المنازل المحاسنية في الرحلة الطرابلسية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی'
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
خط ۴۳: خط ۴۳:
در سال 1047ق/ 1637م "شاهين پاشا" ولايت امرى طرابلس را به عهده داشته است. در سفرنامه به نقل از اهالى شهر هرمل، تصويرى زشت و ظالمانه از او تصوير شده است. پس از او محمد درويش پاشا را معرفى مى‌كند كه حاكم بلاد جبيل بوده، اما مدت زيادى بر اين منصب نمانده است. او ديگر واليان را نيز نام مى‌برد. در زمانى كه والى از محل ولايتش غائب مى‌شد، شخص ديگرى با لقب "المتسلم" جانشين او مى‌شد.
در سال 1047ق/ 1637م "شاهين پاشا" ولايت امرى طرابلس را به عهده داشته است. در سفرنامه به نقل از اهالى شهر هرمل، تصويرى زشت و ظالمانه از او تصوير شده است. پس از او محمد درويش پاشا را معرفى مى‌كند كه حاكم بلاد جبيل بوده، اما مدت زيادى بر اين منصب نمانده است. او ديگر واليان را نيز نام مى‌برد. در زمانى كه والى از محل ولايتش غائب مى‌شد، شخص ديگرى با لقب "المتسلم" جانشين او مى‌شد.


بعد از فتح بلاد شام توسط عثمانى، ولايات حلب، دمشق و طرابلس در يك دفتردارى در حلب مستقر شد. در سال 975ق1567/م امور مالى دمشق از حلب جدا شد و هر كدام داراى دفتردارى مستقل گرديد. در متن سفرنامه آمده است كه طرابلس شام داراى دفتردار مخصوصى به نام مراد افندى بوده است كه قبلاً دفتردار دمشق بوده و بعد از انفصالش از آنجا براى تولى اين منصب به طرابلس سفر كرده است. سفر ابن محاسن در واقع به درخواست او آغاز شده است. از ديگر مناصبى كه در سفرنامه از آن نام برده شده "التذكرجى" است كه مسئوليت تدوين ملاحظات و مطالعات والى به درخواست‌ها را به عهده داشته است. از مناصب ديگرى نيز نام برده شده كه نكته قابل توجه در همه آن است كه از افراد غير بومى در اين امور استفاده مى‌شده است.
بعد از فتح بلاد شام توسط عثمانى، ولايات حلب، دمشق و طرابلس در يك دفتردارى در حلب مستقر شد. در سال 975ق1567/م امور مالى دمشق از حلب جدا شد و هر كدام داراى دفتردارى مستقل گرديد. در متن سفرنامه آمده است كه طرابلس شام داراى دفتردار مخصوصى به نام مراد افندى بوده است كه قبلاً دفتردار دمشق بوده و بعد از انفصالش از آنجا براى تولى اين منصب به طرابلس سفر كرده است. سفر ابن محاسن در واقع به درخواست او آغاز شده است. از ديگر مناصبى كه در سفرنامه از آن نام برده شده "التذكرجى" است كه مسئولیت تدوين ملاحظات و مطالعات والى به درخواست‌ها را به عهده داشته است. از مناصب ديگرى نيز نام برده شده كه نكته قابل توجه در همه آن است كه از افراد غير بومى در اين امور استفاده مى‌شده است.


عثمانى‌ها دستگاه‌هاى قضايى مملوكى را تنظيم كردند. اولين رتبه را قاضى حنفى دارا بوده، چرا كه مذهب حنفى مذهب رسمى دولت عثمانى بوده است؛ البته اين به معناى الغاى ساير مذاهب نبوده است، بلكه از قضات محاكم خواسته مى‌شد كه احكامشان را بر قاضى حنفى محكمه عرضه كنند تا او اجازه آن را صادر كند. در سالى كه ابن محاسن طرابلس را ديده است، عبدالكريم أفندى از قصبه‌اى نزدیک أنكوريه قاضى آنجا بوده است. اسامى بسيارى از افرادى كه متولى مناصب خطابه و امامت و تدريس در مساجد طرابلس بوده‌اند، در سفرنامه آمده است. با تأمل در اين اسامى معلوم مى‌شود كه اكثر اين مناصب را عناصر محلى اشغال كرده‌اند و علما، همانند ساير ولايات عثمانى از سوى حكومت منصوب ميشده‌اند. او اوضاع محكمه‌ها را در آن زمان عجيب توصيف مى‌كند. به عنوان نمونه: زمانى كه مردى مى‌خواهد ازدواج كند به محكمه مى‌رود و در بالاى ورقه سفيدى نام قاضى را با اوصاف غير لازمى مى‌آورد كه براى ازدواج اجازه مى‌دهد كه شخصى، عالم باشد يا جاهل، عقد او را جارى كند و قاضى صدر ورقه را امضا مى‌كند. ابن محاسن اين گونه تأئيدات را بدون علم و تسجيل و تضييع حقوق مردم ارزيابى مى‌كند.
عثمانى‌ها دستگاه‌هاى قضايى مملوكى را تنظيم كردند. اولین رتبه را قاضى حنفى دارا بوده، چرا كه مذهب حنفى مذهب رسمى دولت عثمانى بوده است؛ البته اين به معناى الغاى ساير مذاهب نبوده است، بلكه از قضات محاكم خواسته مى‌شد كه احكامشان را بر قاضى حنفى محكمه عرضه كنند تا او اجازه آن را صادر كند. در سالى كه ابن محاسن طرابلس را ديده است، عبدالكريم أفندى از قصبه‌اى نزدیک أنكوريه قاضى آنجا بوده است. اسامى بسيارى از افرادى كه متولى مناصب خطابه و امامت و تدريس در مساجد طرابلس بوده‌اند، در سفرنامه آمده است. با تأمل در اين اسامى معلوم مى‌شود كه اكثر اين مناصب را عناصر محلى اشغال كرده‌اند و علما، همانند ساير ولايات عثمانى از سوى حكومت منصوب ميشده‌اند. او اوضاع محكمه‌ها را در آن زمان عجيب توصيف مى‌كند. به عنوان نمونه: زمانى كه مردى مى‌خواهد ازدواج كند به محكمه مى‌رود و در بالاى ورقه سفيدى نام قاضى را با اوصاف غير لازمى مى‌آورد كه براى ازدواج اجازه مى‌دهد كه شخصى، عالم باشد يا جاهل، عقد او را جارى كند و قاضى صدر ورقه را امضا مى‌كند. ابن محاسن اين گونه تأئيدات را بدون علم و تسجيل و تضييع حقوق مردم ارزيابى مى‌كند.


==وضعيت==
==وضعيت==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش