دیوان ظهیرالدین فاریابی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'می‎پ' به 'می‌پ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۰: خط ۳۰:
'''دیوان ظهیرالدین فاریابی''' شرح احوال و اشعار [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|محمد بن طاهر ظهیر فاریابی]] (متوفی 598ق) شاعر قرن ششم هجری است. این کتاب با مقدمه، تصحیح و تحقیق دکتر [[يزدگردي، اميرحسن|امیرحسن یزدگردی]] (متوفی 1365ش)، به اهتمام [[دادبه، اصغر|اصغر دادبه]] منتشر گردیده است.
'''دیوان ظهیرالدین فاریابی''' شرح احوال و اشعار [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|محمد بن طاهر ظهیر فاریابی]] (متوفی 598ق) شاعر قرن ششم هجری است. این کتاب با مقدمه، تصحیح و تحقیق دکتر [[يزدگردي، اميرحسن|امیرحسن یزدگردی]] (متوفی 1365ش)، به اهتمام [[دادبه، اصغر|اصغر دادبه]] منتشر گردیده است.


امیر خسرو دهلوی در مقدمه‎ای که بر دیوان خود به نثر نوشته است [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] و رضی‎الدین نیشابوری را از متقدمان شعرا که بر فنون علم مملو و مشحون بوده‎اند و فروترین پایه ایشان، انشای شعر بود، شمرده است.
امیر خسرو دهلوی در مقدمه‌ای که بر دیوان خود به نثر نوشته است [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] و رضی‎الدین نیشابوری را از متقدمان شعرا که بر فنون علم مملو و مشحون بوده‌اند و فروترین پایه ایشان، انشای شعر بود، شمرده است.




خط ۴۷: خط ۴۷:


==ساختار==
==ساختار==
مشتمل بر مقدمه‎ای در معرفی محقق اثر قلم [[دادبه، اصغر|اصغر دادبه]] و دو بخش است: بخش اول مشتمل بر مقدمه جامع دیوان [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]] به قلم محقق، قصاید، قطعات، ترکیب‎بند، ملمعات، غزلیات، رباعیات و یک قطعه می‎باشد؛ بخش دوم نیز به شش فصل تقسیم شده است.
مشتمل بر مقدمه‌ای در معرفی محقق اثر قلم [[دادبه، اصغر|اصغر دادبه]] و دو بخش است: بخش اول مشتمل بر مقدمه جامع دیوان [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]] به قلم محقق، قصاید، قطعات، ترکیب‎بند، ملمعات، غزلیات، رباعیات و یک قطعه می‎باشد؛ بخش دوم نیز به شش فصل تقسیم شده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
بخش اول کتاب گذشته از احوال و آثار مرحوم [[يزدگردي، اميرحسن|دکتر یزدگردی]] به قلم دکتر [[دادبه، اصغر|دادبه]] (تا صفحه 20) که گزارش دلسوزانه‎ای از زندگی و آثار خامه یزدگردی است، مشتمل بر مقدمه جامع دیوان استاد [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیرالدین فاریابی]]، قصاید، قطعات، ترکیب‎بند، ملمعات، غزلیات، رباعیات و یک قطعه می‎باشد.
بخش اول کتاب گذشته از احوال و آثار مرحوم [[يزدگردي، اميرحسن|دکتر یزدگردی]] به قلم دکتر [[دادبه، اصغر|دادبه]] (تا صفحه 20) که گزارش دلسوزانه‌ای از زندگی و آثار خامه یزدگردی است، مشتمل بر مقدمه جامع دیوان استاد [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیرالدین فاریابی]]، قصاید، قطعات، ترکیب‎بند، ملمعات، غزلیات، رباعیات و یک قطعه می‎باشد.


بخش دوم که خود به شش فصل تقسیم شده است، دربردارنده این مطالب است: زندگی [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، شعر ظهیر، شعر ظهیر در کتب ادب، دیوان [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]]، فرهنگ لغات و کنایات و تعبیرات، حواشی و تعلیقات و سرانجام، کتب و مؤلفاتی که محل اعتماد و مورد استفاده قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.
بخش دوم که خود به شش فصل تقسیم شده است، دربردارنده این مطالب است: زندگی [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]]، شعر ظهیر، شعر ظهیر در کتب ادب، دیوان [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر فاریابی]]، فرهنگ لغات و کنایات و تعبیرات، حواشی و تعلیقات و سرانجام، کتب و مؤلفاتی که محل اعتماد و مورد استفاده قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۶:
در فصل اول در رابطه با زندگی ظهیر، مصحح به‎دقت در باب نام و نسب، زادگاه، مسافرت‎ها، تحصیلات‎، مذهب‎، وضع مادی و گذران زندگی، اخلاق، استادان و شاگردان، خانواده، درگذشت، مزار، شاعران معاصر، نظر بزرگان و ممدوحان ظهیر، با استفاده از مآخذ معتبر موجود و در دسترس، سخن گفته است و بر آنچه او نوشته است کمتر می‎توان چیزی افزود<ref>ر.ک: همان</ref>.
در فصل اول در رابطه با زندگی ظهیر، مصحح به‎دقت در باب نام و نسب، زادگاه، مسافرت‎ها، تحصیلات‎، مذهب‎، وضع مادی و گذران زندگی، اخلاق، استادان و شاگردان، خانواده، درگذشت، مزار، شاعران معاصر، نظر بزرگان و ممدوحان ظهیر، با استفاده از مآخذ معتبر موجود و در دسترس، سخن گفته است و بر آنچه او نوشته است کمتر می‎توان چیزی افزود<ref>ر.ک: همان</ref>.


در فصل دوم این بخش که به شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] اختصاص یافته است‎، مصحح با باریک‎بینی و دقت علمی قریب به وسواس، قصاید، قطعات، ترکیب‎بندها‎، ملمعات‎، غزلیات، مثنوی‎ها، رباعیات، سبک شعر ظهیر و نقد آن و پاره‎ای از نکات دستوری و لغوی شعر وی را به محک نقد و تحقیق زده و از صافی ذوق سلیم خود گذرانده است‎.
در فصل دوم این بخش که به شعر [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] اختصاص یافته است‎، مصحح با باریک‎بینی و دقت علمی قریب به وسواس، قصاید، قطعات، ترکیب‎بندها‎، ملمعات‎، غزلیات، مثنوی‎ها، رباعیات، سبک شعر ظهیر و نقد آن و پاره‌ای از نکات دستوری و لغوی شعر وی را به محک نقد و تحقیق زده و از صافی ذوق سلیم خود گذرانده است‎.


در فصل سوم، شعر ظهیر در کتب ادب مورد تحقیق و مداقه قرار گرفته است. آن‎گونه که فی‎المثل کتابی منثور را نمی‎توان یافت که مصحح بدان مراجعه نکرده باشد و آن را برای یافتن شعر ظهیر از باء بسم‎الله تا تاء تمت در مطالعه نگرفته باشد‎. کاری که در مورد دیگر شاعران نشده است، اگرچه لازم و بایسته به نظر می‎آید<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. ‎
در فصل سوم، شعر ظهیر در کتب ادب مورد تحقیق و مداقه قرار گرفته است. آن‎گونه که فی‎المثل کتابی منثور را نمی‎توان یافت که مصحح بدان مراجعه نکرده باشد و آن را برای یافتن شعر ظهیر از باء بسم‎الله تا تاء تمت در مطالعه نگرفته باشد‎. کاری که در مورد دیگر شاعران نشده است، اگرچه لازم و بایسته به نظر می‎آید<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. ‎


در فصل چهارم، وصف نسخ دیوان ظهیر و کیفیت گردآوری اشعار وی مطرح شده است. نخستین کسی که درصدد جمع و تدوین دیوان ظهیر برآمده، بنابر قول [[مستوفی، حمدالله|حمدالله مستوفی]]، شمس‎الدین کاشی متوفی به سال 602ق است و ظاهراً مقدمه منثوری که در پاره‎ای از نسخ خطی قدیم موجود است و در دیوان حاضر نیز مشهود می‎افتد از وی است. ولی از پاره‎ای از اشعار [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] بر‎می‎آید که قصاید وی بیش از این‎ها بوده و ظاهراً شمس کاشی به گردآوردن همه اشعار وی توفیق نیافته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص370-369</ref>. ‎
در فصل چهارم، وصف نسخ دیوان ظهیر و کیفیت گردآوری اشعار وی مطرح شده است. نخستین کسی که درصدد جمع و تدوین دیوان ظهیر برآمده، بنابر قول [[مستوفی، حمدالله|حمدالله مستوفی]]، شمس‎الدین کاشی متوفی به سال 602ق است و ظاهراً مقدمه منثوری که در پاره‌ای از نسخ خطی قدیم موجود است و در دیوان حاضر نیز مشهود می‎افتد از وی است. ولی از پاره‌ای از اشعار [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] بر‎می‎آید که قصاید وی بیش از این‎ها بوده و ظاهراً شمس کاشی به گردآوردن همه اشعار وی توفیق نیافته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص370-369</ref>. ‎


در این فصل همچنین شش نسخ دیوان [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] که در این تصحیح مورد استفاده قرار گرفته معرفی شده است. همچنین هشت نسخه دیگر نیز معرفی شده که در موارد اشکال به آن‎ها رجوع شده است. در این تصحیح نسخه اسعد افندی که قدیمی‎ترین نسخه موجود از دیوان ظهیر است (جز در مواردی که صریحاً غلط می‎نمود) نسخه اساس و معتمد قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص 375-370</ref>.
در این فصل همچنین شش نسخ دیوان [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] که در این تصحیح مورد استفاده قرار گرفته معرفی شده است. همچنین هشت نسخه دیگر نیز معرفی شده که در موارد اشکال به آن‎ها رجوع شده است. در این تصحیح نسخه اسعد افندی که قدیمی‎ترین نسخه موجود از دیوان ظهیر است (جز در مواردی که صریحاً غلط می‎نمود) نسخه اساس و معتمد قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص 375-370</ref>.
خط ۶۶: خط ۶۶:
در فصل پنجم کتاب، مصحح فرهنگی از لغات و کنایات و تعبیرات کتاب تدوین کرده است و برای هر مورد شاهد یا شواهد و امثله کافی و وافی به مقصود از کتب معتمد آورده است تا کار خواننده را آسان کند و او را از تورق کتاب لغت یا مراجعه به کتب مرجع بی‎نیاز سازد <ref>ر.ک: هنر، علی‎محمد، ص26</ref>.
در فصل پنجم کتاب، مصحح فرهنگی از لغات و کنایات و تعبیرات کتاب تدوین کرده است و برای هر مورد شاهد یا شواهد و امثله کافی و وافی به مقصود از کتب معتمد آورده است تا کار خواننده را آسان کند و او را از تورق کتاب لغت یا مراجعه به کتب مرجع بی‎نیاز سازد <ref>ر.ک: هنر، علی‎محمد، ص26</ref>.


اما مصحح مرحوم، به این هم قانع نشده است و در فصل ششم که بدان (حواشی و تعلیقات و شرح پاره‎ای از مشکلات اشعار) نام داده است‎؛ به شرح و توضیح پاره‎ای از اعلام و امثال و کنایات و مواردی پرداخته است که شاید، نبود آن‎ها خواننده دقیق‎النظر و کنجکاو را از فهم بعض اشعار باز می‌داشت. در همه‎جا می‎بینیم از مآخذ و مراجع دست اول و معتبر استفاده شده است و مصحح بی‎آنکه ادعای استقراء تام داشته باشد، در هر مورد کوشیده است با سود جستن از مآخذ مورد وثوق و با اعتبار به توضیح و شرح مطلب بپردازد و یاریگر خواننده‎، در فهم کردن مطلب باشد؛ بی‎‎آنکه از در «تفاضل» وارد شود و با انباشتن و سیاه کردن صفحات بسیار، برای هر نکته جزئی پیش‎پاافتاده و همه‎کس‎فهم، خواننده را دچار حیرت و سرگردانی سازد<ref>ر.ک: همان</ref>.
اما مصحح مرحوم، به این هم قانع نشده است و در فصل ششم که بدان (حواشی و تعلیقات و شرح پاره‌ای از مشکلات اشعار) نام داده است‎؛ به شرح و توضیح پاره‌ای از اعلام و امثال و کنایات و مواردی پرداخته است که شاید، نبود آن‎ها خواننده دقیق‎النظر و کنجکاو را از فهم بعض اشعار باز می‌داشت. در همه‎جا می‎بینیم از مآخذ و مراجع دست اول و معتبر استفاده شده است و مصحح بی‎آنکه ادعای استقراء تام داشته باشد، در هر مورد کوشیده است با سود جستن از مآخذ مورد وثوق و با اعتبار به توضیح و شرح مطلب بپردازد و یاریگر خواننده‎، در فهم کردن مطلب باشد؛ بی‎‎آنکه از در «تفاضل» وارد شود و با انباشتن و سیاه کردن صفحات بسیار، برای هر نکته جزئی پیش‎پاافتاده و همه‎کس‎فهم، خواننده را دچار حیرت و سرگردانی سازد<ref>ر.ک: همان</ref>.


«تصحیح انتقادی دیوان استاد [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیرالدین فاریابی]] و بحث در احوال و آثار و حل مشکلات اشعار وی» موضوع رساله دکتری مرحوم یزدگردی در زبان و ادبیات فارسی بوده است که در تاریخ 1/8/1336، از آن دفاع شده است، ولی آن مرحوم از 1336ش تا واپسین روز زندگی خود (چهارم فروردین 1365) -به مدت سی‎ودو سال‎- در هر فرصتی در باب محتوای این رساله کار کرده است تا آن را به حد کمال نزدیک گرداند. نگاهی گذرا به فهرست رساله‎های تحصیلی دانشگاه طهران (زیر نظر حسین بنی‎آدم، ج1، طهران 1356‎ش) و نیز بررسی اصل مهم‎ترین آن‎ها، خواننده و جستجوگر کنجکاو را به این نتیجه می‎رساند که نظیر رساله یزدگردی‎، از نظر دقت و عمق و وسواس علمی، در میان آن‎همه رساله انگشت‎‎شمار است<ref>ر.ک: همان</ref>.
«تصحیح انتقادی دیوان استاد [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیرالدین فاریابی]] و بحث در احوال و آثار و حل مشکلات اشعار وی» موضوع رساله دکتری مرحوم یزدگردی در زبان و ادبیات فارسی بوده است که در تاریخ 1/8/1336، از آن دفاع شده است، ولی آن مرحوم از 1336ش تا واپسین روز زندگی خود (چهارم فروردین 1365) -به مدت سی‎ودو سال‎- در هر فرصتی در باب محتوای این رساله کار کرده است تا آن را به حد کمال نزدیک گرداند. نگاهی گذرا به فهرست رساله‎های تحصیلی دانشگاه طهران (زیر نظر حسین بنی‎آدم، ج1، طهران 1356‎ش) و نیز بررسی اصل مهم‎ترین آن‎ها، خواننده و جستجوگر کنجکاو را به این نتیجه می‎رساند که نظیر رساله یزدگردی‎، از نظر دقت و عمق و وسواس علمی، در میان آن‎همه رساله انگشت‎‎شمار است<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۷۶: خط ۷۶:
'''تأویل توأمان چه بود پیش از آنک مُلک***آن را دهد خدای که دین را شعار کرد'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص65</ref>.
'''تأویل توأمان چه بود پیش از آنک مُلک***آن را دهد خدای که دین را شعار کرد'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص65</ref>.


به «الدین و المُلک توأمان» نظر دارد که در بعضی از کتب قدیم ما به‎عنوان «حدیث» نقل شده است، اما محققاً حدیث نیست؛ بلکه جمله‎ای است مأثوره، مأخوذ از عبارتی از «عهد اردشیر» یعنی وصیت‎نامه اردشیر برای شاهان بعد از او که «[[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلی مسکویه]]» ترجمه عربی آن را در «[[تجارب الأمم|تجارب الاُمم]]» نقل کرده است و مرحوم [[دهخدا، علی‌اکبر|علی‎اکبر دهخدا]]، آن را از روی [[تجارب الأمم|تجارب الامم]] در «امثال و حکم» خود آورده است: «و اعلموا ان الملک و الدین اخوان توأمان…»<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>.
به «الدین و المُلک توأمان» نظر دارد که در بعضی از کتب قدیم ما به‎عنوان «حدیث» نقل شده است، اما محققاً حدیث نیست؛ بلکه جمله‌ای است مأثوره، مأخوذ از عبارتی از «عهد اردشیر» یعنی وصیت‎نامه اردشیر برای شاهان بعد از او که «[[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلی مسکویه]]» ترجمه عربی آن را در «[[تجارب الأمم|تجارب الاُمم]]» نقل کرده است و مرحوم [[دهخدا، علی‌اکبر|علی‎اکبر دهخدا]]، آن را از روی [[تجارب الأمم|تجارب الامم]] در «امثال و حکم» خود آورده است: «و اعلموا ان الملک و الدین اخوان توأمان…»<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>.


بعضی از اشعار [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] به‎صورت «ضرب‎المثل» درآمده است:
بعضی از اشعار [[ظهیر فاریابی، طاهر بن محمد|ظهیر]] به‎صورت «ضرب‎المثل» درآمده است:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش