المنخول من تعليقات الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۲: خط ۳۲:
'''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی]] (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[هیتو، محمد حسن|محمدحسین هیتو]] به چاپ رسیده است.
'''المنخول من تعليقات الأصول'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی]] (متوفی 505ق)، کتابی است در علم اصول فقه که با تحقیق [[هیتو، محمد حسن|محمدحسین هیتو]] به چاپ رسیده است.


[[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در صحت انتساب این کتاب به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است که آن را بر طبق دروس و نظرات [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نوشته است؛ درحالی‎که این کتاب، قطعا از آثار غزالی می‎باشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «[[شفاء الغليل فيما في كلام العرب من الدخيل|شفاء الغليل]]»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] منسوب کرده‎اند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداخته‎اند، این کتاب را جزء آثار او، برشمرده‎اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/37 ر.ک: مقدمه محقق، ص37]</ref>.
[[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در صحت انتساب این کتاب به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تشکیک کرده و احتمال داده است که این اثر، نوشته یکی از شاگردان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] است که آن را بر طبق دروس و نظرات [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] نوشته است؛ درحالی‎که این کتاب، قطعا از آثار غزالی می‎باشد؛ زیرا خود وی در مقدمه کتاب دیگرش تحت عنوان «المستصفی»، به آن اشاره نموده و در کتاب «[[شفاء الغليل فيما في كلام العرب من الدخيل|شفاء الغليل]]»، به آن احاله کرده است. علاوه بر این، تمامی اصولیون از عهد [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] تاکنون، از این کتاب نقل نموده و بالاجماع، آن را به [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] منسوب کرده‌اند. همچنین مورخینی که به شرح حال وی پرداخته‌اند، این کتاب را جزء آثار او، برشمرده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/37 ر.ک: مقدمه محقق، ص37]</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۲: خط ۵۲:
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، امام‎الحرمین بوده و همچنان‎که در پایان کتاب اشاره کرده است، به تدوین افکار و ترتیب تعلیقات او، بدون کم کردن یا افزودن چیزی به آن، پرداخته است. اما این امر در حقیقت، باعث نشده است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، در اکثر آراء استاد خود، ابداء رأی نداشته باشد و از برخی از آنها، اعراض ننموده و خلاف آن را اختیار نکرده باشد؛ به‎عنوان مثال، به چند نمونه از این موارد، اشاره می‎شود:
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، دارای شخصیت مستقلی نبوده و بیشتر، تابع افکار استاد خود، امام‎الحرمین بوده و همچنان‎که در پایان کتاب اشاره کرده است، به تدوین افکار و ترتیب تعلیقات او، بدون کم کردن یا افزودن چیزی به آن، پرداخته است. اما این امر در حقیقت، باعث نشده است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، در اکثر آراء استاد خود، ابداء رأی نداشته باشد و از برخی از آنها، اعراض ننموده و خلاف آن را اختیار نکرده باشد؛ به‎عنوان مثال، به چند نمونه از این موارد، اشاره می‎شود:
#:امام‎الحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد».
#:امام‎الحرمین مطقا ازدحام دو علت بر معلول واحد را شرعا ممتنع و عقلا جایز دانسته است، اما [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، خلاف این رأی را انتخاب نموده و چنین نوشته است: «و المختار أن العلل قد تزدحم علی حكم واحد».
#:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پاره‎ای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/42 ر.ک: همان، ص42-‎43]</ref>.
#:در عبارتی پیرامون فساد فرع و اصل، قول شخص دیگری را بر قول استاد، ترجیح داده و چنین گفته است: «اختلفوا في أنه من فن الشبه أو فن المخيل و اختار الإمام كونه مخيلا... و قال القاضي هو شبه قوي و لعل ما ذكره القاضي أقرب» و... که این عبارات، بر این امر دلالت دارند که وی، صرفا ناقل نظریات استاد خود نبوده و در پاره‌ای موارد، با آن مخالفت کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/42 ر.ک: همان، ص42-‎43]</ref>.
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ به‎عنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالی‎که در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/44 ر.ک: همان، ص44]</ref>.
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از برخی آراء و نظریات خود که در این کتاب، قائل به آنها بوده، در کتاب دیگرش «المستصفی» اعراض نموده و نظریات دیگری را برگزیده است؛ به‎عنوان مثال، وی در این کتاب، قائل به جواز احتجاج به مفهوم صفت مناسب حکم شده است؛ درحالی‎که در کتاب «المستصفی» از این قول اعراض نموده و قائل به عدم حجیت مفهوم مطلقا (مناسب حکم یا غیر مناسب) شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/44 ر.ک: همان، ص44]</ref>.
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>.
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، اقوالی را به برخی از جمله امام مالک و ابوحنیفه نسبت داده است که منبع و مصدر آن معلوم نیست و حتی در برخی موارد، خلاف آن قول در منابع و مصادر ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/45 ر.ک: همان، ص45]</ref>.
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود می‎باشد؛ درحالی‎که وی در آثار بعدی خود، موضعی میانه‎روتر را انتخاب نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>.
# [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در پایان کتاب خود، به وجه تقدیم مذهب شافعی بر سایر مذاهب اشاره کرده و از عباراتی در بطلان مذهب حنفیه استفاده نموده است که نشانگر تعصب وی، بر مذهب خود می‎باشد؛ درحالی‎که وی در آثار بعدی خود، موضعی میانه‎روتر را انتخاب نموده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>.
# برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز می‎باشد؛ به‎گونه‎ای که برخی از مطالب آن، به‎صورت اشاره و برخی نیز مغلق است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/48 ر.ک: همان، ص48]</ref>.
# برخی از عبارات کتاب، بسیار موجز می‎باشد؛ به‎گونه‌ای که برخی از مطالب آن، به‎صورت اشاره و برخی نیز مغلق است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/48 ر.ک: همان، ص48]</ref>.
# امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، غالباً  اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالی‎که در «المستصفی» غالباً  نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاه‎ها، به‎صورت «قيل...» اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>.
# امتیاز خاصی که این کتاب، نسبت به کتاب «المستصفی» دارد، آن است که [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در این کتاب، غالباً  اقوال را به قائلین آنها نسبت داده و به اسامی آنها، اشاره کرده است؛ درحالی‎که در «المستصفی» غالباً  نظریه نویسنده ذکر گردیده و سپس به سایر نظرات و دیدگاه‎ها، به‎صورت «قيل...» اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28866/1/49 ر.ک: همان، ص49]</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش