پاتانجلی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۶۳: خط ۶۳:
# اثری موزون بوده و فهمش به‎خاطر در بر داشتن مسائل تخصصی بر عموم مردم مشکل بوده است؛
# اثری موزون بوده و فهمش به‎خاطر در بر داشتن مسائل تخصصی بر عموم مردم مشکل بوده است؛
# این اثر، به‎طور کامل بر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] خوانده شده، به‎نحوی که وی بر آن تسلط یافته است؛
# این اثر، به‎طور کامل بر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] خوانده شده، به‎نحوی که وی بر آن تسلط یافته است؛
# [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان]] پس از احاطه و فهم کتاب، آن را به عربی ترجمه کرده که دوستداران آن که زبان سانسکریت نمی‎دانند بتوانند از آن بهره ببرند؛
# [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان]] پس از احاطه و فهم کتاب، آن را به عربی ترجمه کرده که دوستداران آن که زبان سانسکریت نمی‌دانند بتوانند از آن بهره ببرند؛
# بیرونی، مسائل فنی و ادبی را مطرح نکرده و از این جهت کتاب را خلاصه هم کرده است؛
# بیرونی، مسائل فنی و ادبی را مطرح نکرده و از این جهت کتاب را خلاصه هم کرده است؛
# وی به‎خاطر تبیین بهتر مطالب، نکاتی را به آن افزوده و یا محتوا را به‎صورت پرسش و پاسخ مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحات هشت و نه</ref>.
# وی به‎خاطر تبیین بهتر مطالب، نکاتی را به آن افزوده و یا محتوا را به‎صورت پرسش و پاسخ مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحات هشت و نه</ref>.
خط ۷۱: خط ۷۱:
ز)- مصحح، از کسانی که نامشان را ذکر کرده (حجت‎الاسلام مهدوی، استاد جعفری، دکتر [[اذکایی، پرویز|اذکائی]]، دکتر [[جلالی نایینی، محمدرضا|سید محمدرضا جلالی نائینی]] و...) و مسئولین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که یاری‎‎گرانش در نشر بوده‎اند و سید جلیل شاهری لنگرودی، مصحح و فاطمه آقاجانی، حروف‎نگار کتاب، تشکر کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وهفت</ref>.
ز)- مصحح، از کسانی که نامشان را ذکر کرده (حجت‎الاسلام مهدوی، استاد جعفری، دکتر [[اذکایی، پرویز|اذکائی]]، دکتر [[جلالی نایینی، محمدرضا|سید محمدرضا جلالی نائینی]] و...) و مسئولین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که یاری‎‎گرانش در نشر بوده‎اند و سید جلیل شاهری لنگرودی، مصحح و فاطمه آقاجانی، حروف‎نگار کتاب، تشکر کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وهفت</ref>.


[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] درباره کتاب چنین می‎گوید: همت‎های مردم در دنیا مختلف است و سعی من بلکه وجود من وقف بر فایده‎رسانی به دیگران نهاده است. لذت استفاده، از من گذشته است و این امر را از بزرگ‎ترین سعادت‎ها می‎دانم. هرکه واقف بر حال باشد، مرا بر زحماتی که برای ترجمه این اثر از هندی به عربی کشیده‎ام سرزنش نمی‌کند و کسی که برخلاف آن باشد، نسبت‎هایی مانند جهالت و شقاوت به من می‎دهد و البته هرکسی، آنچه را داراست که نیت می‌کند. در میان نقل کتاب‎های حساب و نجوم هندی، به کتابی برخورد کردم که خواص آنان در حکمت و روش زاهدانشان در عبادت را نشان می‎داد و چون از محتوای آن آگاه شدم، سعی کردم مطالعه آن را با راغبین در این امر به اشتراک بگذارم؛ زیرا بخل در دانش از بدترین ظلم‎ها و گناهان است و هیچ سیاهی بر سفیدی نمی‎آید (نوشتن)، مگر اینکه فایده‎ای دارد که شناخت آن، جلب خیر یا دفع شر می‌کند. گفتارهای این قوم، خالی از تناسخ و حلول و اتحاد و تولد (نه بر حکم ولادت) نیست؛ ازاین‎رو هنگامی که سخنانشان را شنیدم، از آن، ترکیبی از عقاید قدمای یونانیان و مسیحیان و صوفیه را برداشت کردم. به‎هرحال تمامی اینان معتقدند که نفس انسانی که در عالم، به علایقش وابستگی دارد، به بقا نمی‎رسد، مگر اینکه نهایت سعی و اجتهاد را در این راه به‎کار بگیرد. حال اگر از این حد نهایی، اندکی هم کوتاه بیاید، محکوم به بقای در عالم است و در آنجا در میان موجودات مردد میان خیر و شر است تا زمانی که تهذیب و تصفیه و خالص شود. کتاب‎های اینان به‎صورت منظوم نوشته شده..<ref>ر.ک: مقدمه عربی، ص2-3</ref>.
[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] درباره کتاب چنین می‎گوید: همت‎های مردم در دنیا مختلف است و سعی من بلکه وجود من وقف بر فایده‎رسانی به دیگران نهاده است. لذت استفاده، از من گذشته است و این امر را از بزرگ‎ترین سعادت‎ها می‌دانم. هرکه واقف بر حال باشد، مرا بر زحماتی که برای ترجمه این اثر از هندی به عربی کشیده‎ام سرزنش نمی‌کند و کسی که برخلاف آن باشد، نسبت‎هایی مانند جهالت و شقاوت به من می‌دهد و البته هرکسی، آنچه را داراست که نیت می‌کند. در میان نقل کتاب‎های حساب و نجوم هندی، به کتابی برخورد کردم که خواص آنان در حکمت و روش زاهدانشان در عبادت را نشان می‌داد و چون از محتوای آن آگاه شدم، سعی کردم مطالعه آن را با راغبین در این امر به اشتراک بگذارم؛ زیرا بخل در دانش از بدترین ظلم‎ها و گناهان است و هیچ سیاهی بر سفیدی نمی‎آید (نوشتن)، مگر اینکه فایده‎ای دارد که شناخت آن، جلب خیر یا دفع شر می‌کند. گفتارهای این قوم، خالی از تناسخ و حلول و اتحاد و تولد (نه بر حکم ولادت) نیست؛ ازاین‎رو هنگامی که سخنانشان را شنیدم، از آن، ترکیبی از عقاید قدمای یونانیان و مسیحیان و صوفیه را برداشت کردم. به‎هرحال تمامی اینان معتقدند که نفس انسانی که در عالم، به علایقش وابستگی دارد، به بقا نمی‎رسد، مگر اینکه نهایت سعی و اجتهاد را در این راه به‎کار بگیرد. حال اگر از این حد نهایی، اندکی هم کوتاه بیاید، محکوم به بقای در عالم است و در آنجا در میان موجودات مردد میان خیر و شر است تا زمانی که تهذیب و تصفیه و خالص شود. کتاب‎های اینان به‎صورت منظوم نوشته شده..<ref>ر.ک: مقدمه عربی، ص2-3</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش