۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
همچنین در مورد «اقسام فلسفه» تنها به [[مفاتيح العلوم|مفاتیح العلوم]] ارجاع شده(ص 94)، حالآنکه در اکثر آثار فلسفی مخصوصاً در شفاء، حکمة الاشراق و اسفار بهطورجدی مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. اهمیت این مطلب بهویژه زمانی دانسته میشود که به یاد آوریم فیلسوفان و متکلمان در اینگونه مباحث اختلافنظر دارند و مراجعه به یک منبع، محقق را از دیگر منابع بینیاز نمیکند؛ خصوصاً آنکه در بسیاری موارد معجم مذکور منابع اصلی را نشان نمیدهد<ref>همان</ref>. | همچنین در مورد «اقسام فلسفه» تنها به [[مفاتيح العلوم|مفاتیح العلوم]] ارجاع شده(ص 94)، حالآنکه در اکثر آثار فلسفی مخصوصاً در شفاء، حکمة الاشراق و اسفار بهطورجدی مورد بحث و مناقشه قرار گرفته است. اهمیت این مطلب بهویژه زمانی دانسته میشود که به یاد آوریم فیلسوفان و متکلمان در اینگونه مباحث اختلافنظر دارند و مراجعه به یک منبع، محقق را از دیگر منابع بینیاز نمیکند؛ خصوصاً آنکه در بسیاری موارد معجم مذکور منابع اصلی را نشان نمیدهد<ref>همان</ref>. | ||
در ذیل هر مدخل غالباً با استفاده از منابع، تعریفی نیز از آن ارائه شده است. در پارهای موارد این تعریفات چندان مناسب نیست و یا از زاویه نگاه یک مکتب فلسفی و کلامی خاصی مطرح شده و نمیتواند یک تعریف عام و قابلقبول باشد: | در ذیل هر مدخل غالباً ً با استفاده از منابع، تعریفی نیز از آن ارائه شده است. در پارهای موارد این تعریفات چندان مناسب نیست و یا از زاویه نگاه یک مکتب فلسفی و کلامی خاصی مطرح شده و نمیتواند یک تعریف عام و قابلقبول باشد: | ||
مثلاً در تعریف «توحید» از مقابسات نقل شده که: التوحید هو اعتراف النفس بالواحد لوجدانها ایّاه واحدا من حیث هو واحد لا من حیث قیل انّه واحد(ص 29 فلسفه). این تعریف گذشته از ابهام آن، به توحید الهی ربط ندارد<ref>همان، ص52</ref>. | مثلاً در تعریف «توحید» از مقابسات نقل شده که: التوحید هو اعتراف النفس بالواحد لوجدانها ایّاه واحدا من حیث هو واحد لا من حیث قیل انّه واحد(ص 29 فلسفه). این تعریف گذشته از ابهام آن، به توحید الهی ربط ندارد<ref>همان، ص52</ref>. |
ویرایش