بحوث في الملل و النحل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
خط ۲۵: خط ۲۵:
'''بحوث في الملل و النحل'''، نگارش [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‏‌الله جعفر سبحانی]]، پیرامون عمده‎ترین مباحث عقاید و اندیشه‎های کلامی در دوران اسلامی است. در واقع این کتاب، مهم‏ترین عقاید فرقه‌‏های مختلف دوران اسلامی را معرفی و تحلیلی نموده است.
'''بحوث في الملل و النحل'''، نگارش [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‏‌الله جعفر سبحانی]]، پیرامون عمده‎ترین مباحث عقاید و اندیشه‎های کلامی در دوران اسلامی است. در واقع این کتاب، مهم‏ترین عقاید فرقه‌‏های مختلف دوران اسلامی را معرفی و تحلیلی نموده است.


این نوشتار، اثری مناسب برای آشنایی با فرهنگ عقاید در دوران اسلامی است. برخورداری متن از معرفی منابع فراوان پژوهشی نیز از دیگر وجوه حُسن کتاب برای محققان بشمار می‎آید‎. همچنین برخی از دیدگاه‎های ابتکاری و کاربردی مؤلف، نظیر ارائه ملاک در حسن و قبح عقلی و نقادی دیگر ملاک‎های ارائه‎شده، بر غنای اثر افزوده است.<ref>محمدی‎نسب، رضا، 1392، ص73-74</ref>.
این نوشتار، اثری مناسب برای آشنایی با فرهنگ عقاید در دوران اسلامی است. برخورداری متن از معرفی منابع فراوان پژوهشی نیز از دیگر وجوه حُسن کتاب برای محققان بشمار می‎آید‎. همچنین برخی از دیدگاه‎های ابتکاری و کاربردی مؤلف، نظیر ارائه ملاک در حسن و قبح عقلی و نقادی دیگر ملاک‎های ارائه‎شده، بر غنای اثر افزوده است.<ref>محمدی‌نسب، رضا، 1392، ص73-74</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۳: خط ۴۳:
جلد اول، از شش فصل تشکیل شده است. نویسنده بعد از مقدمه تحقیق، از تفرق امت اسلامی به هفتادوسه فرقه سخن به میان آورده است. بر مبنای روایتی از پیامبر(ص)، امت اسلامی به هفتادوسه فرقه متفرق می‌شوند. [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله سبحانی]] این روایت را از حیث سند و متن مورد بررسی قرار داده است، سپس درباره فرقه ناجیه مطالبی را بیان نموده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص23-36</ref>.
جلد اول، از شش فصل تشکیل شده است. نویسنده بعد از مقدمه تحقیق، از تفرق امت اسلامی به هفتادوسه فرقه سخن به میان آورده است. بر مبنای روایتی از پیامبر(ص)، امت اسلامی به هفتادوسه فرقه متفرق می‌شوند. [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله سبحانی]] این روایت را از حیث سند و متن مورد بررسی قرار داده است، سپس درباره فرقه ناجیه مطالبی را بیان نموده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص23-36</ref>.


بررسی علل پیدایش اختلاف‎ها و پی‌ریزی مذاهب گوناگون از مسائل و مباحث عمده دو فصل بعدی است. در کتاب‏های تاریخ عقاید، پیرامون علل پیدایش اختلافات کمتر گفتگو شده است. ازآنجایی‎که تاریخ‎نگاری در میان مسلمانان به‎صورت نقلی بوده، کمتر به تحلیل تاریخ پرداخته شده است. نگارنده به عوامل شش‎گانه پیدایش اختلاف‎ها و پی‌ریزی مذاهب گوناگون، اشاره نموده است: تعصب‌های کور قبیله‌ای و گرایش‎های حزبی؛ بدفهمی و کج‎اندیشی در تفسیر حقایق دینی؛ منع و جلوگیری از تدوین احادیث پیامبر و نشر آن‎؛ آزادی احبار و رهبان در نشر اساطیر عهدین؛ برخورد مسلمانان با ملت‎های متمدن که برای خود کلام مستقل و عقاید دیگری داشتند و اجتهاد در برابر نص<ref>ر.ک: محمدی‎نسب، رضا، 1392، ص73-74</ref>.
بررسی علل پیدایش اختلاف‎ها و پی‌ریزی مذاهب گوناگون از مسائل و مباحث عمده دو فصل بعدی است. در کتاب‏های تاریخ عقاید، پیرامون علل پیدایش اختلافات کمتر گفتگو شده است. ازآنجایی‎که تاریخ‎نگاری در میان مسلمانان به‎صورت نقلی بوده، کمتر به تحلیل تاریخ پرداخته شده است. نگارنده به عوامل شش‎گانه پیدایش اختلاف‎ها و پی‌ریزی مذاهب گوناگون، اشاره نموده است: تعصب‌های کور قبیله‌ای و گرایش‎های حزبی؛ بدفهمی و کج‎اندیشی در تفسیر حقایق دینی؛ منع و جلوگیری از تدوین احادیث پیامبر و نشر آن‎؛ آزادی احبار و رهبان در نشر اساطیر عهدین؛ برخورد مسلمانان با ملت‎های متمدن که برای خود کلام مستقل و عقاید دیگری داشتند و اجتهاد در برابر نص<ref>ر.ک: محمدی‌نسب، رضا، 1392، ص73-74</ref>.


مؤلف در فصول بعدی کتاب به‎صورت اجمال به برخی از فرقه‎های کلامی می‌پردازد. او از اصول عقاید اهل حدیث سخن به میان آورده است. وی برخی از اصول را از زبان اشعری نقل می‌کند. برخی از اصول پذیرفته‎شده اهل حدیث چنین است: خدا یگانه و واحد است‎؛ محمد بنده و رسول اوست؛ بهشت و دوزخ برحقند؛ خداوند بر عرش خود استقرار دارد؛ خدا چهره‌ای دارد، ولی بدون ‎کیفیت؛ خدا دارای دو دست است؛ خدا چشم دارد، اما بدون کیفیت‎؛ ‎کس که گمان کند نام‎های خدا غیر خداست‎، گمراه است؛ خدا دارای علم است؛ اثبات چشم و گوش برای خدا؛ ما نمی‌توانیم از خدا بی‎نیاز شویم و نمی‌توانیم از قلمرو علم او بیرون بیاییم و...
مؤلف در فصول بعدی کتاب به‎صورت اجمال به برخی از فرقه‎های کلامی می‌پردازد. او از اصول عقاید اهل حدیث سخن به میان آورده است. وی برخی از اصول را از زبان اشعری نقل می‌کند. برخی از اصول پذیرفته‎شده اهل حدیث چنین است: خدا یگانه و واحد است‎؛ محمد بنده و رسول اوست؛ بهشت و دوزخ برحقند؛ خداوند بر عرش خود استقرار دارد؛ خدا چهره‌ای دارد، ولی بدون ‎کیفیت؛ خدا دارای دو دست است؛ خدا چشم دارد، اما بدون کیفیت‎؛ ‎کس که گمان کند نام‎های خدا غیر خداست‎، گمراه است؛ خدا دارای علم است؛ اثبات چشم و گوش برای خدا؛ ما نمی‌توانیم از خدا بی‌نیاز شویم و نمی‌توانیم از قلمرو علم او بیرون بیاییم و...


مؤلف از زبان ملطی نیز به بازگویی اصول اهل حدیث پرداخته است. مؤلف محترم در ضمن پرداختن به نقادی اجمالی اصول اهل حدیث، این نکته را تذکار داده است که اکثر اصول اهل حدیث، به‎عنوان جبهه‎گیری در مقابل مخالفان، جزء اصول عقاید آمده است؛ به‎گونه‌ای که اگر مکتب مخالف در این مورد وجود نداشت، هرگز اهل حدیث به این اندیشه نمی‌افتادند که چنین مسائلی را جزء اصول عقاید قرار دهند؛ به‎عنوان ‎مثال، می‌توان از مسئله قدیم یا حادث بودن کلام خدا سخن گفت که در آغاز قرن دوم بر سر زبان‎ها افتاد و اصلاً چنین چیزی در کلام رسول خدا(ص) و صحابه وجود نداشته است، ولی چون اهل حدیث در مقابل حدوث قرآن، جبهه‎گیری کردند، اعتقاد به قدم (حادث نبودن قرآن)، جزء عقاید اسلامی درآمد. سپس مؤلف محترم، با نظر به اخلاقِ گزارش کامل و دقیق اصول بنیادین هر فرقه‌ای، خود را بر آن می‎بیند که برخی از عقاید اهل حدیث را که شایستگی تبیین و گزارش دارند، با وسواس بیشتری بکاود. ایشان، از اصولِ‎: اطاعت از سلطان جائر و تحریم براندازی نظام‎های جائر؛ عدالت سلف و بالاخص همه صحابه؛ امامت خلفای چهارگانه و فضیلت آنان به‎ترتیب تاریخ خلافت؛ مسئله تقدیر و اینکه خیر و شر همه از جانب خداست و بشر در آن‎ها نقشی ندارد؛ صفات خبری و تفسیر آن به‎گونه‌ای که منتهی به تجسیم و تشبیه شود، یاد نموده است. در میان این مباحث، مسائلی فراوانی معرفی و تحلیل می‌شود. در پایان نیز‎، فصلی درباره تاریخ سلفیه گشوده است که امروزه، دعوت به آن در جامعه اهل سنت، نوعی روشن‎فکری به ‎حساب می‎آید<ref>ر.ک: همان، ص74-75</ref>.
مؤلف از زبان ملطی نیز به بازگویی اصول اهل حدیث پرداخته است. مؤلف محترم در ضمن پرداختن به نقادی اجمالی اصول اهل حدیث، این نکته را تذکار داده است که اکثر اصول اهل حدیث، به‎عنوان جبهه‎گیری در مقابل مخالفان، جزء اصول عقاید آمده است؛ به‎گونه‌ای که اگر مکتب مخالف در این مورد وجود نداشت، هرگز اهل حدیث به این اندیشه نمی‌افتادند که چنین مسائلی را جزء اصول عقاید قرار دهند؛ به‎عنوان ‎مثال، می‌توان از مسئله قدیم یا حادث بودن کلام خدا سخن گفت که در آغاز قرن دوم بر سر زبان‎ها افتاد و اصلاً چنین چیزی در کلام رسول خدا(ص) و صحابه وجود نداشته است، ولی چون اهل حدیث در مقابل حدوث قرآن، جبهه‎گیری کردند، اعتقاد به قدم (حادث نبودن قرآن)، جزء عقاید اسلامی درآمد. سپس مؤلف محترم، با نظر به اخلاقِ گزارش کامل و دقیق اصول بنیادین هر فرقه‌ای، خود را بر آن می‎بیند که برخی از عقاید اهل حدیث را که شایستگی تبیین و گزارش دارند، با وسواس بیشتری بکاود. ایشان، از اصولِ‎: اطاعت از سلطان جائر و تحریم براندازی نظام‎های جائر؛ عدالت سلف و بالاخص همه صحابه؛ امامت خلفای چهارگانه و فضیلت آنان به‎ترتیب تاریخ خلافت؛ مسئله تقدیر و اینکه خیر و شر همه از جانب خداست و بشر در آن‎ها نقشی ندارد؛ صفات خبری و تفسیر آن به‎گونه‌ای که منتهی به تجسیم و تشبیه شود، یاد نموده است. در میان این مباحث، مسائلی فراوانی معرفی و تحلیل می‌شود. در پایان نیز‎، فصلی درباره تاریخ سلفیه گشوده است که امروزه، دعوت به آن در جامعه اهل سنت، نوعی روشن‎فکری به ‎حساب می‎آید<ref>ر.ک: همان، ص74-75</ref>.
خط ۵۵: خط ۵۵:
بخش‎های پایانی، از پیشوایان و بزرگان اشاعره سخن گفته است. در این موضع‎، از بارزترین پیشوایان اشاعره نام برده شده و از آرا و آثار آنان سخن گفته شده است‎. این افراد عبارتند از: [[باقلانی، محمد بن طیب|قاضی ابوبکر باقلانی]]، [[بغدادی، عبدالقادر بن عمر|ابومنصور عبدالقاهر بغدادی]]، امام‏‌الحرمین جوینی، [[غزالی، محمد بن محمد|حجت‎الاسلام غزالی]]‎، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، سیف‎الدین آمدی، عضدالدین ایجی، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]]، میر سید شریف جرجانی‎ و [[قوشچی، علی بن محمد|قوشچی‎]]. آشنایی با افکار این افراد که تأثیرگذاری فراوانی نیز در اندیشه دوره اسلامی داشتند، در وضوح و روشنگری عقاید علمی نیز دارای اهمیت بسزایی است.<ref>همان</ref>.
بخش‎های پایانی، از پیشوایان و بزرگان اشاعره سخن گفته است. در این موضع‎، از بارزترین پیشوایان اشاعره نام برده شده و از آرا و آثار آنان سخن گفته شده است‎. این افراد عبارتند از: [[باقلانی، محمد بن طیب|قاضی ابوبکر باقلانی]]، [[بغدادی، عبدالقادر بن عمر|ابومنصور عبدالقاهر بغدادی]]، امام‏‌الحرمین جوینی، [[غزالی، محمد بن محمد|حجت‎الاسلام غزالی]]‎، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، سیف‎الدین آمدی، عضدالدین ایجی، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]]، میر سید شریف جرجانی‎ و [[قوشچی، علی بن محمد|قوشچی‎]]. آشنایی با افکار این افراد که تأثیرگذاری فراوانی نیز در اندیشه دوره اسلامی داشتند، در وضوح و روشنگری عقاید علمی نیز دارای اهمیت بسزایی است.<ref>همان</ref>.


در جلد سوم، از مکاتب ماتریدی، مرجئه، جهمیه، کرامیه، ظاهریه و معتزله سخن به میان آمده است. مکتب ماتریدی، نوعی عقل‏گرایی متوسط میان مکتب اشعری و معتزلی است که در عین استناد به نصوص و روایات، از عقل نیز بهره می‏گیرد. مکتب معتزله نیز‎، عقل‎گرایی را شعار خود ساخته است. در این بخش، عمده سخن از مکتب اعتزال است. در باب ماتریدی، گفتاری فشرده، در باب نحوه پیدایش آن، شباهت‏ها و اختلافات مکتب اشعری و ماتریدی و برخی از پیروان این مکتب آورده شده است.<ref>ر.ک: محمدی‎نسب، رضا، 1393، ص34</ref>.
در جلد سوم، از مکاتب ماتریدی، مرجئه، جهمیه، کرامیه، ظاهریه و معتزله سخن به میان آمده است. مکتب ماتریدی، نوعی عقل‏گرایی متوسط میان مکتب اشعری و معتزلی است که در عین استناد به نصوص و روایات، از عقل نیز بهره می‏گیرد. مکتب معتزله نیز‎، عقل‎گرایی را شعار خود ساخته است. در این بخش، عمده سخن از مکتب اعتزال است. در باب ماتریدی، گفتاری فشرده، در باب نحوه پیدایش آن، شباهت‏ها و اختلافات مکتب اشعری و ماتریدی و برخی از پیروان این مکتب آورده شده است.<ref>ر.ک: محمدی‌نسب، رضا، 1393، ص34</ref>.


اما در باب مکتب اعتزال ‎که با القابی همچون: عدلیه، موحده، اهل حق، قدریه، ثنویه، معطله، جهمیه و وعیدیه، نیز نامیده شده‌‏اند‎، گفتاری گسترده را در این جلد شاهد هستیم. این مکتب، در میان مکاتب دوران اسلامی، برای عقل و خرد سهم بیشتری قائل بود؛ اما تعصب اشاعره و پیشوایان اهل حدیث، سبب شد که بسیاری از آثار معتزله از بین برود و تنها مقدار ناچیزی از آن برجای بماند<ref>ر.ک: همان</ref>.
اما در باب مکتب اعتزال ‎که با القابی همچون: عدلیه، موحده، اهل حق، قدریه، ثنویه، معطله، جهمیه و وعیدیه، نیز نامیده شده‌‏اند‎، گفتاری گسترده را در این جلد شاهد هستیم. این مکتب، در میان مکاتب دوران اسلامی، برای عقل و خرد سهم بیشتری قائل بود؛ اما تعصب اشاعره و پیشوایان اهل حدیث، سبب شد که بسیاری از آثار معتزله از بین برود و تنها مقدار ناچیزی از آن برجای بماند<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۸۷: خط ۸۷:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
#[[:noormags:978344|محمدی‎نسب، رضا، «معرفی کتاب فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی مجلد یکم»، کتاب ماه و فلسفه، شهریور 1392، شماره 72]].
#[[:noormags:978344|محمدی‌نسب، رضا، «معرفی کتاب فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی مجلد یکم»، کتاب ماه و فلسفه، شهریور 1392، شماره 72]].
#[[:noormags:1127766|محمدی‎نسب، رضا، «معرفی کتاب فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی (مجلد دوم)»، کتاب ماه و فلسفه، تیر 1393، شماره 82]].
#[[:noormags:1127766|محمدی‌نسب، رضا، «معرفی کتاب فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی (مجلد دوم)»، کتاب ماه و فلسفه، تیر 1393، شماره 82]].


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش