۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نج' به 'نج') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هت' به 'هت') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
سفر سوم کتاب به بررسی و اثبات صفات الهی اختصاص یافته است. نویسنده برای علم به صفات الهی دو شرط قائل شده است؛ از جمله شروط این است که عالم به خداوند و صفاتش باید کامل العقل باشد؛ چراکه حصول علم ضروری به خداوند در کسی که چیزی نمیداند یا ناقص العقل است، ممتنع است. دلیل این امر هم این است که این، بهمنزله علم به جلی و خفی از باب واحد است؛ همان گونه که حصول علم به خفی بدون علم به جلی از همان باب ممکن نیست، همینطور علم به خداوند و صفاتش بدون علم به مدرکات و مشابه آن و بدون علم به احوال و اوصاف خودش صحیح نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/104 ر.ک: همان، ص104]</ref>. | سفر سوم کتاب به بررسی و اثبات صفات الهی اختصاص یافته است. نویسنده برای علم به صفات الهی دو شرط قائل شده است؛ از جمله شروط این است که عالم به خداوند و صفاتش باید کامل العقل باشد؛ چراکه حصول علم ضروری به خداوند در کسی که چیزی نمیداند یا ناقص العقل است، ممتنع است. دلیل این امر هم این است که این، بهمنزله علم به جلی و خفی از باب واحد است؛ همان گونه که حصول علم به خفی بدون علم به جلی از همان باب ممکن نیست، همینطور علم به خداوند و صفاتش بدون علم به مدرکات و مشابه آن و بدون علم به احوال و اوصاف خودش صحیح نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/104 ر.ک: همان، ص104]</ref>. | ||
نویسنده در یکی از فصول سفر پنجم کتاب به موضوع صابئین پرداخته است و آنها را از فرق کفار دانسته است. صابئین کسانی هستند که ستارگان را میپرستند، ولذا آنها را شبیه گروهی از مجوس میداند که خورشید و ماه را میپرستند. این گروه برای ستارگان تأثیرات فوقالعاده در کشاورزی و غیر آن از امور دنیوی قائل هستند و به همین جهت آنها را مستحق عبادت میدانند. قاضی در اینجا به جان خود قسم میخورد که اگر واقعاً این تأثیرات | نویسنده در یکی از فصول سفر پنجم کتاب به موضوع صابئین پرداخته است و آنها را از فرق کفار دانسته است. صابئین کسانی هستند که ستارگان را میپرستند، ولذا آنها را شبیه گروهی از مجوس میداند که خورشید و ماه را میپرستند. این گروه برای ستارگان تأثیرات فوقالعاده در کشاورزی و غیر آن از امور دنیوی قائل هستند و به همین جهت آنها را مستحق عبادت میدانند. قاضی در اینجا به جان خود قسم میخورد که اگر واقعاً این تأثیرات بهتنهایی از خود ستارگان بود شایسته پرستش بودند؛ اما این تأثیرات بهواسطه قدرت پروردگار است، ولذا خداوند است که شایسته شکر و عبادت است نه آنها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/227 ر.ک: همان، ص227]</ref>. | ||
نویسنده در بخشی از سفر ششم به موضوع حسن و قبح پرداخته است. دو گروه امامیه و معتزله را که در بسیاری از مسائل مـربوط بـه «عدل» نظر یکسانی دارند، تحت عنوان «عدلیه» یاد میکنند؛ بنابراین اصل حسن و قـبح عـقلی نـیز از محرکات آن بشمار میرود و طرح این مسئله در کلام اسلامی نیز توسط آنان انجام گرفته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/5715/25 ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص25]</ref>. | نویسنده در بخشی از سفر ششم به موضوع حسن و قبح پرداخته است. دو گروه امامیه و معتزله را که در بسیاری از مسائل مـربوط بـه «عدل» نظر یکسانی دارند، تحت عنوان «عدلیه» یاد میکنند؛ بنابراین اصل حسن و قـبح عـقلی نـیز از محرکات آن بشمار میرود و طرح این مسئله در کلام اسلامی نیز توسط آنان انجام گرفته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/5715/25 ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص25]</ref>. | ||
حسن و نیکو و قبیح و زشت بهخودیخود نیکو و زشت است؛ خواه آنکه شرع به آن حکم کرده باشد یا نکرده باشد، مانند نیکی، راستی، بدی و دروغ. عقل در ادراک این امور استقلال دارد و | حسن و نیکو و قبیح و زشت بهخودیخود نیکو و زشت است؛ خواه آنکه شرع به آن حکم کرده باشد یا نکرده باشد، مانند نیکی، راستی، بدی و دروغ. عقل در ادراک این امور استقلال دارد و بهتنهایی و قبل از اینکه از شرع چیزی به او رسیده باشد، قادر به درک و تشخیص آنهاست؛ ازاینرو، حسن و قبح ذاتی به نام حسن و قبح عقلی نیز خوانده میشود و از آن تعبیر به مستقلات عقلیه میشود؛ لذا نویسنده با رد دیدگاه اشاعره که حسن و قبح را منوط به نظر شارع میکنند، معتقد است که قبیح از هرکس صادر شود، قبیح است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/251 ر.ک: متن کتاب، ص251]</ref>. | ||
نویسنده در آخرین سفر کتاب به موضوع قضا و قدر که از کهنترین و جنجالیترین بحثهای کلامی است پرداخته و این موضوع را از دیدگاه معتزله مورد بررسی قرار داده است. سپس در ذم فرقه قدریه به سنت نبوی استناد کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/420 ر.ک: همان، ص421-420]</ref>. | نویسنده در آخرین سفر کتاب به موضوع قضا و قدر که از کهنترین و جنجالیترین بحثهای کلامی است پرداخته و این موضوع را از دیدگاه معتزله مورد بررسی قرار داده است. سپس در ذم فرقه قدریه به سنت نبوی استناد کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39809/1/420 ر.ک: همان، ص421-420]</ref>. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
تحریری از کتاب المحيط بالتكليف توسط شاگرد [[ابن متویه، حسن بن احمد|ابن متویه]] (متوفای 429ق)، به نام «المجموع في المحيط بالتكليف» نوشته شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17070/177 ر.ک: اشمیتکه، زابینه، ص177]</ref>. | تحریری از کتاب المحيط بالتكليف توسط شاگرد [[ابن متویه، حسن بن احمد|ابن متویه]] (متوفای 429ق)، به نام «المجموع في المحيط بالتكليف» نوشته شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17070/177 ر.ک: اشمیتکه، زابینه، ص177]</ref>. | ||
در انتهای کتاب، فرق و ملل و علمای معتزلی | در انتهای کتاب، فرق و ملل و علمای معتزلی بهتفکیک بهاختصار معرفی شدهاند. پس از آن فهرست منابع و مطالب و کشاف مصطلحات و اعلام، پایانبخش مباحث کتاب است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش