تلخيص الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    }}  
    }}  


    '''تلخيص الأصول'''، اثر میرزا حبیب‎الله ملکی، کتابی است مختصر و موجز و بدون پرداختن به اقوال مختلف در علم اصول.
    '''تلخيص الأصول'''، اثر [[تبریزی ملکی، حبیب الله|میرزا حبیب‎الله ملکی]]، کتابی است مختصر و موجز و بدون پرداختن به اقوال مختلف در علم اصول.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۱: خط ۳۱:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    نویسنده پیش از پرداختن به مباحث کتاب، به ذکر تاریخ تدوین علم اصول فقه، پرداخته و ابتدا به نام علمایی که کتابی در این علم، تدوین کرده‎اند، اشاره کرده است که عبارتند از: حسن بن علی بن ابی‎عقیل؛ ابوعلی محمد بن احمد بن جنید اسکافی؛ ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام، معروف به شیخ مفید؛ سید مرتضی علم‎الهدی؛ ابوجعفر محمد بن حسین بن علی طوسی و سلار بن عبدالعزیز دیلمی.
    نویسنده پیش از پرداختن به مباحث کتاب، به ذکر تاریخ تدوین علم اصول فقه، پرداخته و ابتدا به نام علمایی که کتابی در این علم، تدوین کرده‎اند، اشاره کرده است که عبارتند از: حسن بن علی بن ابی‎عقیل؛ ابوعلی محمد بن احمد بن جنید اسکافی؛ ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام، معروف به [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]؛ [[سید مرتضی|سید مرتضی علم‎الهدی]]؛ [[طوسی، محمد بن حسن|ابوجعفر محمد بن حسن بن علی طوسی]] و [[سالار دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز|سلار بن عبدالعزیز دیلمی]].


    وی سپس از کتبی که پیرامون این علم، به رشته تحریر درآمده، نام برده است که برخی از آنها، عبارتند از: «الذريعة في أصول الشريعة» سید مرتضی علم‎الهدی، «عدة الأصول» شیخ طوسی، «السرائر» ابن ادریس حلی (که کتاب فقهی و ‎استدلالی است)، «المعالم الدين» حسن بن شهید ثانی، «هداية المسترشدين»، «القوانين» محقق قمی، «فرائد الأصول» شیخ انصاری و... و در پایان، به این نکته اشاره کرده است که در اثر حاضر، مباحث اضافی علم اصول و همچنین اقوال متعددی که ذکر آنها، فایده خاصی را در بر ندارد، حذف گردیده، ولذا برخی از بزرگان، آن را «تلخيص الأصول» نامیده و مؤلف نیز خود همین نام را برای آن، برگزیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-5</ref>.
    وی سپس از کتبی که پیرامون این علم، به رشته تحریر درآمده، نام برده است که برخی از آنها، عبارتند از: «[[الذريعة إلی أصول الشريعة|الذريعة في أصول الشريعة]]» [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی علم‎الهدی]]، «[[العدة في أصول الفقه|عدة الأصول]]» [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، «[[السرائر]]» [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادریس حلی]] (که کتاب فقهی و ‎استدلالی است)، «المعالم الدين» [[ابن شهید ثانی، حسن بن زین‌الدین|حسن بن شهید ثانی]]، «[[هداية المسترشدين في شرح معالم‌الدين (طبع قدیم)‌|هداية المسترشدين]]»، «[[القوانين المحكمة في الأصول|القوانين]]» [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|محقق قمی]]، «[[فرائد الأصول]]» [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] و... و در پایان، به این نکته اشاره کرده است که در اثر حاضر، مباحث اضافی علم اصول و همچنین اقوال متعددی که ذکر آنها، فایده خاصی را در بر ندارد، حذف گردیده، ولذا برخی از بزرگان، آن را «تلخيص الأصول» نامیده و مؤلف نیز خود همین نام را برای آن، برگزیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-5</ref>.


    مقدمه، دربردارنده دو امر زیر می‎باشد:
    مقدمه، دربردارنده دو امر زیر می‎باشد:

    نسخهٔ ‏۷ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۴۶

    تلخيص الأصول‏
    تلخيص الأصول
    پدیدآورانتبریزی ملکی، حبیب الله (نويسنده)
    ناشرمصطفوي (چاپخانه)
    مکان نشرايران - مشهد مقدس
    موضوعاصول فقه شيعه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏‎‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏2‎‏ت‎‏8

    تلخيص الأصول، اثر میرزا حبیب‎الله ملکی، کتابی است مختصر و موجز و بدون پرداختن به اقوال مختلف در علم اصول.

    ساختار

    کتاب با توضیحاتی از نویسنده پیرامون تاریخ تدوین اصول به‎عنوان مقدمه، آغاز و مطالب اصلی در یک مقدمه، شش مبحث و یک خاتمه، تنظیم شده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده پیش از پرداختن به مباحث کتاب، به ذکر تاریخ تدوین علم اصول فقه، پرداخته و ابتدا به نام علمایی که کتابی در این علم، تدوین کرده‎اند، اشاره کرده است که عبارتند از: حسن بن علی بن ابی‎عقیل؛ ابوعلی محمد بن احمد بن جنید اسکافی؛ ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام، معروف به شیخ مفید؛ سید مرتضی علم‎الهدی؛ ابوجعفر محمد بن حسن بن علی طوسی و سلار بن عبدالعزیز دیلمی.

    وی سپس از کتبی که پیرامون این علم، به رشته تحریر درآمده، نام برده است که برخی از آنها، عبارتند از: «الذريعة في أصول الشريعة» سید مرتضی علم‎الهدی، «عدة الأصول» شیخ طوسی، «السرائر» ابن ادریس حلی (که کتاب فقهی و ‎استدلالی است)، «المعالم الدين» حسن بن شهید ثانی، «هداية المسترشدين»، «القوانين» محقق قمی، «فرائد الأصول» شیخ انصاری و... و در پایان، به این نکته اشاره کرده است که در اثر حاضر، مباحث اضافی علم اصول و همچنین اقوال متعددی که ذکر آنها، فایده خاصی را در بر ندارد، حذف گردیده، ولذا برخی از بزرگان، آن را «تلخيص الأصول» نامیده و مؤلف نیز خود همین نام را برای آن، برگزیده است[۱].

    مقدمه، دربردارنده دو امر زیر می‎باشد:

    1. تعریف علم اصول و بیان موضوع آن.
    2. برخی از مباحث لغوی، مانند دلالت الفاظ؛ انواع وضع؛ استعمال الفاظ در معنی مجازی؛ حقیقت و مجاز؛ امکان اشتراک و ترادف؛ استعمال لفظ در دو معنا؛ حقیقت شرعیه؛ صحیح و اعم؛ مشتق[۲].

    مبحث اول و دوم، به اوامر و نواهی اختصاص یافته و در آن به موضوعاتی، همچون لفظ امر؛ دلالت صیغه امر بر وجوب و عدم آن؛ اقسام واجب و... پرداخته شده است[۳].

    در این قسمت از کتاب، به ملازمه عقلی میان ذی‎المقدمه و مقدمه آن در وجوب و اقوال مطرح‎شده پیرامون آن نیز پرداخته شده است[۴].

    از جمله مباحث مهم اصولی، این است که آیا امر به چیزی، مقتضی نهی از ضد آن، اعم از اینکه امری وجودی باشد یا عدمی، است یا نه؟ این موضوع، در این قسمت از کتاب، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است[۵].

    در میان علمای علم اصول، پیرامون ثبوت مفهوم در قضایایی که مشتمل بر ادوات شرط یا وصف یا غایت یا حصر هستند، اختلاف وجود داشته و برخی معتقد به مفهوم مخالف در برخی از این قضایا، تحت شرایطی خاص هستند و برخی دیگر نیز داشتن مفهوم را انکار می‎کنند. این موضوع، در مبحث سوم، تحت عنوان «مفهوم و منطوق»، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است[۶].

    مبحث چهارم، به موضوع عام و خاص اختصاص یافته[۷] و در مبحث پنجم، به بحث و بررسی پیرامون مطلق و مقید، پرداخته شده است[۸].

    آخرین مبحث کتاب، درباره امارات معتبر شرعی است و در همین مبحث از حالات سه‎گانه مکلف، یعنی قطع و ظن و شک، نیز سخن رفته است[۹].

    در خاتمه، به موضوع تعارض و تنافی دو دلیل در مدلول، که از آن به بحث «تعادل و تراجیح» تعبیر می‎شود، پرداخته شده است[۱۰].

    وضعیت کتاب

    کتاب، فاقد هرگونه فهرست و پاورقی است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص2-5
    2. ر.ک: متن کتاب، ص6-42
    3. ر.ک: همان، ص42-73
    4. ر.ک: همان، ص73
    5. ر.ک: همان، ص84
    6. ر.ک: همان، ص110
    7. ر.ک: همان، ص122
    8. ر.ک: همان، ص138
    9. ر.ک: همان، ص145
    10. ر.ک: همان، ص300

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها