عصار، سید محمدکاظم: تفاوت میان نسخهها
جز (Yqorbani@noornet.net صفحهٔ عصار، محمدکاظم را به سید محمدکاظم عصار منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد | |کد مؤلف | ||
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE22995AUTHORCODE | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE22995AUTHORCODE | ||
|} | |} |
نسخهٔ ۴ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۲۹
نام | عصار، محمد کاظم |
---|---|
نامهای دیگر | سید محمدکاظم عصار
عصار تهراني، سيد محمدکاظم بن محمد |
نام پدر | |
متولد | 1302ق |
محل تولد | |
رحلت | 1394ق |
اساتید | |
برخی آثار | حاشيه بر کفاية الاصول محقق خراساني
رساله وحدت وجود |
کد مؤلف | AUTHORCODE22995AUTHORCODE |
سید محمدکاظم عصار، از علمای معاصر است که در علوم جدید نیز استاد بوده و «رساله بداء»، «علم الحديث» و «تفسیر قرآن کریم» از آثار درخشان ایشان میباشد.
زادروز، زادگاه و تبار
سید محمدکاظم عصار، به سال 1302ق (1264ش) در تهران متولد شد. پدر وی آیتالله سید محمد عصار، خود از برجستگان فقها و علمای تهران و از شاگردان میرزای شیرازی و میرزا حبیبالله رشتی، میرزا حسین آشتیانی، آخوند خراسانی و آقا میرزا محمدرضا فشارکی بود[۱].
تحصیل
تأمل در احوال و آثار او نشان میدهد که جوانههای پرورش و تکوین شخصیت وی، در چه زمین پربرکت و حاصلخیزی ریشه داشته است. به نوشته سید جلالالدین آشتیانی، «استاد علامه سید محمدکاظم عصار، بهواسطه نبوغ ذاتی و قدرت حافظه، به فرمان پدر بزرگوارش، در سن سه سالگی به قرائت قرآن، فراگیری ادبیات فارسی و تعلیم خط پرداخت و در پنج سالگی تمام قرآن را حفظ بود». از آن پس در سلک شاگردان مدرسه عبداللهخان در تیمچه حاجبالدوله درآمده، به مدت سه سال به تحصیل صرف و نحو و منطق پرداخت. سپس شش سال نزد اساتید آن زمان در مدرسه خان مروی و صدر و سایر مدارس تلمذ کرده، سطوح فقه و اصول و کتب کلامی را آموخت. پس از آن عزم کسب علوم جدید، از قبیل ریاضی، فیزیک، حساب، هندسه، هیئت و... در دارالفنون نمود و دوره این مدرسه را نیز به پایان برد. در همان ایام، به مدت هشت سال نزد استادان مسلم علوم عقلی تهران، کتب حکمت از مشا و اشراق و عرفان و ملاصدرا و همچنین ریاضیات قدیم را فراگرفت. به سال 1329ق، به درخواست مرحوم عبدالرزاقخان مهندس رئیس دارالفنون، برای تأسیس نخستین دبیرستان در آذربایجان روانه تبریز شد[۲].
در تبریز، علامه عصار به تدریس علوم جدید - طبیعی، حساب، هندسه، هیئت و زبان فرانسه - اشتغال داشت و در همین زمان، بین ایشان و ثقةالاسلام تبریزی دوستی عمیقی برقرار شد. معروف است که آن مرحوم نزد استاد عصار، قسمتی از مباحث مهم کتاب اسفار را قرائت کرده است[۳].
پس از اشغال تبریز و شهادت ثقةالاسلام در عاشورای سال 1320ق، عصار با همان لباس روحانی از تبریز خارج شده و عازم فرانسه شد. در فرانسه، علاوه بر تکمیل زبان فرنگی، علوم ریاضی و طبیعی را دنبال گرفت و رشته طب را بهعنوان تخصیص خود برگزید. اما ظاهرا به دلایلی، از جمله حساسیت نسبت به تشریح اجساد، طب را نیمهکاره نهاد و به نجف اشرف مهاجرت کرد. علامه عصار در نجف، طی 13 سال تحصیل و تدریس، بالاترین درجه اجتهاد را نزد بزرگترین علمای عصر کسب کرد و به تهران بازگشت. از آن زمان، استاد عصار به تدریس مشغول شد و ابتدا در مدرسه صدر آغاز به تدریس کرد. استاد آشتیانی در جایی دیگر نوشته است: «مرحوم عصار که در سن 29 سالگی به حیازت درجه اجتهاد نائل آمده بود، حوزه مستقل درسی معقول و منقول داشت و سطوح عالی ریاضی و فلسفه و عرفان، اعم از فلسفه اشراقی و مشایی و حکمت متعالیه را به شیوه مکتب ملاصدرا تدریس میکرد. عصار، پس از تکمیل مطالعات و تحصیلات عالی خود در نجف اشرف، به ایران بازگشت و با وجود آنکه برای معظمله بعد از مراجعت از نجف، همهگونه ریاست بر خلق و اسباب رسیدن به مقامات ظاهری فراهم بود، این استاد بزرگوار، در بین همه شئون، تدریس را انتخاب نمودند و به سایر مقدمات پشت پا زدند»[۴].
از آن پس، استاد عصار ابتدا در دارالمعلمین عالی تهران به تدریس پرداخت، سپس مقارن با تأسیس دانشگاه، از ایشان برای تدریس در دانشگاه تهران، دعوت به عمل آمد و تا هنگام بازنشستگی، در دانشکدههای ادبیات و الهیات و معارف اسلامی، به افاضه و تدریس فلسفه و علوم معقول و منقول اشتغال داشتند. ایشان همچنین از جمله معدود علمای طراز اولی است که در تدوین قانون مدنی ایران، صاحبنظر و واجد اثر بودهاند. استاد آشتیانی مرقوم داشتهاند که: «استاد عصار در ابتدای تأسیس دانشکده معقول و مؤسسه وعظ و تبلیغ اسلامی (قبل از شهریور 320ش)، یک سال بهعنوان علم الحديث و علم از نظر کتاب و سنت، تقریبا یک دوره معارف اسلامی را با بیانی رسا و شیوا و محققانه در این مؤسسه بیان نمودهاند. این مباحث، حاوی تحقیقیترین مسائل فلسفی و دینی میباشد که هیچ محققی از آن بینیاز نیست... و در همین مؤسسه دو سال تفسیر و تدریس نمودهاند... عمده تدریس استاد علامه، در مدارس قدیم تهران بود. مدتها در مدرسه صدر، واقع در جلو خان مسجد شاه و مدرسه خان مروی و مدرسه سپهسالار جدید در رشتههای مختلف تدریس مینمودند...»[۵].
ایشان همه عمر بابرکت خود را به تحصیل و پژوهش و تدریس گذراند. او آموزگاری نمونه و بافضیلت بود که درباره شیوه سلوک و آموزگاری وی خاطرههای عبرتآموز بسیار گفتهاند. هزارها طالب علم از محضر وی بهرهها بردند، تا آنکه بیماری و کهولت در سن 92 سالگی ایشان را از پای انداخت.
وفات
استاد عصار، «یک ساعت به اذان صبح مانده، روز پنجشنبه 26 ذیحجه سال 1394ق، مطابق 19 دی 1353ش، رخت از دیار فانی بست و جنب مرقد حضرت عبدالعظیم و در مقبره ابوالفتوح رازی، به خاک سپرده شد»[۶].
آثار
مجموعه آثار عصار به اهتمام و با حواشی و مقدمه و تصحیح سید جلالالدین آشتیانی به چاپ رسیده است که شامل هشت مطلب است:
- مقدمه استاد آشتیانی؛
- شرح حال مرحوم علامه عصار به قلم خود ایشان؛
- رساله وحدت وجود؛
- رسالة بداء؛
- إجابة الدعاء في مسألة البداء؛
- علم الحديث؛
- تفسیر قرآن کریم؛
- شذراتی در جبر و اختیار[۷].
در میان این آثار، سه رساله درخشان و کمنظیر استاد، به نامهای: «رساله بداء»، «علم الحديث» و «تفسیر قرآن کریم»، کیفیتی ممتاز دارند. این امتیاز از جهت روش ورود به این مباحث و بحث فلسفی در حوزه کلام، حدیث و قرآنشناسی است. همچنین است «تفسير القرآن الكريم» که سرشار از مباحث عالی در مقدمات قرآنشناسی و قرآنپژوهی است و گاه نکتهسنجیها و انحصارات علمیای دارد که تقریبا در اثر دیگری دیده نمیشود. عصار که از دانش معقول و حکمت بهوسعت برخوردار بود، در برخورد با هر مسئلهای به شیوه نوگرایانه و فلسفی، همراه با احاطه بر دانش و آثار مفسران گذشته، نظری خاص و بسیار عمیق ابراز میکند؛ بهگونهای که مثلا در بخش «وجوه اعجاز قرآن مجید» یا در بحث «عالمین» و دیگر مباحث، سخنش خاص و بسیار تأملانگیز است[۸].