خلدی، جعفر بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۰: خط ۴۰:


    ==نام و نسب==
    ==نام و نسب==
    ابومحمد جعفر بن محمد بن نصیر‎ بن‎ قاسم خواص صوفی زاهد محدث بغدادی، معروف به «جعفر خلدی» که‎ گاه‎ او را در منابع «جعفر خواص» و «ابومحمد خواص» و «جعفر بغدادی» و نیز‎ به نسبت جد، «جعفر بن‎ نصیر‎ بن قاسم» یا چنان‏که در ترجمه رساله قشیریه آمده، «جعفر نصیر» می‎گویند، از صوفیان‎ برجسته و محدثان موثق دو قرن سوم و چهارم‎ هجری‎ است. او را در برخی منابع به تصحیف لقب، «جعفر خالدی» و به تصحیف جد‎، «جعفر‎ بن نصر» نیز خوانده‎اند<ref>سوری، محمد؛ سوری محمود، ص92-‎93</ref>.
    ابومحمد جعفر بن محمد بن نصیر‎ بن‎ قاسم خواص صوفی زاهد محدث بغدادی، معروف به «جعفر خلدی» که‎ گاه‎ او را در منابع «جعفر خواص» و «ابومحمد خواص» و «جعفر بغدادی» و نیز‎ به نسبت جد، «جعفر بن‎ نصیر‎ بن قاسم» یا چنان‏که در ترجمه رساله قشیریه آمده، «جعفر نصیر» می‎گویند، از صوفیان‎ برجسته و محدثان موثق دو قرن سوم و چهارم‎ هجری‎ است. او را در برخی منابع به تصحیف لقب، «جعفر خالدی» و به تصحیف جد‎، «جعفر‎ بن نصر» نیز خوانده‎اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/92 سوری، محمد؛ سوری محمود، ص92-‎93]</ref>.


    ==ولادت==
    ==ولادت==
    وی در‎ سال‎ 253ق، در‎ بغداد‎ به‎ دنیا آمد و پس از رسیدن به سن رشد و پیوستن به مشایخ صوفیه، به سفرهای بسیار‎ پرداخت‎ و از آن پس به زادگاه خویش‎ بازگشت‎ و تا‎ پایان‎ عمر‎ در آنجا مسکن‎ گزید؛. ازاین‎رو، اینکه ابوطالب مکی، جعفر خلدی را «جعفر بن نصیر الخواص‎ الخراسانی» دانسته و او را از‎ اهالی‎ خراسان‎ پنداشته‎ است‎، نباید‎ توجیهی داشته باشد؛ زیرا در منابع، حتی از سفر خلدی به عراق عجم و خراسان نیز گزارشی در دست نیست، گرچه او چنان‎که خود تصریح کرده، همچون بسیاری از مشایخ متقدم عراق، پارسی می‎دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>.
    وی در‎ سال‎ 253ق، در‎ بغداد‎ به‎ دنیا آمد و پس از رسیدن به سن رشد و پیوستن به مشایخ صوفیه، به سفرهای بسیار‎ پرداخت‎ و از آن پس به زادگاه خویش‎ بازگشت‎ و تا‎ پایان‎ عمر‎ در آنجا مسکن‎ گزید؛. ازاین‎رو، اینکه ابوطالب مکی، جعفر خلدی را «جعفر بن نصیر الخواص‎ الخراسانی» دانسته و او را از‎ اهالی‎ خراسان‎ پنداشته‎ است‎، نباید‎ توجیهی داشته باشد؛ زیرا در منابع، حتی از سفر خلدی به عراق عجم و خراسان نیز گزارشی در دست نیست، گرچه او چنان‎که خود تصریح کرده، همچون بسیاری از مشایخ متقدم عراق، پارسی می‎دانسته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/93 ر.ک: همان، ص93]</ref>.


    ==سفرها==
    ==سفرها==
    به‎ نظر‎ می‎رسد وی بسیار سفر کرده است. او از بغداد ‎‎به‎ دیگر شهرهای عراق همچون کوفه و کربلا و نیز‎ مصر‎، مکه، مدینه، بیت‎المقدس و حمص سفر کرد و هرجا از شیخی، نام و آوازه‎ای برمی‎خاست، خود را به مجلس او‎ می‎رساند و بهره می‎برد و سرانجام‎ در‎ زادگاهش بغداد رحل اقامت افکند<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>.
    به‎ نظر‎ می‎رسد وی بسیار سفر کرده است. او از بغداد ‎‎به‎ دیگر شهرهای عراق همچون کوفه و کربلا و نیز‎ مصر‎، مکه، مدینه، بیت‎المقدس و حمص سفر کرد و هرجا از شیخی، نام و آوازه‎ای برمی‎خاست، خود را به مجلس او‎ می‎رساند و بهره می‎برد و سرانجام‎ در‎ زادگاهش بغداد رحل اقامت افکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/99 ر.ک: همان، ص99]</ref>.


    از سفرهای او حکایت‎هایی نقل کرده‎اند. یک ‎بار که به حمص رفته بود، مردم آنجا از او خواستند مدتی در شهرشان رحل اقامت اندازد‎. او این مسئله را به گردآوری مقادیر زیادی دینار مشروط کرد. مردمان نیز پذیرفتند و وقتی آن مال فراوان جمع شد، خلدی به ایشان گفت که ندا دردهند تا فقیران شهر در‎ مسجد‎ جامع گرد آیند. سپس تمام دینارها را میان ایشان تقسیم کرد و خود چیزی از آنها برنداشت و علت کارش را چنین توضیح داد: لم أكن أحتاجُ إلى الدَّنانيرِ و لكن أرَدتُ أن‎ أُجرِّبَ‎ رَغبَتَكم في وُقُوفي عِندَكم؛ مرا به دینارهای شما نیازی نیست، می‎خواستم رغبتتان را بر حضورم در اینجا بیازمایم<ref>ر.ک: همان</ref>.
    از سفرهای او حکایت‎هایی نقل کرده‎اند. یک ‎بار که به حمص رفته بود، مردم آنجا از او خواستند مدتی در شهرشان رحل اقامت اندازد‎. او این مسئله را به گردآوری مقادیر زیادی دینار مشروط کرد. مردمان نیز پذیرفتند و وقتی آن مال فراوان جمع شد، خلدی به ایشان گفت که ندا دردهند تا فقیران شهر در‎ مسجد‎ جامع گرد آیند. سپس تمام دینارها را میان ایشان تقسیم کرد و خود چیزی از آنها برنداشت و علت کارش را چنین توضیح داد: لم أكن أحتاجُ إلى الدَّنانيرِ و لكن أرَدتُ أن‎ أُجرِّبَ‎ رَغبَتَكم في وُقُوفي عِندَكم؛ مرا به دینارهای شما نیازی نیست، می‎خواستم رغبتتان را بر حضورم در اینجا بیازمایم<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/99 ر.ک: همان]</ref>.


    ==مشایخ==
    ==مشایخ==
    خط ۷۷: خط ۷۷:
    ## رویم بن احمد بغدادی (ف 303ق)؛
    ## رویم بن احمد بغدادی (ف 303ق)؛
    ## ابومحمد جریری‎ (ف 311ق)؛
    ## ابومحمد جریری‎ (ف 311ق)؛
    ## ابوبکر شبلی (ف ۳۳۴ق)<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>.
    ## ابوبکر شبلی (ف ۳۳۴ق)<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/95 ر.ک: همان، ص95]</ref>.


    ==شاگردان==
    ==شاگردان==
    وی چند‎ شاگرد‎ برجسته‎ و بسیاری‎ شاگرد کمتر معروف‎ دارد‎. [[ابونصر سراج، عبدالله بن علی|ابونصر سراج طوسی]] (ف 378ق) صاحب «[[اللمع في التصوف]]» از مهم‏ترین شاگردان او در تصوف است که‎ در‎ این‎ کتاب بارها از وی یاد و سخنان بسیاری‎ از‎ او‎ نقل‎ کرده‎ است‎. [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی]] (ف 385ق)، محدث و رجالی معروف، ابوحفص بن شاهین (ف 385ق)، ابوالحسن حمزه علوی (ف 396ق)، [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحیان توحیدی]] (ف 4۱۴ق)، [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] (ف 40۵ق) و ابوالعباس نهاوندی (ف 441ق)، از‎ دیگر شاگردان برجسته او بشمار می‏آیند<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>.
    وی چند‎ شاگرد‎ برجسته‎ و بسیاری‎ شاگرد کمتر معروف‎ دارد‎. [[ابونصر سراج، عبدالله بن علی|ابونصر سراج طوسی]] (ف 378ق) صاحب «[[اللمع في التصوف]]» از مهم‏ترین شاگردان او در تصوف است که‎ در‎ این‎ کتاب بارها از وی یاد و سخنان بسیاری‎ از‎ او‎ نقل‎ کرده‎ است‎. [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی]] (ف 385ق)، محدث و رجالی معروف، ابوحفص بن شاهین (ف 385ق)، ابوالحسن حمزه علوی (ف 396ق)، [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحیان توحیدی]] (ف 4۱۴ق)، [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] (ف 40۵ق) و ابوالعباس نهاوندی (ف 441ق)، از‎ دیگر شاگردان برجسته او بشمار می‏آیند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/96 ر.ک: همان، ص96]</ref>.


    ==مرگ==
    ==مرگ==
    وی سرانجام در 95 سالگی، در‎ روز‎ یک‎شنبه هفتم رمضان 348ق، در‎ بغداد دیده از جهان‎ فروبست و در قبرستان شونیزیه این شهر، کنار قبر جنید بغدادی و سری سَقَطی، به خاک‎ سپرده‎ شد، ولی‎ امروزه‎ قبر‎ وی‎ در‎ بغداد شناخته‎شده‎ نیست‎<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>.
    وی سرانجام در 95 سالگی، در‎ روز‎ یک‎شنبه هفتم رمضان 348ق، در‎ بغداد دیده از جهان‎ فروبست و در قبرستان شونیزیه این شهر، کنار قبر جنید بغدادی و سری سَقَطی، به خاک‎ سپرده‎ شد، ولی‎ امروزه‎ قبر‎ وی‎ در‎ بغداد شناخته‎شده‎ نیست‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/106 ر.ک: همان، ص106]</ref>.


    ==آثار==
    ==آثار==
    خط ۹۴: خط ۹۴:
    # رسالة في التصوف؛
    # رسالة في التصوف؛
    # حكایات المشايخ یا حكایات الأولياء؛
    # حكایات المشايخ یا حكایات الأولياء؛
    # جزء فيه حكايات إبراهيم بن أدهم الزاهد<ref>ر.ک: همان، ص102-‎106</ref>.
    # جزء فيه حكايات إبراهيم بن أدهم الزاهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/102 ر.ک: همان، ص102-‎106]</ref>.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    سوری، محمد؛ سوری، محمود، «جعفر خلدی، صوفی ناشناخته مکتب بغداد»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جاویدان خرد، بهار و تابستان 1396، ‎شماره 31، علمی - پژوهشی/ISC ‏(20 صفحه، ‎از 91 تا 110)، به آدرس:
    [[:noormags:1265700|سوری، محمد؛ سوری، محمود، «جعفر خلدی، صوفی ناشناخته مکتب بغداد»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جاویدان خرد، بهار و تابستان 1396، ‎شماره 31، علمی - پژوهشی/ISC ‏(20 صفحه، ‎از 91 تا 110)]].
    www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1265700/
     


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==

    نسخهٔ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۲۲

    جعفر بن محمد بن خلدی
    نام جعفر بن محمد بن خلدی
    نام‌های دیگر أبو محمد جعفر بن محمد بن نصير بن قاسم البغدادي المعروف بـ الخلدي
    نام پدر محمد
    متولد 253ق
    محل تولد بغداد
    رحلت 348ق
    اساتید ابومحمد‎ حارث‎ بن ابی‎اسامه تمیمی

    ابوجعفر احمد بن علی خراز

    علی بن عبدالعزیز بغوی

    برخی آثار الفوائد و الزهد و الرقائق و المراثي
    کد مؤلف AUTHORCODE46392AUTHORCODE

    جعفر بن محمد بن خلدی (253-‎348ق)، معروف به خلدی، صوفی و محدث بغدادی است که ابوالقاسم جنید بغدادی و ابوبکر شبلی از مهم‎ترین اساتید او و ابونصر سراج طوسی از مهم‏ترین شاگردان او در تصوف می‎باشند. کتاب «الفوائد‎ و الزهد‎ و الرقائق و المراثي» از جمله آثار وی می‎باشد.

    نام و نسب

    ابومحمد جعفر بن محمد بن نصیر‎ بن‎ قاسم خواص صوفی زاهد محدث بغدادی، معروف به «جعفر خلدی» که‎ گاه‎ او را در منابع «جعفر خواص» و «ابومحمد خواص» و «جعفر بغدادی» و نیز‎ به نسبت جد، «جعفر بن‎ نصیر‎ بن قاسم» یا چنان‏که در ترجمه رساله قشیریه آمده، «جعفر نصیر» می‎گویند، از صوفیان‎ برجسته و محدثان موثق دو قرن سوم و چهارم‎ هجری‎ است. او را در برخی منابع به تصحیف لقب، «جعفر خالدی» و به تصحیف جد‎، «جعفر‎ بن نصر» نیز خوانده‎اند[۱].

    ولادت

    وی در‎ سال‎ 253ق، در‎ بغداد‎ به‎ دنیا آمد و پس از رسیدن به سن رشد و پیوستن به مشایخ صوفیه، به سفرهای بسیار‎ پرداخت‎ و از آن پس به زادگاه خویش‎ بازگشت‎ و تا‎ پایان‎ عمر‎ در آنجا مسکن‎ گزید؛. ازاین‎رو، اینکه ابوطالب مکی، جعفر خلدی را «جعفر بن نصیر الخواص‎ الخراسانی» دانسته و او را از‎ اهالی‎ خراسان‎ پنداشته‎ است‎، نباید‎ توجیهی داشته باشد؛ زیرا در منابع، حتی از سفر خلدی به عراق عجم و خراسان نیز گزارشی در دست نیست، گرچه او چنان‎که خود تصریح کرده، همچون بسیاری از مشایخ متقدم عراق، پارسی می‎دانسته است[۲].

    سفرها

    به‎ نظر‎ می‎رسد وی بسیار سفر کرده است. او از بغداد ‎‎به‎ دیگر شهرهای عراق همچون کوفه و کربلا و نیز‎ مصر‎، مکه، مدینه، بیت‎المقدس و حمص سفر کرد و هرجا از شیخی، نام و آوازه‎ای برمی‎خاست، خود را به مجلس او‎ می‎رساند و بهره می‎برد و سرانجام‎ در‎ زادگاهش بغداد رحل اقامت افکند[۳].

    از سفرهای او حکایت‎هایی نقل کرده‎اند. یک ‎بار که به حمص رفته بود، مردم آنجا از او خواستند مدتی در شهرشان رحل اقامت اندازد‎. او این مسئله را به گردآوری مقادیر زیادی دینار مشروط کرد. مردمان نیز پذیرفتند و وقتی آن مال فراوان جمع شد، خلدی به ایشان گفت که ندا دردهند تا فقیران شهر در‎ مسجد‎ جامع گرد آیند. سپس تمام دینارها را میان ایشان تقسیم کرد و خود چیزی از آنها برنداشت و علت کارش را چنین توضیح داد: لم أكن أحتاجُ إلى الدَّنانيرِ و لكن أرَدتُ أن‎ أُجرِّبَ‎ رَغبَتَكم في وُقُوفي عِندَكم؛ مرا به دینارهای شما نیازی نیست، می‎خواستم رغبتتان را بر حضورم در اینجا بیازمایم[۴].

    مشایخ

    خلدی جز‎ مشایخ‎ بغداد‎، به دلیل سفرهای پرشمارش به سرزمین‎های اسلامی، با مشایخ بسیاری صحبت داشته و از مجالس‎ ایشان‎ بهره برده است. این مشایخ را می‎توان به دو دسته زیر تقسیم‎ کرد:

    1. مشایخ‎ حدیثی‎:
      1. ابومحمد‎ حارث‎ بن ابی‎اسامه تمیمی (186-282ق)؛
      2. ابوجعفر احمد بن علی خراز (ف 286ق)؛
      3. علی بن عبدالعزیز بغوی (ف 286‎ق)؛
      4. ابوجعفر‎ محمد بن فضل بن جابر سقطی (ف 288ق)؛
      5. ابوبکر عمر بن حفص سدوسی‎ (ف 293‎ق)؛
      6. ابوشعیب حرانی (ف 295ق)؛
      7. ابوعلی حسن بن علی‎ بن‎ شبیب‎ معمری (ف 295ق)؛
      8. ابوجعفر محمد بن یوسف معروف‎ به‎ ابن‎ ترکی (ف 295ق)؛
      9. ابومحمد خلف بن عمرو بن عبدالرحمان بن عیسى عکبری (ف 296ق)؛
      10. ابوجعفر‎ محمد‎ بن عبدالله بن سلیمان حضرمی‎ کوفی‎ (ف 297ق)؛
      11. ابوجعفر‎ محمد‎ بن‎ عثمان بن ابى‎شیبه ابراهیم بن عثمان‎ (ف 297‎ق)؛
      12. ابومسلم ابراهیم بن عبدالله بصری معروف به کجی (ف 298ق)؛
      13. ابوالعباس احمد بن‎ محمد‎ بن مسروق طوسی (214-299ق)؛
      14. ابوعمر‎ محمد بن جعفر بن‎ حبیب‎ قتات کوفی (ف 300ق)؛
      15. حسن بن‎ علویه‎ قطان؛
      16. جعفر بن محمد بن حرب عبادانی؛
      17. ابوعلی بشر بن موسی الاسدی.
    2. مشایخ‎ عرفانی‎:
      1. ابوالقاسم جنید بغدادی؛
      2. ابوالحسین‎ نوری (ف 295ق)؛
      3. ابراهیم خواص (ف 296ق)؛
      4. سمنون محب (ف 298ق)؛
      5. رویم بن احمد بغدادی (ف 303ق)؛
      6. ابومحمد جریری‎ (ف 311ق)؛
      7. ابوبکر شبلی (ف ۳۳۴ق)[۵].

    شاگردان

    وی چند‎ شاگرد‎ برجسته‎ و بسیاری‎ شاگرد کمتر معروف‎ دارد‎. ابونصر سراج طوسی (ف 378ق) صاحب «اللمع في التصوف» از مهم‏ترین شاگردان او در تصوف است که‎ در‎ این‎ کتاب بارها از وی یاد و سخنان بسیاری‎ از‎ او‎ نقل‎ کرده‎ است‎. ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی (ف 385ق)، محدث و رجالی معروف، ابوحفص بن شاهین (ف 385ق)، ابوالحسن حمزه علوی (ف 396ق)، ابوحیان توحیدی (ف 4۱۴ق)، حاکم نیشابوری (ف 40۵ق) و ابوالعباس نهاوندی (ف 441ق)، از‎ دیگر شاگردان برجسته او بشمار می‏آیند[۶].

    مرگ

    وی سرانجام در 95 سالگی، در‎ روز‎ یک‎شنبه هفتم رمضان 348ق، در‎ بغداد دیده از جهان‎ فروبست و در قبرستان شونیزیه این شهر، کنار قبر جنید بغدادی و سری سَقَطی، به خاک‎ سپرده‎ شد، ولی‎ امروزه‎ قبر‎ وی‎ در‎ بغداد شناخته‎شده‎ نیست‎[۷].

    آثار

    آثاری که تاکنون از سوی مهم‎ترین‎ فرهنگ‎های‎ اعلام‎ و نگارش‎های عربی به خلدی نسبت داده‎اند، کم‎شمار است، در حدّ دو‎ تا‎ چهار کتاب؛ حال آنکه نوشته‎های موجود و مفقود وی بیش از این تعداد‎ است‎. در‎ اینجا فهرست آثاری را که به دست ما رسیده است، می‏آوریم:

    1. الفوائد‎ و الزهد‎ و الرقائق و المراثي؛
    2. چهار مجلس در مجموع فيه‎ عشرة‎ أجزاء حديثية؛
    3. جزء فيه من فوائد أبي‎محمد جعفر بن ‎‎محمّد‎ بن نُصير بن القاسم الخوّاص الخُلْدي الزاهد؛
    4. جزء فيه من فوائد أبي‎محمد ‎جعفر بن محمّد بن نُصير بن القاسم الخُلْدي‎ الزاهد الخواص عن شيوخه؛
    5. محنة الشافعي أبي‎عبدالله محمد بن إدريس؛
    6. رسالة في التصوف؛
    7. حكایات المشايخ یا حكایات الأولياء؛
    8. جزء فيه حكايات إبراهيم بن أدهم الزاهد[۸].

    پانویس

    منابع مقاله

    سوری، محمد؛ سوری، محمود، «جعفر خلدی، صوفی ناشناخته مکتب بغداد»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جاویدان خرد، بهار و تابستان 1396، ‎شماره 31، علمی - پژوهشی/ISC ‏(20 صفحه، ‎از 91 تا 110).


    وابسته‌ها

    الفوائد و الزهد و الرقائق و المراثي