۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هع' به 'هع') |
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
ژنرال گوردون در سال 1887م، فرماندار و حکمران کل سودان شد و این نخستینبار بود که فردی مسیحی به فرمانداری سودان میرسید. او ایالات مختلف سـودان را در مـیان همکاران اروپایی خود از ایتالیا، آلمان، اتریش و... تقسیم کرد و نتیجه این اقدام این شد که سودان اگرچه رسماً تحت کنترل دولت مصر بود، اما عملاً در تملک نمایندگان استعمار اروپایی بـود. پیـامد چنین اتفاقی چیزی جز رنج و فقر برای مردم سودان نبود؛ زیرا حاکمان اروپایی مالیاتهای بسیار سنگینی بر مردم تحمیل میکردند و با کسب سودهای کلان، اهالی سودان را غارت میکردند؛ چـیزی کـه در ایـن میان قابل پیش بینی بـود. ازایـنرو، تـحمل چنین وضعیت فلاکتباری برای مردم سودان ممکن نبود و خبر از وقوع قیامهای گسترده مردمی در سراسر این سرزمین علیه دولت مصری - اروپایی میداد<ref>ر.ک: کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، ص11</ref>. | ژنرال گوردون در سال 1887م، فرماندار و حکمران کل سودان شد و این نخستینبار بود که فردی مسیحی به فرمانداری سودان میرسید. او ایالات مختلف سـودان را در مـیان همکاران اروپایی خود از ایتالیا، آلمان، اتریش و... تقسیم کرد و نتیجه این اقدام این شد که سودان اگرچه رسماً تحت کنترل دولت مصر بود، اما عملاً در تملک نمایندگان استعمار اروپایی بـود. پیـامد چنین اتفاقی چیزی جز رنج و فقر برای مردم سودان نبود؛ زیرا حاکمان اروپایی مالیاتهای بسیار سنگینی بر مردم تحمیل میکردند و با کسب سودهای کلان، اهالی سودان را غارت میکردند؛ چـیزی کـه در ایـن میان قابل پیش بینی بـود. ازایـنرو، تـحمل چنین وضعیت فلاکتباری برای مردم سودان ممکن نبود و خبر از وقوع قیامهای گسترده مردمی در سراسر این سرزمین علیه دولت مصری - اروپایی میداد<ref>ر.ک: کاظمی راد، رضا؛ مقری، احمد، ص11</ref>. | ||
در بخش دیگری از مطالب کتاب به نقل از کشف الاخبار، نامه هربرت پاشا را ارائه کرده، مینویسد: «هربرت پاشا در تاریخ یازدهم آوریل از قسطنطنیه، مضمونی متعلق به معاملات مصر برای اداره روزنامه لندن طیمس ارسال و مدیر اخبار مذکور شرح آن را بعینها درج روزنامه خود نموده است. صورت مکتوب پاشای موصوف ازاینقرار است: از قراری که به وضوح رسید، اهالی انگلیستان مایلند که در حق دوست قدیمی و محب صمیمی ایشان دولت عثمانی راستی و انصاف از رفتار مرعی و منظور شود. از استماع این مطلب بسیار مسرور و خوشوقت شدهام. «مستر کلید استون»، در مجلس وکلای ملت در یکی از تقریرات خود بیان نموده است (مطلبی را که تاکنون هیچیک از وزرای اعظم انگلیستان بیان ننموده) که مسئله مصر در واقع یک نحوی است که دولت انگلیس و سایر دول متمدنه را درباره او ربطی است؛ لیکن بر ما لازم است که حقوق و روابطی که دولت عثمانی در باب مسئله مصر دارد، | در بخش دیگری از مطالب کتاب به نقل از کشف الاخبار، نامه هربرت پاشا را ارائه کرده، مینویسد: «هربرت پاشا در تاریخ یازدهم آوریل از قسطنطنیه، مضمونی متعلق به معاملات مصر برای اداره روزنامه لندن طیمس ارسال و مدیر اخبار مذکور شرح آن را بعینها درج روزنامه خود نموده است. صورت مکتوب پاشای موصوف ازاینقرار است: از قراری که به وضوح رسید، اهالی انگلیستان مایلند که در حق دوست قدیمی و محب صمیمی ایشان دولت عثمانی راستی و انصاف از رفتار مرعی و منظور شود. از استماع این مطلب بسیار مسرور و خوشوقت شدهام. «مستر کلید استون»، در مجلس وکلای ملت در یکی از تقریرات خود بیان نموده است (مطلبی را که تاکنون هیچیک از وزرای اعظم انگلیستان بیان ننموده) که مسئله مصر در واقع یک نحوی است که دولت انگلیس و سایر دول متمدنه را درباره او ربطی است؛ لیکن بر ما لازم است که حقوق و روابطی که دولت عثمانی در باب مسئله مصر دارد، بهطور درستی ملحوظ داریم...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15-14</ref>. | ||
از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان بهعنوان روزنامهنگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامهها بوده است. او در رابطه با این موضوع مینویسد: «عقیده مهدی این است که چون به طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به نظر میآید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. | از جمله نکات جالب، ارسال یکی از اعضای پارلمان انگلستان بهعنوان روزنامهنگار دیلی نیوز لندن به سودان است. هدف او اطلاع از عقاید و آرای مهدی و انتشار در روزنامهها بوده است. او در رابطه با این موضوع مینویسد: «عقیده مهدی این است که چون به طرف عامه اهالی دنیا به نظر تعمق ملاحظه نمايیم، این معنی بعید از انصاف و مروت به نظر میآید که بعضی از افراد ناس صاحب دولت و حشمت باشند و برخی از ایشان برای نان شبینه مختاج و برای این معنی دلیل موجهی دارد که عمومی بنی نوع بشر از غنی و فقیر از نسل یک پدرند؛ پس انصاف این است که تمام برادران در حالت مساوات یکسان باشند»<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>. |
ویرایش