رساله لوایح: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR10245J1.jpg | عنوان =‏رساله لوایح | عنوان‌های دیگر = |...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}  
}}  


'''رساله لوایح'''، تألیف ابوالمعالی عبدالله بن محمد میانجی همدانی مشهور به عین‎القضات همدانی (متوفی 525ق) از جمله متون عرفانی است که به اقتدای «سوانح العشاق» خواجه احمد غزالی (متوفی 520ق) به رشته تحریر درآورده است. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم رحیم فرمنش انجام شده است.
'''رساله لوایح'''، تألیف [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|ابوالمعالی عبدالله بن محمد میانجی همدانی]] مشهور به [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‎القضات همدانی]] (متوفی 525ق) از جمله متون عرفانی است که به اقتدای «سوانح العشاق» خواجه احمد غزالی (متوفی 520ق) به رشته تحریر درآورده است. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم [[فرمنش، رحيم|رحیم فرمنش]] انجام شده است.


تاریخ تألیف رساله بعد از سال 520ق و قبل از 525ق بوده است زیرا در همه‎جا احمد غزالی را با دعای قدس‎الله‎سره و قدس‎الله‎روحه یاد کرده و چون وفات احمد غزالی در سنه 520ق بوده بنابراین تاریخ تحریر رساله نیز باید بعد از سنه و قبل از سنه 525ق (تاریخ شهادت عین‎القضات) باشد<ref>دیباچه، صفحه د</ref>.
تاریخ تألیف رساله بعد از سال 520ق و قبل از 525ق بوده است زیرا در همه‎جا [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] را با دعای قدس‎الله‎سره و قدس‎الله‎روحه یاد کرده و چون وفات [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] در سنه 520ق بوده بنابراین تاریخ تحریر رساله نیز باید بعد از سنه و قبل از سنه 525ق (تاریخ شهادت عین‎القضات) باشد<ref>دیباچه، صفحه د</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۸: خط ۳۸:
محقق اثر در مقدمه از دست‎یابی به نسخه منحصربه‎فردی از کتاب سخن گفته است. سپس مشکلات تصحیح آن را مطرح کرده است: «هر چه تفحص گردید کمترین نشانه‎ای از نسخه دیگر این رساله چه در کتابخانه‎های معروف داخله و چه در کتابخانه‎ها و موزه‎های کشورهای خارج به دست نیامد. اینک مدت سه سال به‎قدر همت خویش کوشید تا کلمات لایقرء کتاب را که کاتب از روی عدم فضل به‎طور غیر مقرو رسم کرده و بخصوص در ضبط آیات قرآنی و احادیث نبوی و به‎طورکلی عبارات عربی به‎واسطه عدم آشنایی به آن زبان سهل‎انگاری زیادی به خرج داده بود ضمن کمک گرفتن از سایر آثار مؤلف تا سرحد امکان تصحیح و تکمیل نموده و رساله را شایسته تقدیم به پیشگاه خداوندان ذوق و ادب بداند»<ref>ر.ک: دیباچه، صفحه ب و ج</ref>.
محقق اثر در مقدمه از دست‎یابی به نسخه منحصربه‎فردی از کتاب سخن گفته است. سپس مشکلات تصحیح آن را مطرح کرده است: «هر چه تفحص گردید کمترین نشانه‎ای از نسخه دیگر این رساله چه در کتابخانه‎های معروف داخله و چه در کتابخانه‎ها و موزه‎های کشورهای خارج به دست نیامد. اینک مدت سه سال به‎قدر همت خویش کوشید تا کلمات لایقرء کتاب را که کاتب از روی عدم فضل به‎طور غیر مقرو رسم کرده و بخصوص در ضبط آیات قرآنی و احادیث نبوی و به‎طورکلی عبارات عربی به‎واسطه عدم آشنایی به آن زبان سهل‎انگاری زیادی به خرج داده بود ضمن کمک گرفتن از سایر آثار مؤلف تا سرحد امکان تصحیح و تکمیل نموده و رساله را شایسته تقدیم به پیشگاه خداوندان ذوق و ادب بداند»<ref>ر.ک: دیباچه، صفحه ب و ج</ref>.


