۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
در این نوشتار کوتاه، ولی پرمحتوا، به تفسیر آیه چهل سوره توبه، معروف به آیه غار پرداخته شده و با عباراتی کوتاه و درعینحال محکم و استوار، به نقد نظریه اهل سنت که این آیه را دلیل برتری ابوبکر بر دیگر مسلمانان میدانند، پرداخته شده است<ref>ر.ک: مرعشی شوشتری، سید نورالله، ص9</ref>. | در این نوشتار کوتاه، ولی پرمحتوا، به تفسیر آیه چهل سوره توبه، معروف به آیه غار پرداخته شده و با عباراتی کوتاه و درعینحال محکم و استوار، به نقد نظریه اهل سنت که این آیه را دلیل برتری ابوبکر بر دیگر مسلمانان میدانند، پرداخته شده است<ref>ر.ک: مرعشی شوشتری، سید نورالله، ص9</ref>. | ||
نویسنده در این کتاب، ابتدا سخن فاضل نیشابوری را نقل نموده و سپس، به نقد آن پرداخته است. فاضل نیشابوری در تفسیرش، چنین نوشته است: «اهل سنت این آیه را دلیل برتری ابوبکر دانسته و میگویند: از آن چنین فهمیده میشود که ابوبکر با پیامبر(ص) بوده و در مصاحبت و همراهی با رسول خدا، یکتاست. همچنین این آیه دلالت دارد بر اینکه درون وی با برونش یکی بوده؛ چراکه اگر غیر از این بود، در چنین حالتی پیامبر(ص) به او اعتماد | نویسنده در این کتاب، ابتدا سخن فاضل نیشابوری را نقل نموده و سپس، به نقد آن پرداخته است. فاضل نیشابوری در تفسیرش، چنین نوشته است: «اهل سنت این آیه را دلیل برتری ابوبکر دانسته و میگویند: از آن چنین فهمیده میشود که ابوبکر با پیامبر(ص) بوده و در مصاحبت و همراهی با رسول خدا، یکتاست. همچنین این آیه دلالت دارد بر اینکه درون وی با برونش یکی بوده؛ چراکه اگر غیر از این بود، در چنین حالتی پیامبر(ص) به او اعتماد نمیکرد. نکته دیگری که از آیه فهمیده میشود این است که او دومین شخصیت پس از رسول خدا(ص) بوده است». نیشابوری معتقد است که ابوبکر از نظر دانش نیز دومین شخصیت پس از پیامبر(ص) بوده است؛ زیرا آن حضرت فرمود: «هیچ چیزی در سینه من جای نگرفت، مگر آنکه آن را در سینه ابوبکر فروریختم و به او منتقل کردم». به اعتقاد وی، ابوبکر در دعوت به توحید و خداپرستی، دومین شخصیت بوده است؛ زیرا پیامبر(ص) در ابتدا او را به یکتاپرستی و ایمان فراخواند و او ایمان آورد، آنگاه ابوبکر اسلام را بر طلحه، زبیر، عثمان بن عفان و گروهی دیگر از صحابه، عرضه کرد<ref>ر.ک: همان، ص60-61</ref>. | ||
در ادامه میگوید: «او همواره در کنار رسول خدا(ص) بود و هرگز از وی جدا نمیشد، چه در جنگها و چه در نمازهای جماعت و در مجالس و محافل گوناگون؛ در زمانی که رسول خدا(ص) بیمار بود، ابوبکر را بهجای خویش امام جماعت قرار داد و هنگامی که ابوبکر از دنیا رفت، در کنار رسول خدا(ص) به خاک سپرده شد. او از ابتدا تا انتها دومین نفر پس از پیامبر(ص) بود. اگر در یکی از سفرها که ابوبکر در کنار آن حضرت بود، مرگ رسول خدا(ص) فرامیرسید، ابوبکر وصی او میشد. او بود که کارهایش را انجام میداد و آنچه در این مسیر از وحی و قرآن نازل شده بود، توسط ابوبکر به مردم ابلاغ میشد»<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>. | در ادامه میگوید: «او همواره در کنار رسول خدا(ص) بود و هرگز از وی جدا نمیشد، چه در جنگها و چه در نمازهای جماعت و در مجالس و محافل گوناگون؛ در زمانی که رسول خدا(ص) بیمار بود، ابوبکر را بهجای خویش امام جماعت قرار داد و هنگامی که ابوبکر از دنیا رفت، در کنار رسول خدا(ص) به خاک سپرده شد. او از ابتدا تا انتها دومین نفر پس از پیامبر(ص) بود. اگر در یکی از سفرها که ابوبکر در کنار آن حضرت بود، مرگ رسول خدا(ص) فرامیرسید، ابوبکر وصی او میشد. او بود که کارهایش را انجام میداد و آنچه در این مسیر از وحی و قرآن نازل شده بود، توسط ابوبکر به مردم ابلاغ میشد»<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
اشکال اول، مربوط به این ادعای اوست که همراهی ابوبکر با پیامبر(ص) را دلیل یگانگی و یکرنگی او با رسول خدا(ص) و نهایت همراهی او با آن حضرت و نشان یکی بودن ظاهر و باطن او دانسته است. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی بدون دلیل است که باطل بودن آن بهقدری آشکار است که نیازی به دلیل ندارد؛ زیرا هیچگاه همراه بودن یکی با دیگری، دلیل بر یکرنگی و اتحاد آنها نیست<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | اشکال اول، مربوط به این ادعای اوست که همراهی ابوبکر با پیامبر(ص) را دلیل یگانگی و یکرنگی او با رسول خدا(ص) و نهایت همراهی او با آن حضرت و نشان یکی بودن ظاهر و باطن او دانسته است. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی بدون دلیل است که باطل بودن آن بهقدری آشکار است که نیازی به دلیل ندارد؛ زیرا هیچگاه همراه بودن یکی با دیگری، دلیل بر یکرنگی و اتحاد آنها نیست<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | ||
اشکال دوم، مربوط به این سخن اوست که میگوید: «جمله ثاني اثنين، دلالت بر شخصیت والای ابوبکر بهعنوان دومین نفر پس از رسول خدا(ص) | اشکال دوم، مربوط به این سخن اوست که میگوید: «جمله ثاني اثنين، دلالت بر شخصیت والای ابوبکر بهعنوان دومین نفر پس از رسول خدا(ص) میکند». به اعتقاد نویسنده، این سخن سست و بیپایه است؛ زیرا جمله فوق، بیانکننده ورود رسول خدا(ص) بهعنوان دومین نفر است. زمانی که آن حضرت و ابوبکر به غار رسیدند، ابتدا ابوبکر وارد غار شد و سپس رسول خدا(ص)، ولذا استدلال به آیه بر دومین بودن شخصیت ابوبکر پس از پیامبر(ص) صحیح نمیباشد<ref>ر.ک: همان، ص72</ref>. | ||
از جمله دیگر اشکالاتی که به سخنان فاضل نیشابوری گرفته شده، اشکال به این سخن است که: ابوبکر برای پیامبر(ص) شتر خرید و وسایل سفر را برای آن حضرت فراهم ساخت. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی باطل و بیاساس است و به اعتقاد شیعیان، این سخن را کسانی که اعتقاد به امامت ابوبکر دارند، ساختهاند و از زمان حکومت بنیامیه برای بالا بردن شخصیت اجتماعی ابوبکر، داستان را در میان مردم رواج دادهاند<ref>ر.ک: همان، ص144</ref>. | از جمله دیگر اشکالاتی که به سخنان فاضل نیشابوری گرفته شده، اشکال به این سخن است که: ابوبکر برای پیامبر(ص) شتر خرید و وسایل سفر را برای آن حضرت فراهم ساخت. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی باطل و بیاساس است و به اعتقاد شیعیان، این سخن را کسانی که اعتقاد به امامت ابوبکر دارند، ساختهاند و از زمان حکومت بنیامیه برای بالا بردن شخصیت اجتماعی ابوبکر، داستان را در میان مردم رواج دادهاند<ref>ر.ک: همان، ص144</ref>. |
ویرایش