۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[لطفي، اسد الله|اسدالله لطفی]] فصل اول را به تعریف فقه اختصاص داده و آن را از سه منظر لغت، اصطلاح و قرآن و حدیث مورد بررسی قرار داده و از ارتباط بین دو معنای اخیر (اصطلاحی و مفهوم فقه در اصطلاح قرآن و حدیث) سخن به میان آورده است. | [[لطفي، اسد الله|اسدالله لطفی]] فصل اول را به تعریف فقه اختصاص داده و آن را از سه منظر لغت، اصطلاح و قرآن و حدیث مورد بررسی قرار داده و از ارتباط بین دو معنای اخیر (اصطلاحی و مفهوم فقه در اصطلاح قرآن و حدیث) سخن به میان آورده است. | ||
ایشان میگوید: در اصطلاح قرآن و حدیث کلمه فقه غالباً به معنای معرفت، آگاهی گسترده و وسیع به معارف و تعلیمات اسلامی است که هم اصول عقاید و اخلاق را شامل میشود و هم علم به احکام عملی را و بلکه بهطور کلی بصیرت و بینش عمیق نسبت به عموم معارف دینی را در بر میگیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/14 ر.ک: متن کتاب، ص14-15]</ref>. کلمه فقیه و فقها نیز در لسان روایات به معنای صاحبان بصیرت و عالمان دین استعمال شده است<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>. در قرن سوم هجری یا کمی قبل از آن کلمه فقیه بهتدریج به کسی اطلاق شد که به شیوه اجتهادی عالم به احکام شرعی بود. واژه فقه هم رفتهرفته از معنای عام و گسترده خود خارج گشته و به بخشی از تعالیم دینی که احکام فرعی عملی باشد، اطلاق گردید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/18 ر.ک: همان، ص18]</ref>. | ایشان میگوید: در اصطلاح قرآن و حدیث کلمه فقه غالباً به معنای معرفت، آگاهی گسترده و وسیع به معارف و تعلیمات اسلامی است که هم اصول عقاید و اخلاق را شامل میشود و هم علم به احکام عملی را و بلکه بهطور کلی بصیرت و بینش عمیق نسبت به عموم معارف دینی را در بر میگیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/14 ر.ک: متن کتاب، ص14-15]</ref>. کلمه فقیه و فقها نیز در لسان روایات به معنای صاحبان بصیرت و عالمان دین استعمال شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>. در قرن سوم هجری یا کمی قبل از آن کلمه فقیه بهتدریج به کسی اطلاق شد که به شیوه اجتهادی عالم به احکام شرعی بود. واژه فقه هم رفتهرفته از معنای عام و گسترده خود خارج گشته و به بخشی از تعالیم دینی که احکام فرعی عملی باشد، اطلاق گردید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/18 ر.ک: همان، ص18]</ref>. | ||
در تعریف اصطلاحی فقه، قیودی گنجانده شده که معنای آن چنین میشود: فقه علم به احکام شرعی عملی است که از روی ادله حاصل میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>. | در تعریف اصطلاحی فقه، قیودی گنجانده شده که معنای آن چنین میشود: فقه علم به احکام شرعی عملی است که از روی ادله حاصل میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در فصل سوم ضمن بیان هدف علم فقه، به دیدگاه اندیشمندان و مذاهب مختلف اسلامی درباره حسن و قبح و مصلحت و مفسده اشاره شده، سپس رابطه هدف فقه با مصالح و مفاسد بیان شده است. | در فصل سوم ضمن بیان هدف علم فقه، به دیدگاه اندیشمندان و مذاهب مختلف اسلامی درباره حسن و قبح و مصلحت و مفسده اشاره شده، سپس رابطه هدف فقه با مصالح و مفاسد بیان شده است. | ||
نویسنده، معتقد است علم فقه راه صحیح حیات فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی را به انسان نشان میدهد و متکفل رشد و سعادت عملی فرد و جامعه است؛ لذا در شریعت اسلامی هر حکمی بر اساس مصالح و مفاسد نفسالامری مقرر گردیده و از جانب شارع مقدس به انسانها اعلام شده است<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>. غزالی (متوفی 505ق) درباره تعریف مصلحت میگوید: مصلحت عبارت است از جلب منفعت و دفع ضرر. مقصود او حفظ مقاصد شرع است که در پنج مصلحت مهم خلاصه میشود: حفظ جان (نفس)؛ حفظ دین و عقاید؛ حفظ عقل؛ حفظ نسب (نسل) و حفظ مال<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/35 ر.ک: همان، ص35]</ref>. نویسنده در ادامه مباحث به ارتباط هرکدام از این پنج قسم با فقه و هدف آن اشاره میکند. | نویسنده، معتقد است علم فقه راه صحیح حیات فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی را به انسان نشان میدهد و متکفل رشد و سعادت عملی فرد و جامعه است؛ لذا در شریعت اسلامی هر حکمی بر اساس مصالح و مفاسد نفسالامری مقرر گردیده و از جانب شارع مقدس به انسانها اعلام شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/33 ر.ک: همان، ص33]</ref>. غزالی (متوفی 505ق) درباره تعریف مصلحت میگوید: مصلحت عبارت است از جلب منفعت و دفع ضرر. مقصود او حفظ مقاصد شرع است که در پنج مصلحت مهم خلاصه میشود: حفظ جان (نفس)؛ حفظ دین و عقاید؛ حفظ عقل؛ حفظ نسب (نسل) و حفظ مال<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8285/1/35 ر.ک: همان، ص35]</ref>. نویسنده در ادامه مباحث به ارتباط هرکدام از این پنج قسم با فقه و هدف آن اشاره میکند. | ||
در فصل چهارم بعد از بیان معانی لغوی و اصطلاحی حکم، به نظرات دانشمندان در خصوص مفهوم اصطلاحی حکم شرعی پرداخته شده، سپس به دو رابطه حق و حکم و حق و تکلیف اشاره شده است. | در فصل چهارم بعد از بیان معانی لغوی و اصطلاحی حکم، به نظرات دانشمندان در خصوص مفهوم اصطلاحی حکم شرعی پرداخته شده، سپس به دو رابطه حق و حکم و حق و تکلیف اشاره شده است. |
ویرایش