رساله لوایح از متون معروف عرفانی است که به اقتدای سوانح شیخ احمد غزالی نوشته شده است. ارادت عین‎القضات همدانی به مؤلف سوانح و ارتباط آن دو با یکدیگر، وجود نسخه‎ای از لوایح در مجموعه‎ای که تمهیدات عین‎القضات نیز در کنار آن آمده و بعضی عوامل دیگر، موجب شده است که این اثر به نام عین‎القضات شهرت یابد و یک‎بار نیز در ایران به نام او به چاپ برسد. این انتساب ناروا به بسیاری از کتاب‎ها و پژوهش‎های ادبی تسری یافته است. از سوی دیگر، در بعضی نوشته‎ها (اعم از فهرست‎ها، تاریخ‎های ادبیات و پژوهش‎های ادبی- عرفانی) جز از عین‎القضات، اشخاص دیگری مؤلف لوایح معرفی شده‎اند<ref>ر.ک: شادروی‎منش، محمد، ص203</ref>.
رساله لوایح از متون معروف عرفانی است که به اقتدای سوانح شیخ احمد غزالی نوشته شده است. ارادت [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‎القضات همدانی]] به مؤلف سوانح و ارتباط آن دو با یکدیگر، وجود نسخه‎ای از لوایح در مجموعه‎ای که تمهیدات [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‎القضات]] نیز در کنار آن آمده و بعضی عوامل دیگر، موجب شده است که این اثر به نام [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‎القضات]] شهرت یابد و یک‎بار نیز در ایران به نام او به چاپ برسد. این انتساب ناروا به بسیاری از کتاب‎ها و پژوهش‎های ادبی تسری یافته است. از سوی دیگر، در بعضی نوشته‎ها (اعم از فهرست‎ها، تاریخ‎های ادبیات و پژوهش‎های ادبی- عرفانی) جز از [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‎القضات]]، اشخاص دیگری مؤلف لوایح معرفی شده‎اند<ref>ر.ک: شادروی‎منش، محمد، ص203</ref>.


عین‎القضات این رساله را درباره عشق و احوال و اعراض آن به سبک سوانح خواجه احمد غزالی به رشته تحریر درآورده است و در چهار مورد نیز از متن سوانح استشهاد کرده است. ولی در واقع باید اذعان کرد که چه از نظر تعداد و ترتیب فصول و چه از نظر کیفیت بیان مطالب و شرح دقائق بر سوانح رجحان دارد و قدرت و هنر نویسنده ضمن احاطه او بر رموز و دقائق عشق در این کتاب کاملاً متجلی و نمایان است و حقیقتاً بایستی آن را یکی از نفائس ادبی و شاهکار عالم عشق شمرد<ref>ر.ک: دیباچه، صفحه ج و د</ref>.
[[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‎القضات]] این رساله را درباره عشق و احوال و اعراض آن به سبک سوانح خواجه احمد غزالی به رشته تحریر درآورده است و در چهار مورد نیز از متن سوانح استشهاد کرده است. ولی در واقع باید اذعان کرد که چه از نظر تعداد و ترتیب فصول و چه از نظر کیفیت بیان مطالب و شرح دقائق بر سوانح رجحان دارد و قدرت و هنر نویسنده ضمن احاطه او بر رموز و دقائق عشق در این کتاب کاملاً متجلی و نمایان است و حقیقتاً بایستی آن را یکی از نفائس ادبی و شاهکار عالم عشق شمرد<ref>ر.ک: دیباچه، صفحه ج و د</ref>.


«رساله لوایح» یکی از آثار برگزیده در بستر مکتب عرفانی «کشف و شهود» است که در تبیین «مراتب مکاشفه» نگاشته شده است. در غلبه نظام گفتمانی مسلط بر اثر یعنی «گفتمان عشق شهودی و مکاشفه عیانی»، یکی از رویکردهای گفتمانی متمایز آن را باید در شیوه حضور مشارکین محوری گفتمان در قالب اضلاع سه‎گانه مثلث عشق جستجو کرد. عین‎القضات همدانی با ارائه گفتمانی چندبعدی با محوریت «عاشق»، ارتباط متقابل وی با «معشوق» و واسطه‎گری «عشق»، سعی در بیان «عشق شهودی» با دیدگاه منحصربه‎فرد و شاعرانه خود دارد<ref>ر.ک: وفایی، عباسعلی؛ میلادی، فرشته، ص13</ref>.
«رساله لوایح» یکی از آثار برگزیده در بستر مکتب عرفانی «کشف و شهود» است که در تبیین «مراتب مکاشفه» نگاشته شده است. در غلبه نظام گفتمانی مسلط بر اثر یعنی «گفتمان عشق شهودی و مکاشفه عیانی»، یکی از رویکردهای گفتمانی متمایز آن را باید در شیوه حضور مشارکین محوری گفتمان در قالب اضلاع سه‎گانه مثلث عشق جستجو کرد. [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‎القضات همدانی]] با ارائه گفتمانی چندبعدی با محوریت «عاشق»، ارتباط متقابل وی با «معشوق» و واسطه‎گری «عشق»، سعی در بیان «عشق شهودی» با دیدگاه منحصربه‎فرد و شاعرانه خود دارد<ref>ر.ک: وفایی، عباسعلی؛ میلادی، فرشته، ص13</ref>.


از مبانی فکری‎ عین‎‎القضات‎، موضوع‎ ترک‎ و بی‎‎اختیاری عاشق در‎ قلمرو‎ عشق است؛ زیرا ترکِ اختیار، موجب پیشرفت و تعالی عاشق در مسیر سلوک است؛ به‎گونه‎ای که‎ بی‎اختیاری‎ طی‎ منازل سلوک را برای سالک آسان‎‎تر و راه‎ را‎ هموارتر‎ می‎‎سازد‎. ازاین‎رو، عین‎القضات در رساله لوایح از قول جنید بغدادی در باب بی‎اختیاری در مسیر عشق آورده: «جنید را گفتند خواهی که مرحضرت ‎ ‎آفریدگار را بینی، گفت‎: نه. گفت: چرا؟ گفت بخواست و نیافت، بدین نسبت همه آفت در اختیار من است و من از آفت اختیار پناه بدو سازم» و همچنین: «در عشق آنکه بختیار است، بی‎اختیار‎ است»<ref>ر.ک: جعفری، مرتضی و دیگران، ص114</ref>.
از مبانی فکری‎ [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‎‎القضات]]‎، موضوع‎ ترک‎ و بی‎‎اختیاری عاشق در‎ قلمرو‎ عشق است؛ زیرا ترکِ اختیار، موجب پیشرفت و تعالی عاشق در مسیر سلوک است؛ به‎گونه‎ای که‎ بی‎اختیاری‎ طی‎ منازل سلوک را برای سالک آسان‎‎تر و راه‎ را‎ هموارتر‎ می‎‎سازد‎. ازاین‎رو، [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‎القضات]] در رساله لوایح از قول جنید بغدادی در باب بی‎اختیاری در مسیر عشق آورده: «جنید را گفتند خواهی که مرحضرت ‎ ‎آفریدگار را بینی، گفت‎: نه. گفت: چرا؟ گفت بخواست و نیافت، بدین نسبت همه آفت در اختیار من است و من از آفت اختیار پناه بدو سازم» و همچنین: «در عشق آنکه بختیار است، بی‎اختیار‎ است»<ref>ر.ک: جعفری، مرتضی و دیگران، ص114</ref>.


در یکی از فصول کتاب چنین می‎خوانیم: «عاشق را طلب رضای معشوق در عشق شرط راه است و رضا از روی ظاهر در تیمار امر معشوق بود اما قومی را که نظر بر ارادت و حکم او افتد اگر امر متخلف ماند باک ندارند. ای برادر فرمان معشوق دیگرست و ارادتش دیگر، گاه‎گاه فرمان معشوق محکی شود که عیار باطن عاشق بدان بتوان دانست روا بود که فرمان نبرد اگر خواهد که فرمان برد خامی بود که در عشق ناتمام بود و اگر فرمان نبرد کامل بود و مراد او حاصل بود»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 22-21</ref>.
در یکی از فصول کتاب چنین می‎خوانیم: «عاشق را طلب رضای معشوق در عشق شرط راه است و رضا از روی ظاهر در تیمار امر معشوق بود اما قومی را که نظر بر ارادت و حکم او افتد اگر امر متخلف ماند باک ندارند. ای برادر فرمان معشوق دیگرست و ارادتش دیگر، گاه‎گاه فرمان معشوق محکی شود که عیار باطن عاشق بدان بتوان دانست روا بود که فرمان نبرد اگر خواهد که فرمان برد خامی بود که در عشق ناتمام بود و اگر فرمان نبرد کامل بود و مراد او حاصل بود»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 22-21</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۶:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش