المقصد لتلخيص ما في المرشد في الوقف و الابتداء: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د')
    جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
    خط ۴۹: خط ۴۹:


    در بخشی از کتاب، درباره وقف و ابتدای سوره حمد چنین می‌خوانیم: سوره فاتحه، مکی و مدنی است؛ زیرا یک مرتبه در مکه و یک مرتبه در مدینه نازل شده است. هرچند تعوّذ از قرآن نیست، ولی ما مأمور به قرائت آنیم. به‌هرحال وقف بر آخر تعوّذ، تام است و بر بسمله نیز تام، بلکه اتم است و تقدیر در بسمله، «ابتدائي بسم الله» و «أبتدئ بسم الله» است.
    در بخشی از کتاب، درباره وقف و ابتدای سوره حمد چنین می‌خوانیم: سوره فاتحه، مکی و مدنی است؛ زیرا یک مرتبه در مکه و یک مرتبه در مدینه نازل شده است. هرچند تعوّذ از قرآن نیست، ولی ما مأمور به قرائت آنیم. به‌هرحال وقف بر آخر تعوّذ، تام است و بر بسمله نیز تام، بلکه اتم است و تقدیر در بسمله، «ابتدائي بسم الله» و «أبتدئ بسم الله» است.
    وقف بر «الحمد» جایز نیست؛ زیرا مفید معنای تام نیست و همچنین بر کلمات مشابه آن. وقف بر «لله» قبیح است؛ زیرا باعث فصل بین نعت و منعوت می‎گردد و بر «ربّ» غیر جایز است؛ به همان دلیلی که در کلمه «الحمد» گذشت و همچنین به دلیل لزوم فصل بین متضایفینی که در حکم شیء واحدند. «العالمين» برای وقف مناسب است؛ زیرا رأس آیه است؛ ولی این وقف، تام نیست؛ زیرا لازمه آن ابتدا به کلمه مجرور بدون جارّ است. وقف بر «الرحيم» کافی است، ولی در این کلمه نیز مانند «العالمين»، تام نیست. وقف بر «الدين» تام و بر «نعبد» جایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا لازمه‌اش فصل میان متعاطفین است. وقف بر «نستعين» تام است و بر «المستقيم» جایز است، ولی بااینکه آخر آیه است، حسن نیست؛ زیرا مابعدش بدل از آن و متعلق به آن است. وقف بر «أنعمت عليهم»، حایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا مابعدش به‎عنوان نعت یا بدل از آن مجرور شده است یا به‎عنوان حال یا استثناء منصوب... ابوعمرو، گفته: چه مابعدش را منصوب بدانیم و چه مجرور، وقف بر آن حسن است، ولی تام و کافی نیست. وقف بر «و لا الضّالّين» تام است.
    وقف بر «الحمد» جایز نیست؛ زیرا مفید معنای تام نیست و همچنین بر کلمات مشابه آن. وقف بر «لله» قبیح است؛ زیرا باعث فصل بین نعت و منعوت می‌گردد و بر «ربّ» غیر جایز است؛ به همان دلیلی که در کلمه «الحمد» گذشت و همچنین به دلیل لزوم فصل بین متضایفینی که در حکم شیء واحدند. «العالمين» برای وقف مناسب است؛ زیرا رأس آیه است؛ ولی این وقف، تام نیست؛ زیرا لازمه آن ابتدا به کلمه مجرور بدون جارّ است. وقف بر «الرحيم» کافی است، ولی در این کلمه نیز مانند «العالمين»، تام نیست. وقف بر «الدين» تام و بر «نعبد» جایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا لازمه‌اش فصل میان متعاطفین است. وقف بر «نستعين» تام است و بر «المستقيم» جایز است، ولی بااینکه آخر آیه است، حسن نیست؛ زیرا مابعدش بدل از آن و متعلق به آن است. وقف بر «أنعمت عليهم»، حایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا مابعدش به‎عنوان نعت یا بدل از آن مجرور شده است یا به‎عنوان حال یا استثناء منصوب... ابوعمرو، گفته: چه مابعدش را منصوب بدانیم و چه مجرور، وقف بر آن حسن است، ولی تام و کافی نیست. وقف بر «و لا الضّالّين» تام است.
    «آمین» از قرآن نیست و قول مختار ما فاصله دادن آن از ماقبلش است؛ هرچند وصلش به آن نیز جایز است. معنای «آمین»، استجب است. درباره حرکت نون در این کلمه باید گفت: هرچند حق آن سکون است؛ زیرا اصل در موارد التقاء ساکنین بر آن است، ولی حرکت یافته است. درباره نوع حرکتی که در آن به حرف نون داده‌اند، فتحه اختیار شده؛ زیرا اخفّ حرکات است، همچنین از باب تشبیه این کلمه به «لیس» و «کیف» این حرکت را برای آن گزیده‌اند. درباره اینکه چرا به آن کسره نمی‌دهیم، باید گفت: به دلیل کسره میم و اینکه قبل از آن یاء ساکنه آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39599/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.
    «آمین» از قرآن نیست و قول مختار ما فاصله دادن آن از ماقبلش است؛ هرچند وصلش به آن نیز جایز است. معنای «آمین»، استجب است. درباره حرکت نون در این کلمه باید گفت: هرچند حق آن سکون است؛ زیرا اصل در موارد التقاء ساکنین بر آن است، ولی حرکت یافته است. درباره نوع حرکتی که در آن به حرف نون داده‌اند، فتحه اختیار شده؛ زیرا اخفّ حرکات است، همچنین از باب تشبیه این کلمه به «لیس» و «کیف» این حرکت را برای آن گزیده‌اند. درباره اینکه چرا به آن کسره نمی‌دهیم، باید گفت: به دلیل کسره میم و اینکه قبل از آن یاء ساکنه آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39599/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>.



    نسخهٔ ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۵۰

    ‏المقصد لتلخيص ما في المرشد في الوقف و الابتداء
    المقصد لتلخيص ما في المرشد في الوقف و الابتداء
    پدیدآورانانصاری، زکریا بن محمد (نویسنده) رفاعي، جمال سيد (محقق)
    عنوان‌های دیگرالمرشد في الوقف و البتداء. برگزيده المقصد لتلخيص ما في المرشد في الوقف و الإبتداء
    ناشرالمکتبة الأزهرية للتراث
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشرمجلد1: 2006م,
    شابک977-315-124-7
    موضوعقرآن - تجويد
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏80‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏ ‎‏م‎‏4012
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المقصد لتلخيص ما في المرشد في الوقف و الابتداء، اثر زکریا بن محمد انصاری (متوفی 926ق)، با تحقیق جمال بن سید رفاعی، کتابی است به زبان عربی با موضوع علوم قرآنی.

    این کتاب، تلخیصی از «المرشد في الوقف و الابتداء» علی بن سعید عمانی است.

    نویسنده در این اثر، پس از بیان کلیات مباحث مربوط به وقف و ابتدا، به پیاده کردن آن به‎صورت مصداقی، یعنی بیان موارد وقف و ابتدا در قرآن به‎تفکیک سوره‌ها پرداخته است.

    ساختار

    کتاب دارای مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب (در ضمن نه باب و بحث از وقف و ابتدا در جمیع سور قرآن به‎ترتیب) است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه‌اش بر کتاب می‎نویسد: «و بعد فهذا مختصر المرشد في الوقف و الابتداء الذي ألفه العلامة، أبومحمد الحسن بن علي بن سعيد العماني رحمه‌الله تعالی و قد التزم أن يورد فيه جميع ما أورده أهل هذا الفن و أنا أذكر مقصود ما فيه مع زيادة بيان محل النزول و زيادة أخری غالبها عن أبي‎عمرو عثمان بن سعيد المقري و سميته: «المقصد لتلخيص ما في المرشد»»[۱] (این کتاب، خلاصه «المرشد في الوقف و الابتداء» اثر حسن بن علی بن سعید عمانی است که سعیش در آن بر ارائه اثری جامع بوده است. من در این نوشته که آن را «المقصد لتلخيص ما في المرشد» می‎نامم، منظور وی در آن کتاب را روشن کرده و بیان محل نزول و برخی موارد از عثمان بن سعید مقری را بر این کتاب افزوده‌ام).

    از جمله کارهایی که محقق (به گزارش خودش) بر روی کتاب انجام داده، ارائه ترجمه برای مؤلف و سایر اعلامی است که در کتاب نامشان آمده است.

    نسخه‌های خطی متعددی از این اثر وجود دارد؛ مانند شش نسخه متعلق به دارالكتب المصرية (قرائات 56، 119 و قرائات طلعت 52، 142 و 210)

    محقق در تحقیق آن بر نسخه 210 قرائات طلعت اعتماد کرده است[۲].

    مطالب اساسی مربوط به وقف و ابتدا در نه باب مطرح شده و سپس به‎ترتیب سوره‌ها، مباحث وقف و ابتدای هرکدام به‎صورت مصداقی مطرح شده است. در این نه باب، مطالب ذیل مطرح شده است؛ مباحث مربوط به الف وصل، یائات،‌های تأنیث، آنچه از‌های تأنیث به‎صورت تاء مطرح شده و آنچه به‎صورت هاء نوشته شده است، هائاتی که در آخر کلمه به‎خاطر وقف، بر آن افزوده می‌شود، وقف بر‌های کنایه، وقف بر آخر کلمه متحرکه منونه و غیر منونه، بحث درباره کلا و سخن از دو کلمه‌ای که یکی به دیگری ضمیمه شده و هردو در تلفظ به‎صورت کلمه واحد درمی‎آیند[۳].

    در بخشی از کتاب، درباره وقف و ابتدای سوره حمد چنین می‌خوانیم: سوره فاتحه، مکی و مدنی است؛ زیرا یک مرتبه در مکه و یک مرتبه در مدینه نازل شده است. هرچند تعوّذ از قرآن نیست، ولی ما مأمور به قرائت آنیم. به‌هرحال وقف بر آخر تعوّذ، تام است و بر بسمله نیز تام، بلکه اتم است و تقدیر در بسمله، «ابتدائي بسم الله» و «أبتدئ بسم الله» است. وقف بر «الحمد» جایز نیست؛ زیرا مفید معنای تام نیست و همچنین بر کلمات مشابه آن. وقف بر «لله» قبیح است؛ زیرا باعث فصل بین نعت و منعوت می‌گردد و بر «ربّ» غیر جایز است؛ به همان دلیلی که در کلمه «الحمد» گذشت و همچنین به دلیل لزوم فصل بین متضایفینی که در حکم شیء واحدند. «العالمين» برای وقف مناسب است؛ زیرا رأس آیه است؛ ولی این وقف، تام نیست؛ زیرا لازمه آن ابتدا به کلمه مجرور بدون جارّ است. وقف بر «الرحيم» کافی است، ولی در این کلمه نیز مانند «العالمين»، تام نیست. وقف بر «الدين» تام و بر «نعبد» جایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا لازمه‌اش فصل میان متعاطفین است. وقف بر «نستعين» تام است و بر «المستقيم» جایز است، ولی بااینکه آخر آیه است، حسن نیست؛ زیرا مابعدش بدل از آن و متعلق به آن است. وقف بر «أنعمت عليهم»، حایز است، ولی حسن نیست؛ زیرا مابعدش به‎عنوان نعت یا بدل از آن مجرور شده است یا به‎عنوان حال یا استثناء منصوب... ابوعمرو، گفته: چه مابعدش را منصوب بدانیم و چه مجرور، وقف بر آن حسن است، ولی تام و کافی نیست. وقف بر «و لا الضّالّين» تام است. «آمین» از قرآن نیست و قول مختار ما فاصله دادن آن از ماقبلش است؛ هرچند وصلش به آن نیز جایز است. معنای «آمین»، استجب است. درباره حرکت نون در این کلمه باید گفت: هرچند حق آن سکون است؛ زیرا اصل در موارد التقاء ساکنین بر آن است، ولی حرکت یافته است. درباره نوع حرکتی که در آن به حرف نون داده‌اند، فتحه اختیار شده؛ زیرا اخفّ حرکات است، همچنین از باب تشبیه این کلمه به «لیس» و «کیف» این حرکت را برای آن گزیده‌اند. درباره اینکه چرا به آن کسره نمی‌دهیم، باید گفت: به دلیل کسره میم و اینکه قبل از آن یاء ساکنه آمده است[۴].

    درباره وقف‎های سوره فلق نیز عبارت نویسنده چنین است: «سورة الفلق، ليس فيها وقف كاف و لا تام، إلا آخرها فتام»[۵] (در سوره فلق، به‎جز آخرش که وقف تام است، هیچ وقف کافی یا تامی وجود ندارد).

    وضعیت کتاب

    صفحه‌های شش و هفت کتاب، حاوی رونوشت تصویر صفحه‌های اول و آخر از نسخه خطی آن است. فهرست مطالب، در انتهای اثر آمده است. در باب‌های ابتدایی کتاب که مباحث کلی مربوط به وقف و ابتدا در آنها مطرح شده است (پیش از ورود به موارد مصداقی وقف و ابتدا در سوره‌ها) شاهد پاورقی هستیم، ولی با ورود به سوره‌ها، دیگر پاورقی وجود ندارد.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها