اقتضاء الصراط المستقيم مخالفة أصحاب الجحيم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
خط ۵۶: خط ۵۶:
وی علاوه بر این عبارت، در جای‎ دیگر‎ از این کتاب، با صراحت بیشتری‎ از این مساوی قرار‎ دادن‎ دین و صراط مستقیم جانب‎داری‎ می‌کند‎: «فهدی الله الناس ببركة نبوة محمد(ص)... ثم إنه سبحانه بعثه بدين الإسلام الذي‎ هو‎ الصراط المستقيم»؛ آن‎هم‎ صراط‎ مستقیمی‎ که دست‎کم‎ روزی‎ ده مرتبه از خداوند‎ می‎خواهیم‎ که ما را به آن هدایت کند و از جانب خداوند مأموریم از آن تبعیت‎ کنیم‎ و از ضد و غیر آن، یعنی راه‎ مغضوبین‎ و راه ضالین‎ احتراز‎ کنیم‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/56752/34 ر.ک: همان]</ref>.
وی علاوه بر این عبارت، در جای‎ دیگر‎ از این کتاب، با صراحت بیشتری‎ از این مساوی قرار‎ دادن‎ دین و صراط مستقیم جانب‎داری‎ می‌کند‎: «فهدی الله الناس ببركة نبوة محمد(ص)... ثم إنه سبحانه بعثه بدين الإسلام الذي‎ هو‎ الصراط المستقيم»؛ آن‎هم‎ صراط‎ مستقیمی‎ که دست‎کم‎ روزی‎ ده مرتبه از خداوند‎ می‎خواهیم‎ که ما را به آن هدایت کند و از جانب خداوند مأموریم از آن تبعیت‎ کنیم‎ و از ضد و غیر آن، یعنی راه‎ مغضوبین‎ و راه ضالین‎ احتراز‎ کنیم‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/56752/34 ر.ک: همان]</ref>.


وی خاطرنشان می‌سازد که غرض وی ضرورت ملازمت عبدبا «صراط مستقیم» و مخالفت وی با انحراف از صراط مستقیم و سبل اصحاب جحیم است. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در اینجا به ارتباط تنگاتنگ صراط و اندیشه سیاسی مسلمانان اشاره می‌کند و اینکه در این استعاره، شکاف نظریه و عمل به حداقل خود می‎رسد؛ زیرا هدف‎ از‎ شناسایی صراط‎ مستقیم، عمل و راه پیمودن و تطبیق عملی بندگان خداوند با صراط مستقیم و هدف از انحراف‎شناسی، اجتناب عملی از آن در زندگی است. آنگاه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] نظریه‎ اساسی‎ خود‎ را مطرح می‌کند که بنیان اصلی کتاب وی را تشکیل می‌دهد. وی در این قسمت از کتاب، در واقع به بیان‎ فرضیه‎ اصلی خود می‌پردازد و آن اینکه صراط مستقیم را به دو قسمت تقسیم می‌کند:  
وی خاطرنشان می‌سازد که غرض وی ضرورت ملازمت عبدبا «صراط مستقیم» و مخالفت وی با انحراف از صراط مستقیم و سبل اصحاب جحیم است. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در اینجا به ارتباط تنگاتنگ صراط و اندیشه سیاسی مسلمانان اشاره می‌کند و اینکه در این استعاره، شکاف نظریه و عمل به حداقل خود می‌رسد؛ زیرا هدف‎ از‎ شناسایی صراط‎ مستقیم، عمل و راه پیمودن و تطبیق عملی بندگان خداوند با صراط مستقیم و هدف از انحراف‎شناسی، اجتناب عملی از آن در زندگی است. آنگاه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] نظریه‎ اساسی‎ خود‎ را مطرح می‌کند که بنیان اصلی کتاب وی را تشکیل می‌دهد. وی در این قسمت از کتاب، در واقع به بیان‎ فرضیه‎ اصلی خود می‌پردازد و آن اینکه صراط مستقیم را به دو قسمت تقسیم می‌کند:  
اول، یک سلسله امور باطنی و معنوی نظیر اعتقادات و گرایش‎های قلبی است؛
اول، یک سلسله امور باطنی و معنوی نظیر اعتقادات و گرایش‎های قلبی است؛


خط ۷۴: خط ۷۴:
از سوی دیگر مخالفت ورزیدن با هدایت ظاهری کافران نیز موجب تباین‎ و جدایی‎ و انقطاع از عوامل مغضوب شدن و اسباب‎ ضلالت می‌شود و برعکس موجب‎ انعطاف‎ و نرمش با اهل هدایت و رضوان‎ خداوند‎ و موجب موالات و دوستداری مفلحان می‌شود. همچنان‎که هرچه ایمان فرد کامل‎تر شود‎ و شناختش‎ از اسلام بیشتر شود، طبعا‎ گرایش‎ و احساسش‎ به مفارقت و جدایی‎ نسبت به یهود و نصاری چه‎ از‎ نظر ظاهری و یا باطنی، افزایش می‎یابد و همچنین شدت بعد و دوری‌اش از اخلاق موجود برخی‎ از‎ به‎ظاهر مسلمانان بیشتر می‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/36 ر.ک: همان، ص36-‎37]</ref>.
از سوی دیگر مخالفت ورزیدن با هدایت ظاهری کافران نیز موجب تباین‎ و جدایی‎ و انقطاع از عوامل مغضوب شدن و اسباب‎ ضلالت می‌شود و برعکس موجب‎ انعطاف‎ و نرمش با اهل هدایت و رضوان‎ خداوند‎ و موجب موالات و دوستداری مفلحان می‌شود. همچنان‎که هرچه ایمان فرد کامل‎تر شود‎ و شناختش‎ از اسلام بیشتر شود، طبعا‎ گرایش‎ و احساسش‎ به مفارقت و جدایی‎ نسبت به یهود و نصاری چه‎ از‎ نظر ظاهری و یا باطنی، افزایش می‎یابد و همچنین شدت بعد و دوری‌اش از اخلاق موجود برخی‎ از‎ به‎ظاهر مسلمانان بیشتر می‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/36 ر.ک: همان، ص36-‎37]</ref>.


فراتر‎ از‎ این، دلیل‎ و ضرورت‎ دیگر‎ مخالفت با هدایت ظاهری‎ کفار و نظیر آنان در این است که اشتراک و مشابهت در هدی ظاهر با آنان، موجب‎ اختلاط‎ ظاهری این دو می‌شود و تفکیک و تمییز‎ صفوف‎ حق‎ و باطل‎ اصحاب‎ صراط مستقیم و اصحاب‎ مغضوبین‎ و ضالین از یکدیگر دچار اختلال می‌شود؛ تا آنجا که تمییز ظاهری آن دو از بین می‎رود‎ و تشخیص‎ هدایت‎‎یافتگان مشمول رضوان الله از یک‎سو‎ و مغضوبین‎ و ضالین‎ از‎ سوی‎ دیگر‎ دشوار می‌شود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اضافه می‌کند که همه این بحث‎ها تازه در صورتی است که تبعیت ظاهری از آنان در امری مباح باشد. پس اگر متابعت‎ از هدی الظاهر در امر واجبی باشد، موجب کفرشان می‌شود؛ زیرا موافقت با آنها خود شعبه‌ای از کفر و رضایت و موافقت در ضلالت و معاصی آنان است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>.
فراتر‎ از‎ این، دلیل‎ و ضرورت‎ دیگر‎ مخالفت با هدایت ظاهری‎ کفار و نظیر آنان در این است که اشتراک و مشابهت در هدی ظاهر با آنان، موجب‎ اختلاط‎ ظاهری این دو می‌شود و تفکیک و تمییز‎ صفوف‎ حق‎ و باطل‎ اصحاب‎ صراط مستقیم و اصحاب‎ مغضوبین‎ و ضالین از یکدیگر دچار اختلال می‌شود؛ تا آنجا که تمییز ظاهری آن دو از بین می‌رود‎ و تشخیص‎ هدایت‎‎یافتگان مشمول رضوان الله از یک‎سو‎ و مغضوبین‎ و ضالین‎ از‎ سوی‎ دیگر‎ دشوار می‌شود. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اضافه می‌کند که همه این بحث‎ها تازه در صورتی است که تبعیت ظاهری از آنان در امری مباح باشد. پس اگر متابعت‎ از هدی الظاهر در امر واجبی باشد، موجب کفرشان می‌شود؛ زیرا موافقت با آنها خود شعبه‌ای از کفر و رضایت و موافقت در ضلالت و معاصی آنان است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35832/2/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>.


وی سپس فصلی‎ مستقل‎ را به ذکر دلایلی نقلی از کتاب و سنت و اجماع بر امر مخالفت با کفار و نهی کردن از تشبیه به آنان، اختصاص می‌دهد. ابتدا به ذکر «آیات» مؤید بر نفی‎ تشبیه‎ به کفار می‌پردازد؛ از جمله آیه ١٢٠ بقره: '''وَ لَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ'''.
وی سپس فصلی‎ مستقل‎ را به ذکر دلایلی نقلی از کتاب و سنت و اجماع بر امر مخالفت با کفار و نهی کردن از تشبیه به آنان، اختصاص می‌دهد. ابتدا به ذکر «آیات» مؤید بر نفی‎ تشبیه‎ به کفار می‌پردازد؛ از جمله آیه ١٢٠ بقره: '''وَ لَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ'''.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش