رسالة مابعدالطبيعة: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'یر' به 'یر') |
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ابن رشد در سراسر سدههای میانه و نیز در دوران رنسانس اروپا پیش از هر چیز بهعنوان شارح بزرگ نوشتههای [[ارسطو]] مشهور بوده است و این عنوان بهحق به وی داده شده است. وی را میتوان یکی از بزرگترین مفسران آثار [[ارسطو]] در همه دورانها بشمار آورد. شهرت و نفوذ تفاسیر و شرحهای او بر نوشتههای [[ارسطو]] تا بدان حد رسیده بود که در سدههای میانه شعاری در اینباره معروف شده بود که میگفت: «طبیعت تفسیرشده از سوی [[ارسطو]] و ارسطوی تفسیرشده از سوی ابن رشد». ابن رشد افزون بر تفسیرها و شرحهای خود بر آثار [[ارسطو]]، دارای نوشتههای مستقلی است که هریک از ارزش ویژه فلسفی و پژوهشی برخوردار است<ref>ر.ک: خراسانی، شرفالدین، ص560</ref>. | ابن رشد در سراسر سدههای میانه و نیز در دوران رنسانس اروپا پیش از هر چیز بهعنوان شارح بزرگ نوشتههای [[ارسطو]] مشهور بوده است و این عنوان بهحق به وی داده شده است. وی را میتوان یکی از بزرگترین مفسران آثار [[ارسطو]] در همه دورانها بشمار آورد. شهرت و نفوذ تفاسیر و شرحهای او بر نوشتههای [[ارسطو]] تا بدان حد رسیده بود که در سدههای میانه شعاری در اینباره معروف شده بود که میگفت: «طبیعت تفسیرشده از سوی [[ارسطو]] و ارسطوی تفسیرشده از سوی ابن رشد». ابن رشد افزون بر تفسیرها و شرحهای خود بر آثار [[ارسطو]]، دارای نوشتههای مستقلی است که هریک از ارزش ویژه فلسفی و پژوهشی برخوردار است<ref>ر.ک: خراسانی، شرفالدین، ص560</ref>. | ||
| | ||
شرحهای ابن رشد بر آثار [[ارسطو]] به سه دسته تقسیم میشوند: شرحهای مفصل و بزرگ که «تفسیر» یا «شرح» نامیده میشوند، شرحهای متوسط موسوم به «تلخیص» و خلاصههای نوشتههای [[ارسطو]] که «جامع» و در جمع «جوامع» نام دارند. شیوه کار ابن رشد در خلاصهها یا «جوامع» چنین است که وی در آنها همیشه از سوی خود سخن میگوید؛ درحالیکه عقاید و نظریات ارسطو را بیان میکند و در این رهگذر از نوشتههای دیگر وی برای توضیح و تکمیل متن در دست، بهره میگیرد و از خودش نیز مطالبی بر آنها | شرحهای ابن رشد بر آثار [[ارسطو]] به سه دسته تقسیم میشوند: شرحهای مفصل و بزرگ که «تفسیر» یا «شرح» نامیده میشوند، شرحهای متوسط موسوم به «تلخیص» و خلاصههای نوشتههای [[ارسطو]] که «جامع» و در جمع «جوامع» نام دارند. شیوه کار ابن رشد در خلاصهها یا «جوامع» چنین است که وی در آنها همیشه از سوی خود سخن میگوید؛ درحالیکه عقاید و نظریات ارسطو را بیان میکند و در این رهگذر از نوشتههای دیگر وی برای توضیح و تکمیل متن در دست، بهره میگیرد و از خودش نیز مطالبی بر آنها میافزاید<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
«جوامع كتب أرسطوطاليس في الطبيعيات و الإلهيات»، خلاصههایی از کتب «درباره طبیعت» و متافیزیک [[ارسطو]]<nowiki/>ست. همه آن نوشتهها در مجموعهای زیر عنوان رسائل ابن رشد میان سالهای 1946-1947م، در حیدرآباد دکن چاپ و منتشر شد که این عناوین را در بر دارد: السماع الطبيعي، السماء و العالم، الكون و الفساد، الآثار العلوية، كتاب النفس و مابعدالطبيعة<ref>ر.ک: همان، ص563-562؛ مقدمه محققین، ص8-5</ref>. | «جوامع كتب أرسطوطاليس في الطبيعيات و الإلهيات»، خلاصههایی از کتب «درباره طبیعت» و متافیزیک [[ارسطو]]<nowiki/>ست. همه آن نوشتهها در مجموعهای زیر عنوان رسائل ابن رشد میان سالهای 1946-1947م، در حیدرآباد دکن چاپ و منتشر شد که این عناوین را در بر دارد: السماع الطبيعي، السماء و العالم، الكون و الفساد، الآثار العلوية، كتاب النفس و مابعدالطبيعة<ref>ر.ک: همان، ص563-562؛ مقدمه محققین، ص8-5</ref>. |
نسخهٔ ۲۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۵
رسالة مابعدالطبيعة | |
---|---|
پدیدآوران | ابن رشد، محمد بن احمد (نویسنده)
عجم، رفيق (محقق) جهامي، جيرار (محقق) |
ناشر | دار الفکر اللبناني |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | ابن رشد، محمد بن احمد، 520 - 595ق. - واژگان ما بعد الطبيعه |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BBR 653 1373 |
رسالة مابعدالطبيعة، تألیف محمد بن احمد اندلسی، مشهور به ابن رشد (متوفی 595ق)، فیلسوف، شارح و مفسر آثار ارسطوست. این اثر با مقدمه و تحقیق رفیق عجم و جیرار جهامی منتشر شده است.
ساختار
این اثر مشتمل بر مقدمه محققین، چهار مقاله و یک ضمیمه است. بهجز مقاله اول که عناوین مباحث آن از سوی نویسنده انتخاب شده، مباحث باقی مقالات بدون عنوان نگارش شده و عناوین مباحث از سوی محققین انتخاب شده است.
گزارش محتوا
ابن رشد در سراسر سدههای میانه و نیز در دوران رنسانس اروپا پیش از هر چیز بهعنوان شارح بزرگ نوشتههای ارسطو مشهور بوده است و این عنوان بهحق به وی داده شده است. وی را میتوان یکی از بزرگترین مفسران آثار ارسطو در همه دورانها بشمار آورد. شهرت و نفوذ تفاسیر و شرحهای او بر نوشتههای ارسطو تا بدان حد رسیده بود که در سدههای میانه شعاری در اینباره معروف شده بود که میگفت: «طبیعت تفسیرشده از سوی ارسطو و ارسطوی تفسیرشده از سوی ابن رشد». ابن رشد افزون بر تفسیرها و شرحهای خود بر آثار ارسطو، دارای نوشتههای مستقلی است که هریک از ارزش ویژه فلسفی و پژوهشی برخوردار است[۱]. شرحهای ابن رشد بر آثار ارسطو به سه دسته تقسیم میشوند: شرحهای مفصل و بزرگ که «تفسیر» یا «شرح» نامیده میشوند، شرحهای متوسط موسوم به «تلخیص» و خلاصههای نوشتههای ارسطو که «جامع» و در جمع «جوامع» نام دارند. شیوه کار ابن رشد در خلاصهها یا «جوامع» چنین است که وی در آنها همیشه از سوی خود سخن میگوید؛ درحالیکه عقاید و نظریات ارسطو را بیان میکند و در این رهگذر از نوشتههای دیگر وی برای توضیح و تکمیل متن در دست، بهره میگیرد و از خودش نیز مطالبی بر آنها میافزاید[۲].
«جوامع كتب أرسطوطاليس في الطبيعيات و الإلهيات»، خلاصههایی از کتب «درباره طبیعت» و متافیزیک ارسطوست. همه آن نوشتهها در مجموعهای زیر عنوان رسائل ابن رشد میان سالهای 1946-1947م، در حیدرآباد دکن چاپ و منتشر شد که این عناوین را در بر دارد: السماع الطبيعي، السماء و العالم، الكون و الفساد، الآثار العلوية، كتاب النفس و مابعدالطبيعة[۳].
رساله مابعدالطبیعه، پنجمین رساله از این مجموعه است. محققین اثر بر این کتاب مقدمهای نوشتهاند. در این مقدمه ابتدا مصادر رسالههای مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. پس از آن روش تحقیق و مباحث مذکور در رساله مابعدالطبیعه ذکر شده است. در انتهای این مقدمه به دلائل ابن رشد بر وجود، وحدانیت و صفات خداوند اشاره شده است؛ بهعنوان مثال ابن رشد در بحث صفات الله، بر صفات کمالیه ذکرشده در قرآن کریم که هفت صفت است و عبارت است از: علم، حیات، قدرت، اراده، سمع، بصر و کلام، متمرکز شده است؛ مثلاً علم ثابت است به جهت ترتیبی که در آفریدههای خداوند و تسخیر بعضی، توسط بعضی مشاهده میکنیم و این علم قدیم است[۴].
ابن رشد در ضمن چهار مقاله رساله، از موجود و موجودات اول و مجردات بحث میکند. مقاله اول این رساله، مشتمل بر تعریف برخی کلیات و واژگان مانند: هویت، جوهر، عرض، ذات، شیء، واحد و تقابل است. مقاله دوم، از ارتباط این مفاهیم بحث میکند. این بحث، منحصر در مباحث منطقی نیست، بلکه آمیخته با مسائل وجود است. مقاله سوم، ادامه بحث مبادی موجودات است؛ مانند: صورت و هیولی، قوه و فعل و کل و جزء. در مقاله چهارم نیز ادامه مبادی که لواحق نامیده شده، مانند: محرک، متحرک، عقل و معقول و علت اولی بررسی شده است.
ابن رشد در ابتدای رساله هدف خود از نگارش کتاب را اتخاذ گفتههای علمی از مقالات ارسطو در علم مابعدالطبیعه، مطابق شیوه رایج خود در کتب پیشین دانسته است. پس در ابتدای مباحث خود، به غرض این علم، منفعت، اقسام، مرتبه و نسبت و بهطور خلاصه به امور نافعی که تصورش به هنگام شروع در این صناعت تقدم دارد، پرداخته است.[۵].
وی همچنین در رابطه با فلسفه اولی معتقد است: روشهای تعلیم مورد استفاده در فلسفه اولی، همان روشهای تعالیم بهکاررفته در سایر علوم است، اما انواع براهین بهکاررفته بیشتر است.[۶].
وی در ابتدای مقاله سوم، به موضوع جوهر و لواحق آن میپردازد. جوهر در معانی مختلفی بهکار میرود که مشهورترین و معروفترین آنها به چیزی گفته میشود که در موضوعی نباشد و محمول بر موضوعی هم نباشد؛ مانند اشخاص انسان، حیوان، گیاه، ستارگان و سنگ[۷].
نویسنده از آنجا که در این اثر بنای بر اختصار داشته، برخی مباحث را به کتب دیگرش ارجاع داده است؛ بهعنوان مثال در بحث متقدم و متأخر، پس از اشاره به پنجگونه تقدم زمانی، رتبی، شرفی، طبعی و سببی، توضیح هریک از این اقسام را به کتاب مقولات خود ارجاع میدهد[۸].
در انتهای رساله، بخشی با عنوان ضمیمه آمده که در آن نصیحتهای بزرگانی چون افلاطون، سقراط، بزرجمهر و داود(ع) درباره سیاست و اخلاق ذکر شده است. از داود(ع) چنین میخوانیم: برای دنیا کار میکنید، درحالیکه بدون اینکه بدانید [ظاهرا بدون اینکه کاری بکنید] در دنیا روزی داده میشوید و برای آخرت کاری نمیکنید، درحالیکه در آخرت جز برای عمل روزی داده نخواهید شد[۹].
وضعیت کتاب
فهرست مصطلحات و اعلام در انتهای اثر ذکر شده است.
فعالیتهای محققین اثر عبارت است از: ضبط آیات قرآن و ذکر نام سوره و شماره آیه در کروشه، ایجاد عناوین جدید علاوه بر عناوین گذشته با ذکر در کروشه و ارائه برخی توضیحات.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه محققین و متن کتاب.
- خراسانی، شرفالدین، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج3، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.