دیوان رایج سیالکوتی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۴: خط ۳۴:
کتاب با دو مقدمه از علی ذوعلم و مصحح آغاز و اشعار در قالب مناجات، مراثی، قصاید، غزلیات، مثنوی‎ها، رباعی‎ها، قطعه‌ها، مستزاد، مخمس، ترجیع‎بند و ترکیب‎بند، عرضه شده است.
کتاب با دو مقدمه از علی ذوعلم و مصحح آغاز و اشعار در قالب مناجات، مراثی، قصاید، غزلیات، مثنوی‎ها، رباعی‎ها، قطعه‌ها، مستزاد، مخمس، ترجیع‎بند و ترکیب‎بند، عرضه شده است.


این دیوان پایان‎نامه دکتری مصحح در رشته زبان و ادبیات فارسی بوده و خود در مقدمه به‎اجمال‎ به شرح‎ حال، زادگاه، تحصیلات، سیرت شاعر، مسافرت‎ها، مذهب و عقیده او، وفات و مدفن، شاگردان، ممدوحین و... اشاره کرده است‎. این تصحیح بر اساس نسخه خطی منحصربه‎فرد موجود در کتابخانه‎ مرکز‎ دانشگاه‎ پنجاب صورت گرفته است. نکته حائز اهمیت در این دیوان مضامین بلندی است در ‎‎مناجات‎نامه‌ها، نعت‎ها، مناقب و مراثی. در این دیوان، اشعار در قالب‌های‎ مختلف‎ غزل‎، مثنوی، رباعی و... بیان شده است و حکایت از معرفت و ارادت شاعر به پیامبر اکرم(ص) و ائمه‎ اطهار(ع) دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.
این دیوان پایان‎نامه دکتری مصحح در رشته زبان و ادبیات فارسی بوده و خود در مقدمه به‌اجمال‎ به شرح‎ حال، زادگاه، تحصیلات، سیرت شاعر، مسافرت‎ها، مذهب و عقیده او، وفات و مدفن، شاگردان، ممدوحین و... اشاره کرده است‎. این تصحیح بر اساس نسخه خطی منحصربه‎فرد موجود در کتابخانه‎ مرکز‎ دانشگاه‎ پنجاب صورت گرفته است. نکته حائز اهمیت در این دیوان مضامین بلندی است در ‎‎مناجات‎نامه‌ها، نعت‎ها، مناقب و مراثی. در این دیوان، اشعار در قالب‌های‎ مختلف‎ غزل‎، مثنوی، رباعی و... بیان شده است و حکایت از معرفت و ارادت شاعر به پیامبر اکرم(ص) و ائمه‎ اطهار(ع) دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مقدمه نخست، به این نکته اشاره دارد که تاکنون نام [[رایج‌ سیالکوتی، میرمحمدعلی بن‌ دوست‌محمد|میر محمدعلی سیالکوتی]]، فقط در تذکره‌ها و کتب تاریخ زبان فارسی یافت می‎شد، اما به کوشش مصحح کتاب که از استادان زبان و ادبیات فارسی پاکستان است، دیوان رایج عرضه شده و روشن می‎شود که هنوز چهره‌ها و آثار درخشانی از زبان فارسی در این سرزمین، وجود دارد که ناشناخته است.<ref>ر.ک: مقدمه اول، صفحه نه - ‎ده</ref>.
مقدمه نخست، به این نکته اشاره دارد که تاکنون نام [[رایج‌ سیالکوتی، میرمحمدعلی بن‌ دوست‌محمد|میر محمدعلی سیالکوتی]]، فقط در تذکره‌ها و کتب تاریخ زبان فارسی یافت می‎شد، اما به کوشش مصحح کتاب که از استادان زبان و ادبیات فارسی پاکستان است، دیوان رایج عرضه شده و روشن می‎شود که هنوز چهره‌ها و آثار درخشانی از زبان فارسی در این سرزمین، وجود دارد که ناشناخته است.<ref>ر.ک: مقدمه اول، صفحه نه - ‎ده</ref>.


مصحح در مقدمه خود، ضمن‎ بررسی زندگی‌نامه شاعر، سروده‌های او را با‎ پاره‎ای‎ از‎ ابیات‎ هم‎‎عصرانش‎ چون بیدل و ناصرعلی و آفرین مقایسه کرده و به‎خصوص مضامین اشعار شاعر را تجزیه و تحلیل کرده و برخی از مضامین اجتماعی را از آنها بیرون کشیده است. به گفته وی‎ سبک رایج، سبکی پیچیده و پرابهام و پر از تشبیهات است و صنایع بدیعی به‎وفور در آنها به‎کار گرفته شده است.<ref>ر.ک: آل داود، سید علی، ص72</ref>.
مصحح در مقدمه خود، ضمن‎ بررسی زندگی‌نامه شاعر، سروده‌های او را با‎ پاره‌ای‎ از‎ ابیات‎ هم‎‎عصرانش‎ چون بیدل و ناصرعلی و آفرین مقایسه کرده و به‎خصوص مضامین اشعار شاعر را تجزیه و تحلیل کرده و برخی از مضامین اجتماعی را از آنها بیرون کشیده است. به گفته وی‎ سبک رایج، سبکی پیچیده و پرابهام و پر از تشبیهات است و صنایع بدیعی به‎وفور در آنها به‎کار گرفته شده است.<ref>ر.ک: آل داود، سید علی، ص72</ref>.


رایج دیدگاهی‎ عرفانی‎ داشت. در دیوان او‎ اشعار‎ عرفانی و صوفیانه فراوان به چشم می‎آید. مضامین مورد توجه او بی‎ثباتی جهان، فقر و غنا‎، عجز‎ و انکسار و وحدت‎الشهود است که به‎فراوانی‎ در‎ اشعار او‎ آمده‎ است‎<ref>ر.ک: همان، ص71-‎72</ref>.
رایج دیدگاهی‎ عرفانی‎ داشت. در دیوان او‎ اشعار‎ عرفانی و صوفیانه فراوان به چشم می‎آید. مضامین مورد توجه او بی‎ثباتی جهان، فقر و غنا‎، عجز‎ و انکسار و وحدت‎الشهود است که به‎فراوانی‎ در‎ اشعار او‎ آمده‎ است‎<ref>ر.ک: همان، ص71-‎72</ref>.


قسمت اعظم محتویات دیوان رایج، غزلیات اوست که نزدیک به 550‎ صفحه‎ کتاب را در بر گرفته است. دیگر سروده‌های او شامل قصاید، مثنویات، قطعات، رباعیات، ترجیع‎بند، ترکیب‎بند و اشعاری در منقبت و مراثی امامان شیعه(ع) است. رایج‎ علی‌رغم‎ آنکه بر مذهب تسنن بود،‎ ولی‎ به آن تعصب نمی‎ورزید. قصاید و اشعار متنوع او در مدح امامان دوازده‎گانه شیعه(ع) که در صفحات اول دیوانش مضبوط است، نشانه‎ای بر گرایش و علاقه‎ او‎ به تشیع شمرده می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص72</ref>.
قسمت اعظم محتویات دیوان رایج، غزلیات اوست که نزدیک به 550‎ صفحه‎ کتاب را در بر گرفته است. دیگر سروده‌های او شامل قصاید، مثنویات، قطعات، رباعیات، ترجیع‎بند، ترکیب‎بند و اشعاری در منقبت و مراثی امامان شیعه(ع) است. رایج‎ علی‌رغم‎ آنکه بر مذهب تسنن بود،‎ ولی‎ به آن تعصب نمی‎ورزید. قصاید و اشعار متنوع او در مدح امامان دوازده‎گانه شیعه(ع) که در صفحات اول دیوانش مضبوط است، نشانه‌ای بر گرایش و علاقه‎ او‎ به تشیع شمرده می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص72</ref>.


رایج در سروده‌هایش از امثال و اصطلاحات فراوانی استفاده کرده که‎ برخی‎ از آنها در ایران رایج نبوده است. اینک گزیده‎ای از اصطلاحات مذکور و نمونه اشعار او را نقل می‌کنیم:
رایج در سروده‌هایش از امثال و اصطلاحات فراوانی استفاده کرده که‎ برخی‎ از آنها در ایران رایج نبوده است. اینک گزیده‌ای از اصطلاحات مذکور و نمونه اشعار او را نقل می‌کنیم:


نانبا = نانوا:
نانبا = نانوا:
خط ۵۵: خط ۵۵:


رشته بر پا بودن:
رشته بر پا بودن:
{{شعر}}{{ب|''رشته‎ بر‎ پایم‎ در این باغ از رگ گل‎کرده‎اند ''|2='' بلبلم اما دهان غنچه منقار من است''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''رشته‎ بر‎ پایم‎ در این باغ از رگ گل‎کرده‌اند ''|2='' بلبلم اما دهان غنچه منقار من است''}}{{پایان شعر}}


زهره ریختن:
زهره ریختن:
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
#:{{ب|''ز هفت چرخ گذشت آدمی و کامل شد''|2=''زهی غبار که عرش عظیم کردندش''}}
#:{{ب|''ز هفت چرخ گذشت آدمی و کامل شد''|2=''زهی غبار که عرش عظیم کردندش''}}
#:{{ب|''که داد از کرامت به اعجاز آب''|2=''که گرداند بهر نماز آفتاب''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''که داد از کرامت به اعجاز آب''|2=''که گرداند بهر نماز آفتاب''}}{{پایان شعر}}
# جناس: جناس یا تجنیس چند گونه است که در کتاب‌های علم بدیع، انواع آن را شرح داده‎اند. در زیر فقط نمونه‌هایی را از جناس که در کلام رایج وجود دارد، می‎آوریم:{{شعر}}
# جناس: جناس یا تجنیس چند گونه است که در کتاب‌های علم بدیع، انواع آن را شرح داده‌اند. در زیر فقط نمونه‌هایی را از جناس که در کلام رایج وجود دارد، می‎آوریم:{{شعر}}
#:{{ب|''در قصاصم ز تو صد نیش برون می‎آید''|2=''عوض ریش منت ریش برون می‎آید''}}
#:{{ب|''در قصاصم ز تو صد نیش برون می‎آید''|2=''عوض ریش منت ریش برون می‎آید''}}
#:{{ب|''سرگشتگیم گشت که تا گرد تو گردم''|2=''ای گرد تو گردم به کجا گرد تو گردم''}}
#:{{ب|''سرگشتگیم گشت که تا گرد تو گردم''|2=''ای گرد تو گردم به کجا گرد تو گردم''}}
#:{{ب|''پوشید ز من چشم به تیغ مژه‎ام کشت''|2=''آن ترک جدل خواست به من ترک جدل کرد''}}{{پایان شعر}}
#:{{ب|''پوشید ز من چشم به تیغ مژه‌ام کشت''|2=''آن ترک جدل خواست به من ترک جدل کرد''}}{{پایان شعر}}
# خودستایی: رایج بسیار «خودستایی» کرده است. وی در زمان و محیطی زندگی می‌کرد که از لحاظ سیاسی، دوره فترت بود و ادبیات رو به تنزل نهاده بود و غیر از چند امیر، هیچ‎کس به شعر و شاعری التفات نمی‌نمود. در چنین اوضاع، رایج اگر جهت اظهار مقام شعر و شخصیت خود چیزی گفته، بی‎جا نگفته است. ذیلا به نمونه‌هایی از خودستایی وی، اشاره می‎شود:{{شعر}}
# خودستایی: رایج بسیار «خودستایی» کرده است. وی در زمان و محیطی زندگی می‌کرد که از لحاظ سیاسی، دوره فترت بود و ادبیات رو به تنزل نهاده بود و غیر از چند امیر، هیچ‎کس به شعر و شاعری التفات نمی‌نمود. در چنین اوضاع، رایج اگر جهت اظهار مقام شعر و شخصیت خود چیزی گفته، بی‎جا نگفته است. ذیلا به نمونه‌هایی از خودستایی وی، اشاره می‎شود:{{شعر}}
#:{{ب|''به معنی وارس و طرز کلامش بین و تحسین کن''|2=''که رایج در سخن‎سازان سراپا افتخار افتد''}}
#:{{ب|''به معنی وارس و طرز کلامش بین و تحسین کن''|2=''که رایج در سخن‎سازان سراپا افتخار افتد''}}
#:{{ب|''شه معنی سپاهم شهرتم تخت روان باشد''|2=''به هر محفل که می‎خوانند شعرم غلغل کوس است''}}
#:{{ب|''شه معنی سپاهم شهرتم تخت روان باشد''|2=''به هر محفل که می‎خوانند شعرم غلغل کوس است''}}
#:{{ب|''کهنه‎پیرم رایج اما از توانایی فکر''|2=''زین کلام تازه و تر نوجوانی گشته‎ام''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‎وهشت - ‎سی</ref>.
#:{{ب|''کهنه‎پیرم رایج اما از توانایی فکر''|2=''زین کلام تازه و تر نوجوانی گشته‌ام''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیست‎وهشت - ‎سی</ref>.
در دیوان رایج، اشعار عرفانی نیز وجود دارد. وی ادعا می‌کند که هرچه می‌گوید، از زبان مولوی رومی است، اما نمی‎خواهد بگوید که من چون مولوی روم هستم:{{شعر}}{{ب|''در نکته‌های وحدت من سرسری مبین''|2=''حرف از زبان مولوی روم می‌رود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‎ویک - ‎سی‎وسه</ref>.
در دیوان رایج، اشعار عرفانی نیز وجود دارد. وی ادعا می‌کند که هرچه می‌گوید، از زبان مولوی رومی است، اما نمی‎خواهد بگوید که من چون مولوی روم هستم:{{شعر}}{{ب|''در نکته‌های وحدت من سرسری مبین''|2=''حرف از زبان مولوی روم می‌رود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‎ویک - ‎سی‎وسه</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش