حکمت الهی در متون فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ط' به 'ه‌ط'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ط' به 'ه‌ط')
خط ۴۰: خط ۴۰:
وی سپس از پذیرش علوم سایر کشورها و ترجمه آن‎ها در قرون اولیه اسلامی یاد می‌کند و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] و [[رازی، محمد بن زکریا|رازی]] و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] را از ثمرات این امر می‌داند. وی از باهم خوانده شدن فلسفه و طب در زمانه پیشین سخن می‌گوید. او این دوره را با این عبارات توصیف می‌کند «از ممیزات این دوره تساهل و تسامح در اظهارنظر علمی بود. دانشمندان اندیشه‌های مخالف را تحمل می‌کردند و مجال رد و نقض و شکوک و ایراد را باز می‌گذاشتند.»<ref>همان، صفحه شانزده</ref>  
وی سپس از پذیرش علوم سایر کشورها و ترجمه آن‎ها در قرون اولیه اسلامی یاد می‌کند و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلی]] و [[رازی، محمد بن زکریا|رازی]] و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] را از ثمرات این امر می‌داند. وی از باهم خوانده شدن فلسفه و طب در زمانه پیشین سخن می‌گوید. او این دوره را با این عبارات توصیف می‌کند «از ممیزات این دوره تساهل و تسامح در اظهارنظر علمی بود. دانشمندان اندیشه‌های مخالف را تحمل می‌کردند و مجال رد و نقض و شکوک و ایراد را باز می‌گذاشتند.»<ref>همان، صفحه شانزده</ref>  


اما این فضا دیری نپایید و با نفی فلسفه از جانب غزالی با نگارش تهافت الفلاسفه و طب، از جانب برخی دیگر که آن را دخالت در امر الهی می‌دانستند، جدال میان اهل دین و فلسفه بالا گرفت. تا جایی که [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] از چهره‌های نحس زمان به‎حساب آمدند و فلسفه به‎طعنه فل (کند ذهنی) و سفه (سفاهت) نامیده شد.<ref>ر.ک: همان، صفحات شانزده تا هجده</ref>  
اما این فضا دیری نپایید و با نفی فلسفه از جانب غزالی با نگارش تهافت الفلاسفه و طب، از جانب برخی دیگر که آن را دخالت در امر الهی می‌دانستند، جدال میان اهل دین و فلسفه بالا گرفت. تا جایی که [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] از چهره‌های نحس زمان به‎حساب آمدند و فلسفه به‌طعنه فل (کند ذهنی) و سفه (سفاهت) نامیده شد.<ref>ر.ک: همان، صفحات شانزده تا هجده</ref>  


در این میان تلاش‎هایی از سوی ناصرخسرو در شرق عالم اسلامی با نگارش «[[جامع الحكمتين|جامع الحکمتین]]» و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد اندلسی]] در غرب عالم اسلامی با نگارش «فصل المقال فیما بین الحکمة و الشریعة من الاتصال» برای آشتی دادن میان دین و فلسفه صورت گرفت که ناکام ماندند.<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده</ref>  
در این میان تلاش‎هایی از سوی ناصرخسرو در شرق عالم اسلامی با نگارش «[[جامع الحكمتين|جامع الحکمتین]]» و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد اندلسی]] در غرب عالم اسلامی با نگارش «فصل المقال فیما بین الحکمة و الشریعة من الاتصال» برای آشتی دادن میان دین و فلسفه صورت گرفت که ناکام ماندند.<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده</ref>  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش