۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
«مجالس سبعه»، اگر چه در قياس با آثار نيمه دوم مولانا، به لحاظ مضمون و محتوا فقير و اندكمايه است، اما به لحاظ فرم، درخور توجه و دقت است. مولانا، در «مجالس سبعه»، سخنورى توانمند و گرمدهان و چيرهدست بر الفاظ جلوه مىكند. | «مجالس سبعه»، اگر چه در قياس با آثار نيمه دوم مولانا، به لحاظ مضمون و محتوا فقير و اندكمايه است، اما به لحاظ فرم، درخور توجه و دقت است. مولانا، در «مجالس سبعه»، سخنورى توانمند و گرمدهان و چيرهدست بر الفاظ جلوه مىكند. | ||
«مكتوبات»، عموماً نوع ادبى جالبى است كه به مقتضاى ماهيت خود فوايدى استثنايى در بر دارد. شخصيت نویسنده، مناسبات او با طبقات متعدد، واكنشهاى او در برابر رويدادهايى كه با زندگى خصوصى و اجتماعىاش، پيوند نزديك دارد، علاقهها و گرايشها و نفرتها، تلقى او از افراد و حوادث و سرانجام احياناً اسرار زندگى او، با صداقت و صفاى بيشترى از لابهلاى نامهها نمودار مىشود و حسّ كنجكاوى خواننده را بهتر ارضا مىكند. مولانا در اين نامهها دبيرى چيرهدست جلوه مىنمايد كه به اسلوب ترسّل و انشاء از هر حيث آشناست. در عين حفظ مرتبت والاى خود، القاب و عناوين و شأن و مقام مخاطب را رعايت مىكند. قلمش، روان و شيرين و رسا و مؤثر و وافى به مقصود است. اگر سفارش كسى را مىكند، مىداند كه در كجا بايد بدون مقدمه وارد مطلب شود و در كجا زمينهچينى كند، كجا درخواست را در لفافه بپيچد و كجا عريان عرضه بدارد. به قياس با مكتوبات سنايى، نامههايش، از تكلف پيراستهتر و هم پوياتر است. در عين آنكه آهنگ تند و پرشتاب نامههاى عين القضات در آن احساس نمىشود. به لحاظ محتوا نيز با نامههاى عين القضات فرق ماهوى دارد. نامههاى عين القضات، بيشتر، جواب مشكلات مريدان در مسائل قرآنى و باطنى و بيان حاصل تجربههاى عرفانى است؛ در حالى كه نامههاى مولانا غالباً خطاب به دولتمردان و قدرتمندان است، در توصيه مريدان و هم كسانى كه مولانا نسبت به آنان توجه خاص داشته است. اين نامهها، به قول صلاحالدين ملطى، مريد مولانا، «براى درد مساكين و اهل حاجات» بوده است؛ مثلاً براى معافيت از ماليات، رفع تعدى و تجاوز، واگذارى مشيخت خانقاه، كمك مالى براى بناى خانقاه و... | «مكتوبات»، عموماً نوع ادبى جالبى است كه به مقتضاى ماهيت خود فوايدى استثنايى در بر دارد. شخصيت نویسنده، مناسبات او با طبقات متعدد، واكنشهاى او در برابر رويدادهايى كه با زندگى خصوصى و اجتماعىاش، پيوند نزديك دارد، علاقهها و گرايشها و نفرتها، تلقى او از افراد و حوادث و سرانجام احياناً اسرار زندگى او، با صداقت و صفاى بيشترى از لابهلاى نامهها نمودار مىشود و حسّ كنجكاوى خواننده را بهتر ارضا مىكند. مولانا در اين نامهها دبيرى چيرهدست جلوه مىنمايد كه به اسلوب ترسّل و انشاء از هر حيث آشناست. در عين حفظ مرتبت والاى خود، القاب و عناوين و شأن و مقام مخاطب را رعايت مىكند. قلمش، روان و شيرين و رسا و مؤثر و وافى به مقصود است. اگر سفارش كسى را مىكند، مىداند كه در كجا بايد بدون مقدمه وارد مطلب شود و در كجا زمينهچينى كند، كجا درخواست را در لفافه بپيچد و كجا عريان عرضه بدارد. به قياس با مكتوبات سنايى، نامههايش، از تكلف پيراستهتر و هم پوياتر است. در عين آنكه آهنگ تند و پرشتاب نامههاى عين القضات در آن احساس نمىشود. به لحاظ محتوا نيز با نامههاى عين القضات فرق ماهوى دارد. نامههاى عين القضات، بيشتر، جواب مشكلات مريدان در مسائل قرآنى و باطنى و بيان حاصل تجربههاى عرفانى است؛ در حالى كه نامههاى مولانا غالباً ً خطاب به دولتمردان و قدرتمندان است، در توصيه مريدان و هم كسانى كه مولانا نسبت به آنان توجه خاص داشته است. اين نامهها، به قول صلاحالدين ملطى، مريد مولانا، «براى درد مساكين و اهل حاجات» بوده است؛ مثلاً براى معافيت از ماليات، رفع تعدى و تجاوز، واگذارى مشيخت خانقاه، كمك مالى براى بناى خانقاه و... | ||
آزادگى و وارستگى مولانا از هر سطر نامه، ساطع است. حتى در عنوانها از حد عرف تجاوز نمىكند. اگر خواهشى دارد منت نمىپذيرد، بلكه به نوعى منت مىنهد: «نانى كه به چنين درويشى دادى باز مستان، دو نيم مكن، كه آن درويش نان بسيار يابد و ليكن تو چنان درويش نيابى»(نامه هفتاد و چهارم). | آزادگى و وارستگى مولانا از هر سطر نامه، ساطع است. حتى در عنوانها از حد عرف تجاوز نمىكند. اگر خواهشى دارد منت نمىپذيرد، بلكه به نوعى منت مىنهد: «نانى كه به چنين درويشى دادى باز مستان، دو نيم مكن، كه آن درويش نان بسيار يابد و ليكن تو چنان درويش نيابى»(نامه هفتاد و چهارم). |
ویرایش