رجعت و معراج، به ضمیمه هفت مقاله دیگر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ت' به 'ه‌ت')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۴۴: خط ۴۴:
در مقدمه اول، این امر اثبات شده است که توجه دوباره روح به بدن عنصری که از احکام و لوازم و قاهریت سنخ روحانی بر اجسام است، ممکن، بلکه علاقه قاهریت به‎طوری است که شناخت بعد از موت باقی است و زوال آن، ممتنع است.
در مقدمه اول، این امر اثبات شده است که توجه دوباره روح به بدن عنصری که از احکام و لوازم و قاهریت سنخ روحانی بر اجسام است، ممکن، بلکه علاقه قاهریت به‎طوری است که شناخت بعد از موت باقی است و زوال آن، ممتنع است.


در مقدمه دوم، اثبات شده است که روح پیامبر(ص) و ائمه(ع)، معلم و مهذب کل افراد بشر و رساننده عموم به سعادت عظمی است و به قاعده اینکه هر موجودی را خاصیتی است، خاصیت وجودی ایشان هم همین تعلیم و تهذیب عمومی است و به گواه تاریخ، بروز اثر و طلوع آفتاب سعادت در حوزه مدینه انسانی، به‌واسطه وجود موانعی، در زمان خودشان ممکن نشد؛ چنان‎که حال کنونی حوزه بشر، بهترین شاهد و برهان بر این مطلب است؛ پس به ضرورت عقل در مقدمه سوم که قسر و ممنوع شدن از کمال و اثر طبیعی، محال است دائم باشد، باید روزی باشد که نفوس معلمین مدرسه دنیا، در مقام تعلیم عمومی برآیند و ارواح انبیا(ع) و ائمه(ع)، توجهی به بدن‎های خود نموده و خود را در جامعه نمایان کنند و موانع و قواسر از مقابل آثار و نفوذ خاصیت این قوای الهی، رفع شود و معلمین الهی که وظیفه ذاتیه آنها، تعلیم همه مردم دنیاست، در مقام تعلیم و تهذیب سرتاسر نفوس بشر برآیند و انسان را به مقام کمال و تمام فعلیت خود رسانند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21-‎22</ref>.
در مقدمه دوم، اثبات شده است که روح پیامبر(ص) و ائمه(ع)، معلم و مهذب کل افراد بشر و رساننده عموم به سعادت عظمی است و به قاعده اینکه هر موجودی را خاصیتی است، خاصیت وجودی ایشان هم همین تعلیم و تهذیب عمومی است و به گواه تاریخ، بروز اثر و طلوع آفتاب سعادت در حوزه مدینه انسانی، به‌واسطه وجود موانعی، در زمان خودشان ممکن نشد؛ چنان‎که حال کنونی حوزه بشر، بهترین شاهد و برهان بر این مطلب است؛ پس به ضرورت عقل در مقدمه سوم که قسر و ممنوع شدن از کمال و اثر طبیعی، محال است دائم باشد، باید روزی باشد که نفوس معلمین مدرسه دنیا، در مقام تعلیم عمومی برآیند و ارواح انبیا(ع) و ائمه(ع)، توجهی به بدن‌های خود نموده و خود را در جامعه نمایان کنند و موانع و قواسر از مقابل آثار و نفوذ خاصیت این قوای الهی، رفع شود و معلمین الهی که وظیفه ذاتیه آنها، تعلیم همه مردم دنیاست، در مقام تعلیم و تهذیب سرتاسر نفوس بشر برآیند و انسان را به مقام کمال و تمام فعلیت خود رسانند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21-‎22</ref>.


در پایان این فصل، به دو مطلب زیر، اشاره شده است:
در پایان این فصل، به دو مطلب زیر، اشاره شده است:
خط ۵۰: خط ۵۰:
# اگر حقیقتی از حقایق وجودیه در عالم مادون عوالم عالیه متحقق شود و وجود او به‎قدر همان عالم باشد، احاطه به عوالم فوق ندارد؛ ولی هرگاه آن حقیقت در وعاء و عالم محیط بر عوالم نازله، موجودیت و هستی داشته باشد، قهرا نسبت به عوالم نازله مستولی است و می‌تواند خود را در آن عوالم، ظاهر و متجلی سازد<ref>ر.ک: همان، ص22-‎23</ref>.
# اگر حقیقتی از حقایق وجودیه در عالم مادون عوالم عالیه متحقق شود و وجود او به‎قدر همان عالم باشد، احاطه به عوالم فوق ندارد؛ ولی هرگاه آن حقیقت در وعاء و عالم محیط بر عوالم نازله، موجودیت و هستی داشته باشد، قهرا نسبت به عوالم نازله مستولی است و می‌تواند خود را در آن عوالم، ظاهر و متجلی سازد<ref>ر.ک: همان، ص22-‎23</ref>.


در فصل دوم، شبهاتی پیرامون مسئله رجعت، به‌صورت سؤال مطرح گردیده و بدان، پاسخ داده شده است؛ از جمله آنکه رجوع کردن ارواح پاک ائمه(ع) به عالم عنصری و بدن‎های مادی خودشان، مقتضی است که در وجود خود، سیر نزولی کنند و بعد از وداع دنیا و خلاصی از زندان طبع، دومرتبه عود به گرفتاری این عالم نمایند و در نهاد هر عقلی هویداست که بعد از تمام شدن دور طبیعی وجود، عود به ابتدای امر، صحیح نیست.
در فصل دوم، شبهاتی پیرامون مسئله رجعت، به‌صورت سؤال مطرح گردیده و بدان، پاسخ داده شده است؛ از جمله آنکه رجوع کردن ارواح پاک ائمه(ع) به عالم عنصری و بدن‌های مادی خودشان، مقتضی است که در وجود خود، سیر نزولی کنند و بعد از وداع دنیا و خلاصی از زندان طبع، دومرتبه عود به گرفتاری این عالم نمایند و در نهاد هر عقلی هویداست که بعد از تمام شدن دور طبیعی وجود، عود به ابتدای امر، صحیح نیست.
نویسنده در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره دارد که سیر نزولی قهقرائی، وقتی لازم می‎آید که ارواح ائمه(ع) در رجعت هم مثل زمان اول، ممنوع از کمال و بروز تمام حقیقت خود باشند، لیکن چنین نیست؛ چه، آنکه دور رجعت، دوری است که موانع و قواسر، مرتفع و نفوس شریره، مغلوب و نفس کلیه الهیه، مستقل در حکومت بر نفوس مستعده و به‎نحوه اتم، مشغول به نمودن و ابراز خواص تعلیمی و ارشاد عمومی خواهد بود و این حیثیت در ابتدای امر نبود تا رجوع، عود به حالت اولیه باشد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.
نویسنده در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره دارد که سیر نزولی قهقرائی، وقتی لازم می‎آید که ارواح ائمه(ع) در رجعت هم مثل زمان اول، ممنوع از کمال و بروز تمام حقیقت خود باشند، لیکن چنین نیست؛ چه، آنکه دور رجعت، دوری است که موانع و قواسر، مرتفع و نفوس شریره، مغلوب و نفس کلیه الهیه، مستقل در حکومت بر نفوس مستعده و به‎نحوه اتم، مشغول به نمودن و ابراز خواص تعلیمی و ارشاد عمومی خواهد بود و این حیثیت در ابتدای امر نبود تا رجوع، عود به حالت اولیه باشد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>.


خط ۶۵: خط ۶۵:
در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به ره‎آورد پیامبر(ص) از معراج که مهم‎ترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-‎45</ref>.
در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به ره‎آورد پیامبر(ص) از معراج که مهم‎ترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-‎45</ref>.


فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-‎50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن می‎باشد؛ از جمله آنکه جان‎های مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام به‌صورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفس‌الامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصل‎به‌هم عبادت می‌نمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق می‎یابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.
فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-‎50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن می‎باشد؛ از جمله آنکه جان‌های مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام به‌صورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفس‌الامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصل‎به‌هم عبادت می‌نمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق می‎یابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.


در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-‎59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>.
در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-‎59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>.
خط ۷۶: خط ۷۶:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامی اشخاص و اسامی کتاب‌ها و مکان‎ها، در انتهای کتاب آمده است.
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامی اشخاص و اسامی کتاب‌ها و مکان‌ها، در انتهای کتاب آمده است.


در پاورقی‎ها علاوه بر ذکر منابع و ارائه توضیحاتی پیرامون برخی از مطالب، ترجمه فارسی عبارات عربی ذکرشده در متن، آورده شده است.
در پاورقی‎ها علاوه بر ذکر منابع و ارائه توضیحاتی پیرامون برخی از مطالب، ترجمه فارسی عبارات عربی ذکرشده در متن، آورده شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش