من آيات الإعجاز العلمي؛ السماء في القرآن الكریم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'قرآني' به 'قرآنی') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
قرآن و علوم طبیعی | قرآن و علوم طبیعی | ||
نجوم در قرآن | نجوم در قرآن | ||
کيهان آفريني - جنبههاي | کيهان آفريني - جنبههاي قرآنی | ||
کيهان شناسی - جنبههاي | کيهان شناسی - جنبههاي قرآنی | ||
|- | |- | ||
| data-type="publisher" |دار المعرفة | | data-type="publisher" |دار المعرفة |
نسخهٔ ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۱
من آيات الإعجاز العلمي؛ السماء في القرآن الكریم | |
---|---|
پدیدآوران | محمد نجار، زغلول راغب (نویسنده) |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 2 |
موضوع | قرآن - اعجاز
قرآن و علوم طبیعی نجوم در قرآن کيهان آفريني - جنبههاي قرآنی کيهان شناسی - جنبههاي قرآنی |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 103/65 /ن3م8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
من آیات الإعجاز العلمي؛ السماء في القرآن الكریم اثر زغلول راغب محمد نجار، کتابی است پیرامون اعجاز علمی قرآن کریم.
زبان و زمان نگارش
کتاب به زبان عربی و مقدمه آن، در سال 1424ق، نوشته شده است.
ساختار
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در پنج باب، تنظیم شده است.
نویسنده در ابتدا، به تعریف معنای اعجاز علمی قرآن کریم پرداخته و سپس، ضمن بررسی دیدگاه مفسرین پیرامون آیات کونیه (آفرینش) در قرآن کریم و بحث پیرامون ضوابط تعامل با اینگونه آیات، در نهایت، به مطالعه و بررسی برخی از این آیات، پرداخته است.
گزارش محتوا
در مقدمه، ضمن اشاره به جنبههای مختلف اعجاز قرآن کریم، مطالبی پیرامون چگونگی تدوین و انتشار کتاب، عنوان گردیده است[۱].
در باب نخست، ابتدا به تعریف معنای اعجاز قرآنی پرداخته شده و سپس، فرق میان تفسیر علمی و اعجاز علمی قرآن کریم، تبیین گردیده است[۲].
در باب دوم، به بررسی دیدگاه مفسرین، پیرامون آیات کونیه و آفرینش جهان هستی در قرآن کریم پرداخته شده و نظریات مطرح شده در این زمینه، به سه دسته زیر، تقسیم شده است:
- دیدگاه مضیقین: قائلین به این دیدگاه، معتقدند که تفسیر آیات کونیه وارد شده در قرآن کریم، با دانش بشری، نوعی از تفسیر به رأی بوده و با استناد به روایت نبوی(ص)، مبنی بر اینکه «من قال في القرآن برأیه فأصاب فقد أخطا» و «من قال في القرآن بغیر علم فلیتبوأ مقعده من النار»، آن را ناصحیح میدانند؛ که نویسنده در این مورد، ابتدا به تبیین و تشریح معنای تفسیر به رأی پرداخته و سپس، به مواردی از تشویق و دعوت ابن عباس به تفسیر با عبارت «اللهم فقهه في الدین»، توسط پیامبر(ص) و دعوت بر اجتهاد در تفسیر، اشاره نموده و سپس، روش علمی تفسیر و اشکالات وارد شده بر آن را توضیح داده و آنها را رد کرده است[۳].
- دیدگاه موسعین: بنا بر قول این گروه، آیات و اشارات کونیه در قرآن کریم، صرفاً برای دلالت علمی مشخص است. قائلین به این قول، با استناد به دو آیه: «مَا فَرَّطْنَا فِي الْکِتَابِ مِنْ شَيْءٍ»؛ (ما هيچ چيزى را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكردهایم) ﴿انعام: 38﴾ و «وَ نَزَّلْنَا عَلَيْکَ الْکِتَابَ تِبْيَاناً لِکُلِّ شَيْءٍ»؛ (و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است بر تو نازل كرديم) ﴿النحل: 89﴾، معتقدند که جمیع حقایل علوم، بهصورت تطبیقی، در قرآن کریم مذکور بوده و بر این اساس، به تبویب و تصنیف آیات کونیه، بر اساس و ترتیب مجلات و کتب علمی پرداخته و آنها را بر مبنای اصلاحات این علوم و معارف، تفسیر میکنند؛ نویسنده در پاسخ به این گروه، به این نکته اشاره دارد که این استدلال و استنتاج با سیاق قرآنی در این دو آیه، منافات دارد، زیرا این دو آیه، به رسالت اصلی و اساسی قرآن کریم که دین بوده و متمرکز است به معارف چهارگانه عقیده، عبادت، اخلاق و معاملات (قضایایی که انسان با عقل خویش، قادر به یافتن ضوابطی صحیحی در آنها نخواهد بود)، اشاره دارد[۴].
- دیدگاه معتدلین: قائلین به این دیدگاه که نویسنده خود نیز آن را برگزیده است، با قبول این امر که قرآن کریم در اصل، کتاب هدایت ربانی بوده و اساس آن، دعوت به عقیده صحیح و امر به عبادات مفروض و ایجاد انگیزه در التزام به مکارم اخلاق و تعامل به عدل است، معتقدند که اشارات کونیه وارد شده در کتاب خدا، تنها نشاندهنده نمونههایی از آفرینش و خلقت خداوند و تذکری بر الوهیت، ربوبیت، وحدانیت و قدرت مطلق و شمول علم اوست[۵].
در باب سوم، به معرفی ضوابط لازم در تعامل با قضیه اعجاز علمی در قرآن کریم پرداخته شده است. در این باب، ابتدا اعجاز علمی قرآن کریم، بهصورت لفظی و اصطلاحی، تعریف و تبیین شده و سپس به ذکر ضوابط، پرداخته شده است که از جمله آنها، عبارتند از:
- حسن فهم نص قرآن کریم بر اساس دلالت الفاظ در لغت عرب و بر اساس قواعد لغوی و اسالیب و روشهای ویژه در زبان عربی، به دلیل نزول قرآن به زبان عربی مبین.
- شناخت اسباب نزول و ناسخ و منسوخ و فهم فرق میان عام و خاص، مطلق و مقید و مجمل و مفصل در آیات قرآن کریم.
- شناخت روایات نبوی مربوط به تفسیر و رجوع به اقوال مفسرین از اصحاب، تابعین و تابعین تابعین تا زمان حاضر.
- گردآوری قرائات صحیح متعلق به آیات قرآن.
- گردآوری آیاتی از قرآن که در یک موضوع هستند و ارجاع بعضی از آن به بعض دیگر و شناخت دلالت هریک در پناه دیگری با توجه به این امر که بعضی از آیات قرآن کریم، مفسر آیات دیگرند.
- مراعات سیاق قرآنی آیه یا آیات متعلق به یکی از قضایای کونیه بدون اینکه با آیات دیگر پیوند داده شود.
- مراعات قاعده «أن العبرة هي بعموم اللفظ لا بخصوص السبب»
- و...[۶].
باب چهارم، به معرفی و بررسی آیاتی از قرآن کریم اختصاص یافته که درباره خلقت و آفرینش آسمان است. در این باب، مجموعاً 33 آیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده ذیل هر آیه، با استفاده از آیات و روایات، اقوال و نظرات منجمین و دانشمندان، به همراه تصاویری در همان موضوع به توضیح و تفسیر آن آیه پرداخته است.
آیاتی که نویسنده درصدد توضیح آن برمیآیند عبارتند از آیه 47 سوره ذاریات: «وَ السَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» (و آسمان را به قدرت خود برافراشتيم و بىگمان، ما [آسمان] گستريم)؛ آیه 30 سوره انبیا: «أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَ فَلاَ يُؤْمِنُونَ» (آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو بههمپیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم)؛ آیه 11 سوره فصلت: «ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَ هِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ» (سپس آهنگِ [آفرينشِ] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود: «خواه يا ناخواه بياييد» آن دو گفتند: فرمان پذیر آمديم) و...[۷].
باب پنجم، به خاتمه اختصاص یافته و در آن به ذکر نکاتی پرداخته شده است، از جمله اینکه لفظ «السماء» به صیغه مفرد یا جمع، در 310 موضع از قرآن کریم آمده که 120 موضع آن، با لفظ مفرد به آن اشاره شده و در 190 موضع، به صیغه جمع آمده است. نویسنده با ذکر برخی از آن آیات به 34 نکته علمی مأخوذ از آن آیات اشاره میکند[۸].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها، به ذکر منابع پرداخته شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.