۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به 'هگ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
«رفع الشبهات عن الأنبياء(ع)»، مشتمل است بر طرح چهلوهشت شبهه و پاسخ آنها در دوازده باب و نوزده سؤال و جواب آنها در یک باب (باب سیزدهم). | «رفع الشبهات عن الأنبياء(ع)»، مشتمل است بر طرح چهلوهشت شبهه و پاسخ آنها در دوازده باب و نوزده سؤال و جواب آنها در یک باب (باب سیزدهم). | ||
هریک از ابواب | هریک از ابواب دوازدهگانه به پاسخ به شبهاتی در مورد یک یا دو پیامبر اختصاص دارد. | ||
«أشعة من عقائد الإسلام»، مشتمل بر سه بخش است. | «أشعة من عقائد الإسلام»، مشتمل بر سه بخش است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# هیچ بندهای از بندگان خداوند نمیتواند خداوندی که از جمیع جهات غیرمتناهی است را چنانکه در شأن و جایگاه خداوندی است عبادت کند. معصومان چون این نقص و قصور را احساس میکنند، بهخاطر آن روی به تضرع و توبه و استغفار میآورند<ref>ر.ک: متن کتاب: ص19-21</ref>. | # هیچ بندهای از بندگان خداوند نمیتواند خداوندی که از جمیع جهات غیرمتناهی است را چنانکه در شأن و جایگاه خداوندی است عبادت کند. معصومان چون این نقص و قصور را احساس میکنند، بهخاطر آن روی به تضرع و توبه و استغفار میآورند<ref>ر.ک: متن کتاب: ص19-21</ref>. | ||
از جمله شبهاتی که نسبت به پیامبر اعظم(ص) بیان شده این است که با توجه به آیات شریفه '''وَ لَوْ كنْتُ أَعْلَمُ اَلْغَيبَ لاَسْتَكثَرْتُ مِنَ اَلْخَيرِ وَ مٰا مَسَّنِي السُّوءُ... ''' (اعراف: 188) (و اگر غیب میدانستم، یقیناً برای خود از هر خیری فراوان و بسیار فراهم میکردم و هیچ گزند و آسیبی به من نمیرسید) و '''لاٰ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُم''' (توبه: 101) (تو آنان (منافقان) را نمیشناسی؛ ما آنان را میشناسیم)، پیامبر(ص) از غیب اطلاعی نداشته؛ | از جمله شبهاتی که نسبت به پیامبر اعظم(ص) بیان شده این است که با توجه به آیات شریفه '''وَ لَوْ كنْتُ أَعْلَمُ اَلْغَيبَ لاَسْتَكثَرْتُ مِنَ اَلْخَيرِ وَ مٰا مَسَّنِي السُّوءُ... ''' (اعراف: 188) (و اگر غیب میدانستم، یقیناً برای خود از هر خیری فراوان و بسیار فراهم میکردم و هیچ گزند و آسیبی به من نمیرسید) و '''لاٰ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُم''' (توبه: 101) (تو آنان (منافقان) را نمیشناسی؛ ما آنان را میشناسیم)، پیامبر(ص) از غیب اطلاعی نداشته؛ بهگونهای که حتی منافقین امت خویش را نمیشناخته است. | ||
نویسنده چنین پاسخ میدهد: | نویسنده چنین پاسخ میدهد: | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
در واقع این همان ندایی است که از اعماق وجود آدمی سر میزند؛ ندایی که از هر چیزی به آدمی نزدیکتر و در روح وی تأثیرگذارتر است و دستیابی به حق از این راه، نسبت به دیگر راهها بسیار آسانتر است؛ لذا اعتراف به اسلام و اصول و عقاید آن بسیار ساده و موافق با فطرت و براهان عقلی صحیح است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | در واقع این همان ندایی است که از اعماق وجود آدمی سر میزند؛ ندایی که از هر چیزی به آدمی نزدیکتر و در روح وی تأثیرگذارتر است و دستیابی به حق از این راه، نسبت به دیگر راهها بسیار آسانتر است؛ لذا اعتراف به اسلام و اصول و عقاید آن بسیار ساده و موافق با فطرت و براهان عقلی صحیح است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده در ادامه این بخش از کتاب، فطرت را به سه بخش ذاتی، کونی و عقلی تقسیم نموده و برای هرکدام توضیحاتی ارائه مینماید<ref>ر.ک: همان، ص8-11</ref> و تأثیر هرکدام از این اقسام | نویسنده در ادامه این بخش از کتاب، فطرت را به سه بخش ذاتی، کونی و عقلی تقسیم نموده و برای هرکدام توضیحاتی ارائه مینماید<ref>ر.ک: همان، ص8-11</ref> و تأثیر هرکدام از این اقسام سهگانه را در ایمان به خداوند گوشزد میکند<ref>ر.ک: همان، ص12-15</ref>. | ||
نویسنده در بخش دوم، به تجارت پرسود در منطق اسلام و قرآن اشاره میکند. او ضمن بیان بعضی از آیات قرآن، ایمان به خدا و رسولش و مجاهدت با مال و جان در راه خداوند را تجارتی پرسود معرفی میکند و میگوید: انسان به دنبال کمال مطلق است و این کمال مطلقی که در ذهن بشر است، حد و مرز و نشانههای آن در بسیاری از اذهان روشن نیست. اسلام این کمال مطلق را به بشر معرفی کرده است. در واقع کمال مطلق، همان خدا، رضایت و قرب اوست که منتهای آرزوی هر آرزومندی و امید هر امیدواری است؛ اما همین انسان زمانی که مرتکب گناه شد و با تعالیم دین خداوند مخالفت ورزید، مستوجب عذاب الهی و غضب اوست<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. | نویسنده در بخش دوم، به تجارت پرسود در منطق اسلام و قرآن اشاره میکند. او ضمن بیان بعضی از آیات قرآن، ایمان به خدا و رسولش و مجاهدت با مال و جان در راه خداوند را تجارتی پرسود معرفی میکند و میگوید: انسان به دنبال کمال مطلق است و این کمال مطلقی که در ذهن بشر است، حد و مرز و نشانههای آن در بسیاری از اذهان روشن نیست. اسلام این کمال مطلق را به بشر معرفی کرده است. در واقع کمال مطلق، همان خدا، رضایت و قرب اوست که منتهای آرزوی هر آرزومندی و امید هر امیدواری است؛ اما همین انسان زمانی که مرتکب گناه شد و با تعالیم دین خداوند مخالفت ورزید، مستوجب عذاب الهی و غضب اوست<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>. |
ویرایش