تفسير القرآن الكريم و إعرابه و بيانه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
جلد اول کتاب، سخن ناشر، مقدمه و محتوای مطالب از استعاذه و ابتدای قرآن تا پایان سوره بقره را در بر دارد. جلد دوم، شامل سورههای آل عمران و نساء | جلد اول کتاب، سخن ناشر، مقدمه و محتوای مطالب از استعاذه و ابتدای قرآن تا پایان سوره بقره را در بر دارد. جلد دوم، شامل سورههای آل عمران و نساء میگردد. جلدهای بعدی بهترتیب شامل سورههای مائده تا اعراف، انفال تا رعد و ابراهیم تا طه میباشد. از منابع کتاب میتوان، تفسیر خازن، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|تفسیر کشاف زمخشری]]، [[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|تفسیر بیضاوی]]، [[تفسیر نسفی]]، تفسیر جلالین، حاشية الجمل، [[التبيان في إعراب القرآن|إعراب القرآن ابوالبقاء عکبری]]، [[مشكل إعراب القرآن|إعراب مشكل القرآن]] [[مکی بن حموش|مکی بن ابوطالب قیسی]]، فتح القريب المجيب، إعراب شواهد مغني اللبيب، فتح رب البرية، إعراب شواهد جامع الدروس العربية، قواعد اللغة العربية و... را نام برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23554/1/7 ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص7]</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه کتاب درباره آن مینویسد: «علوم قرآنی فراوان و متنوع است و علمای مسلمان از روز نزول قرآن کریم بر قلب پیامبر(ص) در علوم آن بحث کرده و آیاتش را کندوکاو میکردند تا از اسرار و گنجینههایش اطلاع یابند. | نویسنده در مقدمه کتاب درباره آن مینویسد: «علوم قرآنی فراوان و متنوع است و علمای مسلمان از روز نزول قرآن کریم بر قلب پیامبر(ص) در علوم آن بحث کرده و آیاتش را کندوکاو میکردند تا از اسرار و گنجینههایش اطلاع یابند. | ||
نویسنده | نویسنده میگوید: پُربیراه نگفتهام اگر بگویم که اعراب قرآن، تنها وسیله فهم اسرار این کتاب است؛ زیرا اعراب قرآن است که محذوفش را بیان کرده و تقدیر آن را روشن میسازد و از نزدیک یا دور به آن اشاره میکند. بههرحال کسی از علما کتابی را ننوشته که دربردارنده اعراب کافی و وافی باشد، بلکه تنها بر بیان اعراب موارد دشوار با حل برخی معقّدات اکتفا کردهاند یا صرفا برخی مشکلات را توضیح دادهاند؛ مثلا در [[التبيان في إعراب القرآن|اعراب ابوالبقاء عکبری]]، یا [[مشكل إعراب القرآن|مکی بن ابوطالب قیسی]] یا دیگران همین اتفاق افتاده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23554/1/5 ر.ک: همان، ص5-6]</ref>. | ||
[[دره، محمد علي|شیخ محمد علی دره]]، از همان اوانی که دست به قلم برده قصد نوشتن چنین اثری را داشته است. او خواهان نگارش کتابی در اعراب قرآن بوده که کافی و وافی باشد و هم برای مبتدیان در این فن مفید باشد و هم برای ماهران و عالمان. این قصد با درخواست بسیاری از افراد، بهویژه محمد محییالدین عبدالحمید مصری نسبت به این امر، تشدید شده است. محمد محییالدین بهواسطه کسی که کتابهای نویسنده را به او میرسانده و او را در منزلش زیارت میکرده، از نویسنده خواسته است که آیاتی را که [[ابن هشام، عبدالله بن یوسف|ابن هشام]] در [[مغني اللبيب عن كتب الأعاريب|مغنی]] به آنها استشهاد کرده، بهعلاوه شواهدی که خود نویسنده بر آن افزوده، بنویسد. | [[دره، محمد علي|شیخ محمد علی دره]]، از همان اوانی که دست به قلم برده قصد نوشتن چنین اثری را داشته است. او خواهان نگارش کتابی در اعراب قرآن بوده که کافی و وافی باشد و هم برای مبتدیان در این فن مفید باشد و هم برای ماهران و عالمان. این قصد با درخواست بسیاری از افراد، بهویژه محمد محییالدین عبدالحمید مصری نسبت به این امر، تشدید شده است. محمد محییالدین بهواسطه کسی که کتابهای نویسنده را به او میرسانده و او را در منزلش زیارت میکرده، از نویسنده خواسته است که آیاتی را که [[ابن هشام، عبدالله بن یوسف|ابن هشام]] در [[مغني اللبيب عن كتب الأعاريب|مغنی]] به آنها استشهاد کرده، بهعلاوه شواهدی که خود نویسنده بر آن افزوده، بنویسد. | ||
نویسنده | نویسنده میگوید: من در این هنگام یقین پیدا کردم که باید آیات مورد استشهاد در اعراب قرآن را بهصورت کامل بنویسم. در این هنگام به اعراب شواهد جامع دروس عربی و شرح آن بعد از اعراب شواهد مغنی پرداختم و سپس چاپ و منتشر شد. سپس به شرح کتاب قواعد اللغة العربية و اعراب مثالها و شواهد آن پرداختم که آن نیز چاپ و منتشر شد. پس از آن اعراب و شرح معلقات عشر و اعراب شواهد همع الهوامع را در دست گرفتم که هنوز به چاپ نرسیده و بهصورت دستنویس پیش خودم هستند. پس از آن نیز رساله کوچکی در حج و حجاج در روزگار ما «الحج و الحجاج في هذا الزمن» را به چاپ رساندم، ولی در تمام این مدت، در ذهنم بود که باید کتابی در اعراب کامل قرآن کریم بنویسم و پس از کش و قوسها و تردیدها و... نهایتا به این کار اقدام کردم و نتیجه آن کتابی است که پیش روی شماست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23554/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>. | ||
تنبیه به موارد ذیل در این کتاب بسزاست: | تنبیه به موارد ذیل در این کتاب بسزاست: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# وجوه قرائات و نتایج اعرابی حاصله از آن در این کتاب آمده است. البته این امر با قصد موجزنگاری در این کتاب منافاتی ندارد؛ چراکه هدف از نگارش آن، علم به جمیع وجوه اعراب بهمنظور فهم بهتر قرآن کریم بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23554/1/6 ر.ک: همان، ص6-7]</ref>. | # وجوه قرائات و نتایج اعرابی حاصله از آن در این کتاب آمده است. البته این امر با قصد موجزنگاری در این کتاب منافاتی ندارد؛ چراکه هدف از نگارش آن، علم به جمیع وجوه اعراب بهمنظور فهم بهتر قرآن کریم بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23554/1/6 ر.ک: همان، ص6-7]</ref>. | ||
در بخشی از کتاب در توضیح کلمه «عالمین» در سوره حمد میخوانیم: عالمین، جمع عالم (به فتح لام) است. جمع بسته شده، چون عوالم هستی مختلف و متفاوتند و این پاسخی است به کسانی که قائلند عالم اسم جنس است و بر ماسوای الله صدق میکند و جمع در عربی بر سه فرد و بیشتر اطلاق میشود. به دلیل تغلیب عقلا بر غیر عقلا این کلمه با یاء و نون جمع بسته شده... مقاتل | در بخشی از کتاب در توضیح کلمه «عالمین» در سوره حمد میخوانیم: عالمین، جمع عالم (به فتح لام) است. جمع بسته شده، چون عوالم هستی مختلف و متفاوتند و این پاسخی است به کسانی که قائلند عالم اسم جنس است و بر ماسوای الله صدق میکند و جمع در عربی بر سه فرد و بیشتر اطلاق میشود. به دلیل تغلیب عقلا بر غیر عقلا این کلمه با یاء و نون جمع بسته شده... مقاتل میگوید: عالمون، شامل هشتاد هزار عالم میشود که چهل هزار آن در خشکی و چهل هزار در دریاست. جمع مذکر سالم بسته شدن این کلمه هم به دلیل تغلیب عاقلان بر غیر عاقلان است. عالم مشتق از علامت است؛ زیرا عالم هستی علامتی است بر وجود خالقش و دلالت بر وجود خالق و صانع و وحدانیت او دارد...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23554/1/20 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص20]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
نسخهٔ ۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۹
تفسير القرآن الكريم و إعرابه و بيانه | |
---|---|
پدیدآوران | دره، محمد علي (نويسنده) |
ناشر | دار ابن کثير |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1 الی جلد 10= 2009م , 1430ق, |
شابک | 978-9953-520-23-0 |
موضوع | تفاسير - قرن 14
تفاسير اهل سنت - قرن 14 قرآن - اعراب قرآن -- مسائل لغوي |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 10 |
کد کنگره | BP 98 /د4ت7 1388 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تفسير القرآن الكريم و إعرابه و بيانه، تألیف شیخ محمد علی طه دره، در موضوع تفسیر، تبیین و ترکیب آیات قرآن، به زبان عربی است.
ساختار
جلد اول کتاب، سخن ناشر، مقدمه و محتوای مطالب از استعاذه و ابتدای قرآن تا پایان سوره بقره را در بر دارد. جلد دوم، شامل سورههای آل عمران و نساء میگردد. جلدهای بعدی بهترتیب شامل سورههای مائده تا اعراف، انفال تا رعد و ابراهیم تا طه میباشد. از منابع کتاب میتوان، تفسیر خازن، تفسیر کشاف زمخشری، تفسیر بیضاوی، تفسیر نسفی، تفسیر جلالین، حاشية الجمل، إعراب القرآن ابوالبقاء عکبری، إعراب مشكل القرآن مکی بن ابوطالب قیسی، فتح القريب المجيب، إعراب شواهد مغني اللبيب، فتح رب البرية، إعراب شواهد جامع الدروس العربية، قواعد اللغة العربية و... را نام برد[۱].
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه کتاب درباره آن مینویسد: «علوم قرآنی فراوان و متنوع است و علمای مسلمان از روز نزول قرآن کریم بر قلب پیامبر(ص) در علوم آن بحث کرده و آیاتش را کندوکاو میکردند تا از اسرار و گنجینههایش اطلاع یابند.
نویسنده میگوید: پُربیراه نگفتهام اگر بگویم که اعراب قرآن، تنها وسیله فهم اسرار این کتاب است؛ زیرا اعراب قرآن است که محذوفش را بیان کرده و تقدیر آن را روشن میسازد و از نزدیک یا دور به آن اشاره میکند. بههرحال کسی از علما کتابی را ننوشته که دربردارنده اعراب کافی و وافی باشد، بلکه تنها بر بیان اعراب موارد دشوار با حل برخی معقّدات اکتفا کردهاند یا صرفا برخی مشکلات را توضیح دادهاند؛ مثلا در اعراب ابوالبقاء عکبری، یا مکی بن ابوطالب قیسی یا دیگران همین اتفاق افتاده است[۲].
شیخ محمد علی دره، از همان اوانی که دست به قلم برده قصد نوشتن چنین اثری را داشته است. او خواهان نگارش کتابی در اعراب قرآن بوده که کافی و وافی باشد و هم برای مبتدیان در این فن مفید باشد و هم برای ماهران و عالمان. این قصد با درخواست بسیاری از افراد، بهویژه محمد محییالدین عبدالحمید مصری نسبت به این امر، تشدید شده است. محمد محییالدین بهواسطه کسی که کتابهای نویسنده را به او میرسانده و او را در منزلش زیارت میکرده، از نویسنده خواسته است که آیاتی را که ابن هشام در مغنی به آنها استشهاد کرده، بهعلاوه شواهدی که خود نویسنده بر آن افزوده، بنویسد.
نویسنده میگوید: من در این هنگام یقین پیدا کردم که باید آیات مورد استشهاد در اعراب قرآن را بهصورت کامل بنویسم. در این هنگام به اعراب شواهد جامع دروس عربی و شرح آن بعد از اعراب شواهد مغنی پرداختم و سپس چاپ و منتشر شد. سپس به شرح کتاب قواعد اللغة العربية و اعراب مثالها و شواهد آن پرداختم که آن نیز چاپ و منتشر شد. پس از آن اعراب و شرح معلقات عشر و اعراب شواهد همع الهوامع را در دست گرفتم که هنوز به چاپ نرسیده و بهصورت دستنویس پیش خودم هستند. پس از آن نیز رساله کوچکی در حج و حجاج در روزگار ما «الحج و الحجاج في هذا الزمن» را به چاپ رساندم، ولی در تمام این مدت، در ذهنم بود که باید کتابی در اعراب کامل قرآن کریم بنویسم و پس از کش و قوسها و تردیدها و... نهایتا به این کار اقدام کردم و نتیجه آن کتابی است که پیش روی شماست[۳].
تنبیه به موارد ذیل در این کتاب بسزاست:
- مبتدی در این فن، از شرح و تفسیر کلام خدا، هم بهصورت افراد در کلمات و هم در جملات، بهره میبرد.
- برای استفاده از این کتاب، لازم است ابتدائیات قواعد نحو را بلد باشیم.
- برای پیشگیری از اطاله کلام، نویسنده در این اثر، شیوه اختصار و ایجاز را برگزیده؛ البته در برخی موارد در شرح، توسعه بیشتری داده است که به جهت نیاز مطلب به این امر بوده است.
- در برخی موارد به آیه سوره سابق یا سوره بعدی احاله شده است؛ مثلا در قصه اصحاب سبت که در سوره اعراف بهتفصیل از آن بحث شده، در سورههای بقره و نساء و مائده به آن اشاره شده است که این کار نیز به جهت رعایت اختصار صورت گرفته است.
- استعاذه و بسمله، برای یک بار در ابتدای کتاب شرح شده است.
- سوره فاتحه شماره خاصی نخورده است و صرفا به اسمش آدرس داده شده است.
- درباره سایر سورهها، بهترتیب بقره با شماره 2، آل عمران با شماره 3 و... شمارهگذاری شده و در جایی که دو شماره داده شده است، شماره اول اشاره به آیه و شماره دوم اشاره به سوره دارد؛ مثلا شماره (20/5)، یعنی آیه بیستم از سوره مائده و... ولی در جایی که صرفا یک شماره ذکر شده است، آن شماره مربوط به رقم سوره میباشد.
- ضمیرهای «إياك» و «إياكم» و... مبنی بر آنچه آخر لفظ به آن منتهی میشود بشمار آمده است.
- وجوه قرائات و نتایج اعرابی حاصله از آن در این کتاب آمده است. البته این امر با قصد موجزنگاری در این کتاب منافاتی ندارد؛ چراکه هدف از نگارش آن، علم به جمیع وجوه اعراب بهمنظور فهم بهتر قرآن کریم بوده است[۴].
در بخشی از کتاب در توضیح کلمه «عالمین» در سوره حمد میخوانیم: عالمین، جمع عالم (به فتح لام) است. جمع بسته شده، چون عوالم هستی مختلف و متفاوتند و این پاسخی است به کسانی که قائلند عالم اسم جنس است و بر ماسوای الله صدق میکند و جمع در عربی بر سه فرد و بیشتر اطلاق میشود. به دلیل تغلیب عقلا بر غیر عقلا این کلمه با یاء و نون جمع بسته شده... مقاتل میگوید: عالمون، شامل هشتاد هزار عالم میشود که چهل هزار آن در خشکی و چهل هزار در دریاست. جمع مذکر سالم بسته شدن این کلمه هم به دلیل تغلیب عاقلان بر غیر عاقلان است. عالم مشتق از علامت است؛ زیرا عالم هستی علامتی است بر وجود خالقش و دلالت بر وجود خالق و صانع و وحدانیت او دارد...[۵].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد (بهصورت بسیار مختصر و در حد ذکر نام سورهها و جزءهای قرآن کریم) در انتهای همان جلد ذکر شده است. پاورقیها کمتعدادند.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.