مسعود سعد سلمان: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
مسعود بن سعد سلمان لاهوری یکی از شاعران بزرگ کلاسیک شبه‎قاره هند و پاکستان و استادان مسلم شعر فارسی است‎. لقبش «سعد الدولة و الدین» و پدرش سعد سلمان یکی از مستوفیان دولت غزنه بود. اصل خانواده صاحب علم و فضلِ مسعود از همدان بود. مسعود در شهر تاریخی و باستانی لاهور متولد شد و در اشعاری متعدد مولد محبوب خود را ستوده و یاد کرده است:
مسعود بن سعد سلمان لاهوری یکی از شاعران بزرگ کلاسیک شبه‎قاره هند و پاکستان و استادان مسلم شعر فارسی است‎. لقبش «سعد الدولة و الدین» و پدرش سعد سلمان یکی از مستوفیان دولت غزنه بود. اصل خانواده صاحب علم و فضلِ مسعود از همدان بود. مسعود در شهر تاریخی و باستانی لاهور متولد شد و در اشعاری متعدد مولد محبوب خود را ستوده و یاد کرده است:


''' ای لا وهور ویحک بی من چگونه‎ای؟***بی آفتاب روشن تابان چگونه‎ای؟'''
{{شعر}}
 
{{ب|'' ای لا وهور ویحک بی من چگونه‎ای؟ ''|2=''بی آفتاب روشن تابان چگونه‎ای؟ ''}}
'''ناگه عزیز فرزند از تو جدا شدست‎***با درد او بنوحه و شیون چگونه‎ای؟'''<ref>ر.ک: ریاض، محمد،49</ref>.
{{ب|'' ناگه عزیز فرزند از تو جدا شدست‎ ''|2='' با درد او بنوحه و شیون چگونه‎ای؟''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/49 ر.ک: ریاض، محمد،49]</ref>}}
{{پایان شعر}}


==ورود به عرصه علم و سیاست==
==ورود به عرصه علم و سیاست==
مسعود در لاهور و غزنین نزد استادان نامی علم و هنر فرا گرفت و از اغصان دانش ثمره فضیلت چید، سواری و تیراندازی و گوی‎بازی و طبطاب و ورزش اسلحه آموخت‎<ref>ر.ک: ع. قویم، 462-461</ref>. خطاطی را نکو یاد گرفته و گویا از ستاره‎شناسی هم بهره‎ای وافر داشته است. او جزو رجال سیاسی دوره غزنوی محسوب می‎شده، در جزو جرگه ملازمین دربار سیف‎الدوله محمود بن ابراهیم غزنوی درآمده و مدتی امارت ناحیه جالندر و لدیانه هم به او منصوب بوده است. در آن اوان بود که حاسدان و دو بهم زنان سوء‎تفاهمی را میان‎ محمود و ابراهیم ایجاد کردند. سلطان ابراهیم‎، سیف‎الدوله محمود و درباریان مهم وی (از آن جمله مسعود سعد) را زندانی کرد و در قلاعی دوردست نگاهداشت. مسعود سعد در حدود نوزده سال یعنی یک‎چهارم زندگانی خود را در زندان بسر برد. ازین مدت دوازده سال در عهد سلطنت همین ابراهیم غزنوی (492-450ق) و هفت سال در اوقات دوران سلطان مسعود بن ابراهیم (509-492ق) سپری شده است. او هفت سال در قلعه سو و دهک، سه سال در قلعه نای و نه سال دیگر در قلعه مرنج گذرانده است. مسعود در سال 500 هجری رهایی یافت و تا درگذشت خود، سمت محترم کتابداری سلاطین را به عهده داشته است<ref>ر.ک: ریاض، محمد،50-49</ref>.
مسعود در لاهور و غزنین نزد استادان نامی علم و هنر فرا گرفت و از اغصان دانش ثمره فضیلت چید، سواری و تیراندازی و گوی‎بازی و طبطاب و ورزش اسلحه آموخت‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/8912/461 ر.ک: ع. قویم، 462-461]</ref>. خطاطی را نکو یاد گرفته و گویا از ستاره‎شناسی هم بهره‎ای وافر داشته است. او جزو رجال سیاسی دوره غزنوی محسوب می‎شده، در جزو جرگه ملازمین دربار سیف‎الدوله محمود بن ابراهیم غزنوی درآمده و مدتی امارت ناحیه جالندر و لدیانه هم به او منصوب بوده است. در آن اوان بود که حاسدان و دو بهم زنان سوء‎تفاهمی را میان‎ محمود و ابراهیم ایجاد کردند. سلطان ابراهیم‎، سیف‎الدوله محمود و درباریان مهم وی (از آن جمله مسعود سعد) را زندانی کرد و در قلاعی دوردست نگاهداشت. مسعود سعد در حدود نوزده سال یعنی یک‎چهارم زندگانی خود را در زندان بسر برد. ازین مدت دوازده سال در عهد سلطنت همین ابراهیم غزنوی (492-450ق) و هفت سال در اوقات دوران سلطان مسعود بن ابراهیم (509-492ق) سپری شده است. او هفت سال در قلعه سو و دهک، سه سال در قلعه نای و نه سال دیگر در قلعه مرنج گذرانده است. مسعود در سال 500 هجری رهایی یافت و تا درگذشت خود، سمت محترم کتابداری سلاطین را به عهده داشته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/49 ر.ک: ریاض، محمد،50-49]</ref>.


==شعر و شاعری==
==شعر و شاعری==
قصائد مسعود بسیار شیوا و چکامه‎ها و سایر اشعار وی در ردیف اول سخن‎سرایان عذب و رطب قرار دارد و همه استادان سخن و ناقدان فن این مطلب را قبول دارند. او شاعری است زبردست که صفات تنسیق ترکیبات بی‎سابقه و وصف‎های رائع و ممتع در کلامش آشکار است. او مردی است متحمل و به قول خودش «ده دله» و در حالت تحمل شداید و قید و بند هم یاس و نامیدی را به خود راه نمی‎دهد. می‎فرماید:
قصائد مسعود بسیار شیوا و چکامه‎ها و سایر اشعار وی در ردیف اول سخن‎سرایان عذب و رطب قرار دارد و همه استادان سخن و ناقدان فن این مطلب را قبول دارند. او شاعری است زبردست که صفات تنسیق ترکیبات بی‎سابقه و وصف‎های رائع و ممتع در کلامش آشکار است. او مردی است متحمل و به قول خودش «ده دله» و در حالت تحمل شداید و قید و بند هم یاس و نامیدی را به خود راه نمی‎دهد. می‎فرماید:


'''غمی مباش! زیرا خدای عزوجل***دری نبندد تا دیگری نبگشاید'''
{{شعر}}
{{ب|'' غمی مباش! زیرا خدای عزوجل ''|2='' دری نبندد تا دیگری نبگشاید''}}
{{ب|'' ز بس بلا که بدیدم چنان شدم بمثل''|2='' که گر سعادت بینم گمان برم که بلاست''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/50 ر.ک: همان، ص50]</ref>}}
{{پایان شعر}}


'''ز بس بلا که بدیدم چنان شدم بمثل***که گر سعادت بینم گمان برم که بلاست'''<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>.


==حبسیات==
==حبسیات==
مهم‎ترین اشعار دیوان مسعود همانا حبسیات است که‎ تقریباً نیمه دیوان وی را احاطه کرده است. حبسیات یا زندانیات اشعاری است که مسعود سعد در دوران نوزده سال قید و بند خود سروده است. شاعر زحمات و شداید را تحمل می‎کند و در فراق و هجر خویشاوندان و فرزندانش بسر می‎برد. او با لحنی دردناک می‎سراید:
مهم‎ترین اشعار دیوان مسعود همانا حبسیات است که‎ تقریباً نیمه دیوان وی را احاطه کرده است. حبسیات یا زندانیات اشعاری است که مسعود سعد در دوران نوزده سال قید و بند خود سروده است. شاعر زحمات و شداید را تحمل می‎کند و در فراق و هجر خویشاوندان و فرزندانش بسر می‎برد. او با لحنی دردناک می‎سراید:


'''ای فلک سخت نا بسامانی***کژ رو و باژ گونه دورانی '''‎
{{شعر}}
 
{{ب|'' ای فلک سخت نا بسامانی ''|2=''کژ رو و باژ گونه دورانی''}}
'''محنت عقل و شدت صبری***فتنه جسم و آفت جانی '''
{{ب|'' محنت عقل و شدت صبری ''|2='' فتنه جسم و آفت جانی ''}}
 
{{ب|'' مار نیشی و شیر چنگالی ''|2='' خیره چشمی و تیز دندانی ''}}
''' مار نیشی و شیر چنگالی*** خیره چشمی و تیز دندانی '''
{{ب|'' بدهی و انگهی نیارامی‎ ''|2='' تا همه داده باز نستانی ''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/50 ر.ک: همان]</ref>}}
{{پایان شعر}}


''' بدهی و انگهی نیارامی‎***تا همه داده باز نستانی '''<ref>ر.ک: همان</ref>.


==ابتکارات==
==ابتکارات==
خط ۶۸: خط ۷۱:
ابتکاری دیگر که مسعود سعد به آن پرداخته صنف «شهرآشوب» (شهرآشوب نظمی است که تغییر اوضاع و احوال مملکتی یا شهری یا ولایتی را در آن این‎طور بگنجانند که کیفیات طبقات مختلف مردم و اصناف در صورت جد یا طنز یا هزل مورد بررسی قرار گرفته باشد.) است و دانشمندان ایرانی و پاکستانی بعد از تحقیقاتی مفصل و حسابی در این مورد یک‎زبان شده‎اند که شهرآشوب را شاید هیچ‎کس پیش از مسعود سعد نسروده است. شهرآشوبی که مسعود سعد سروده 92 بند را درد و شامل قطعات مختلف الوزن است که محتوی اشعاری از 2 تا 9 در هر یک از قطعات می‎باشد. این منظومه نمونه‎ای کامل شهرآشوب است او یک مثنوی شهرآشوبی هم در بحر خفیف سروده که 371 بیت دارد و فعالیت‎های سائر اصناف و مردم جامعه معاصر را احتوا می‎کند.
ابتکاری دیگر که مسعود سعد به آن پرداخته صنف «شهرآشوب» (شهرآشوب نظمی است که تغییر اوضاع و احوال مملکتی یا شهری یا ولایتی را در آن این‎طور بگنجانند که کیفیات طبقات مختلف مردم و اصناف در صورت جد یا طنز یا هزل مورد بررسی قرار گرفته باشد.) است و دانشمندان ایرانی و پاکستانی بعد از تحقیقاتی مفصل و حسابی در این مورد یک‎زبان شده‎اند که شهرآشوب را شاید هیچ‎کس پیش از مسعود سعد نسروده است. شهرآشوبی که مسعود سعد سروده 92 بند را درد و شامل قطعات مختلف الوزن است که محتوی اشعاری از 2 تا 9 در هر یک از قطعات می‎باشد. این منظومه نمونه‎ای کامل شهرآشوب است او یک مثنوی شهرآشوبی هم در بحر خفیف سروده که 371 بیت دارد و فعالیت‎های سائر اصناف و مردم جامعه معاصر را احتوا می‎کند.


ابتکار سوم و به‎ظاهر بی‎سابقه مسعود‎، مستزاد گوئی اوست. خلاصه کلام اینکه مسعود سعد سلمان حسبیات، شهرآشوب و مستزاد را در شعر فارسی ابداع و تخلیق کرده و دیگران از وی تقلید کرده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص52-51</ref>.
ابتکار سوم و به‎ظاهر بی‎سابقه مسعود‎، مستزاد گوئی اوست. خلاصه کلام اینکه مسعود سعد سلمان حسبیات، شهرآشوب و مستزاد را در شعر فارسی ابداع و تخلیق کرده و دیگران از وی تقلید کرده‎اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/51 ر.ک: همان، ص52-51]</ref>.


==دیوان اشعار==
==دیوان اشعار==
[[عوفی، محمد بن محمد|محمد عوفی]] (متوفی 635ق) در [[تذکره لباب الألباب]] خود می‎آورد که مسعود دیوان‎های اشعار در سه زبان تازی و هندی و فارسی دارد؛ ولی امروزه تنها دیوان اشعار فارسی وی باقی مانده است‎. این دیوان دوباره در تهران به چاپ رسیده است: نخست در سال 1296ق و دوباره در سال 1318ش با مقدمه فاضلانه استاد فقید [[رشید ياسمی، غلامرضا|رشید یاسمی]]<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>.
[[عوفی، محمد بن محمد|محمد عوفی]] (متوفی 635ق) در [[تذکره لباب الألباب]] خود می‎آورد که مسعود دیوان‎های اشعار در سه زبان تازی و هندی و فارسی دارد؛ ولی امروزه تنها دیوان اشعار فارسی وی باقی مانده است‎. این دیوان دوباره در تهران به چاپ رسیده است: نخست در سال 1296ق و دوباره در سال 1318ش با مقدمه فاضلانه استاد فقید [[رشید ياسمی، غلامرضا|رشید یاسمی]]<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/22567/50 ر.ک: همان، ص50]</ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==
خط ۷۷: خط ۸۰:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# ع. قویم، «مسعود سعد سلمان همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیست و چهارم، دی 1328، شماره 10، صفحه 461 تا 468؛ به آدرس اینترنتی:
#[[:noormags:165279|ع. قویم، «مسعود سعد سلمان همدانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ارمغان، دوره بیست و چهارم، دی 1328، شماره 10، صفحه 461 تا 468]].
#:http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/165279
#[[:noormags:428510|ریاض، محمد، «ابتکارات مسعود سعد سلمان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، هلال، شماره 105، مهر و آبان 1349، صفحات 49 تا 52]].
# ریاض، محمد، «ابتکارات مسعود سعد سلمان»، پایگاه مجلات تخصصی نور، هلال، شماره 105، مهر و آبان 1349، صفحات 49 تا 52؛ به آدرس اینترنتی:
 
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/428510


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
خط ۸۶: خط ۸۸:


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:قربانی-باقی زاده]]
[[رده: تیر(98)]]
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]]
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش