعریف، اقسام و احوال این دو می‌پردازد و در پایان این بخش بیان می‌دارد که جوهر‎ بالاتفاق از موجودات خارجی و معقول اول می‎باشد؛ به‎عبارت‎دیگر از مفاهیمی است که در خارج مابازاء دارد. اما اعراض به‎طور اطلاق این‎طور نیستند؛ یعنی برای تمام اعراض وجود خارجی محقق نیست، بعضی از آنها در خارج مابازاء دارند، مانند کیف و کم و بعضی دیگر در خارج مابازاء ندارند، بلکه فقط منشأ انتزاع آنها در خارج است، مانند مقوله این و متی که این قبیل اعراض در خارج موجود نیستند، ولی ظرف اتصاف معروض به آنها خارج است<ref>ر.ک: همان، ص‎81-87</ref>.


اثبات صانع و صفات جمال و جلال از مهم‎ترین فصول این کتاب است که در بخش سوم کتاب به‎تفصیل به آن پرداخته شده است. در این باب نگارنده روش و منطق‌های مختلف در اثبات صانع از منظر متکلمان و فلاسفه غرب و اسلامی را مطرح می‌کند. از جمله روش‎های اثبات خداوند متعال، منطق وحی است که به قول نویسنده، راه مستقیم و اقصر طرق است. منطق وحی انسان را گرفتار پیچ‎وخم دور و تسلسل نمی‌کند، بلکه افکار را مستقیما از راه تذکار آیات خدایی به‎سوی خدا رهبری می‌کند (نگارنده درادامه سخن، آیات و روایات مربوطه به این بخش را یک‎به‎یک بررسی می‌کند).
اثبات صانع و صفات جمال و جلال از مهم‎ترین فصول این کتاب است که در بخش سوم کتاب به‌تفصیل به آن پرداخته شده است. در این باب نگارنده روش و منطق‌های مختلف در اثبات صانع از منظر متکلمان و فلاسفه غرب و اسلامی را مطرح می‌کند. از جمله روش‎های اثبات خداوند متعال، منطق وحی است که به قول نویسنده، راه مستقیم و اقصر طرق است. منطق وحی انسان را گرفتار پیچ‎وخم دور و تسلسل نمی‌کند، بلکه افکار را مستقیما از راه تذکار آیات خدایی به‎سوی خدا رهبری می‌کند (نگارنده درادامه سخن، آیات و روایات مربوطه به این بخش را یک‎به‎یک بررسی می‌کند).
   
   
همچنین مؤلف در این فصل به طرح منطق ماتریالیسم در دو قسمت و سپس ایراد به این دو قسمت پرداخته و در مورد قسمت اول، سه انتقاد مطرح کرده است:
همچنین مؤلف در این فصل به طرح منطق ماتریالیسم در دو قسمت و سپس ایراد به این دو قسمت پرداخته و در مورد قسمت اول، سه انتقاد مطرح کرده است:
خط ۷۴: خط ۷۴:
بخش سوم کتاب در باب حقیقت نبوت و راه شناخت پیامبر است که در این راستا به تعریف و خصوصیات نبی و مبحث معجزه و ویژگی‎های آن اشاره می‌شود.
بخش سوم کتاب در باب حقیقت نبوت و راه شناخت پیامبر است که در این راستا به تعریف و خصوصیات نبی و مبحث معجزه و ویژگی‎های آن اشاره می‌شود.


شرایط نبوت که مهم‎ترین آن عصمت از خطا و لغزش است، موضوع بخش چهارم است که به‎تفصیل به آن پرداخته شده است.
شرایط نبوت که مهم‎ترین آن عصمت از خطا و لغزش است، موضوع بخش چهارم است که به‌تفصیل به آن پرداخته شده است.


بخش نهایی کتاب در باب موانع نبوت است و در ادامه به مقاله‌ای در باب اصول عقاید شیعه اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص‎23-146</ref>.
بخش نهایی کتاب در باب موانع نبوت است و در ادامه به مقاله‌ای در باب اصول عقاید شیعه اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص‎23-146</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش