۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
نویسنده در مقدمه کتاب، به موضوع و اهمیت آن اشاره نموده و پیش از شروع مباحث، به بیان اصول تفسیر پرداخته و اشاره مختصری به تاریخچه و مهمترین مصادر آن، نموده است که از جمله آنها عبارتند از: | نویسنده در مقدمه کتاب، به موضوع و اهمیت آن اشاره نموده و پیش از شروع مباحث، به بیان اصول تفسیر پرداخته و اشاره مختصری به تاریخچه و مهمترین مصادر آن، نموده است که از جمله آنها عبارتند از: | ||
# کتاب تفسیر بزرگانی، همچون [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]]، [[قرطبی، محمد بن احمد|قرطبی]]، [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان]]، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابنکثیر]] و... | # کتاب تفسیر بزرگانی، همچون [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]]، [[قرطبی، محمد بن احمد|قرطبی]]، [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان]]، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابنکثیر]] و... | ||
# رسائلی که در این خصوص تألیف شده است، از جمله رساله | # رسائلی که در این خصوص تألیف شده است، از جمله رساله ابن تیمیه و علمایی نظیر [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]، فراهی، دهلوی و... # مباحث عدیدهای که در علم اصول فقه مخوصا مبحث دلالت وجود دارد. | ||
# مباحث مطرحشده در علم بلاغت، مصطلح الحدیث و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41341/1/16 ر.ک: همان، ص16]</ref>. | # مباحث مطرحشده در علم بلاغت، مصطلح الحدیث و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41341/1/16 ر.ک: همان، ص16]</ref>. | ||
نویسنده مطالب را با معرفی اصول تفسیر در نزد ابن جریر طبری، آغاز نموده است. وی از اهالی آمل در طبرستان بوده و در سال 224ق، به دنیا آمد و در طلب علم، به شام و عراق مهاجرت نموده و در بغداد مستقر شد. | نویسنده مطالب را با معرفی اصول تفسیر در نزد ابن جریر طبری، آغاز نموده است. وی از اهالی آمل در طبرستان بوده و در سال 224ق، به دنیا آمد و در طلب علم، به شام و عراق مهاجرت نموده و در بغداد مستقر شد. | ||
از جمله کسانی که تفسیر او را ستودهاند، عبارتند از: | از جمله کسانی که تفسیر او را ستودهاند، عبارتند از: ابن خزیمه؛ ابوعمر زاهد غلام ثعلب؛ [[خطیب بغدادی، احمد بن علی|خطیب بغدادی]]؛ [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]. | ||
وی مقدمهای طولانی در اصول تفسیر نوشته که به عقیده نویسنده، خود کتابی مستقل بشمار میرود. از جمله موضوعاتی که در این مقدمه ذکر گردیده است، میتوان از وسائل و اموری که مفسر بدان نیاز دارد نام برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41341/1/18 ر.ک: متن کتاب، ص18-19]</ref>. | وی مقدمهای طولانی در اصول تفسیر نوشته که به عقیده نویسنده، خود کتابی مستقل بشمار میرود. از جمله موضوعاتی که در این مقدمه ذکر گردیده است، میتوان از وسائل و اموری که مفسر بدان نیاز دارد نام برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41341/1/18 ر.ک: متن کتاب، ص18-19]</ref>. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
ج)- [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابنکثیر]]: از دیگر مفسرینی که مقدمه جامع و مفصلی پیرامون اهتمام به اصول تفسیر نوشتهاند، اسماعیل بن عمر بن کثیر میباشد. وی در سال 701ق، در دمشق به دنیا آمد. او در مقدمه کتاب خود، تحت عنوان «[[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسير القرآن العظيم]]»، به اصول تفسیر اشاره کرده است که از جمله مهمترین آنها، عبارتند از: تدبر در قرآن و توجه به قصص قرآن و عبرت گرفتن از اخبار امم سابق. وی در مقدمه خود، این سؤال را مطرح نموده است که بهترین روش تفسیر قرآن چیست و سپس به بررسی روشهای تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر قرآن با سنت پرداخته و بهترین روش را، تفسیر قرآن به قرآن دانسته است با حفظ ارزش تفسیر قرآن با سنت و سپس به این نکته اشاره کرده است که در صورت نیافتن تفسیر قرآن در قرآن و سنت، باید به قول صحابه مراجعه نمود و در این زمینه به ابن مسعود و ابن عباس، اشاره کرده است. سپس، استطرادا، موضوع اسرائلیات و لزوم پرهیز از آن را مطرح نموده و در پایان، حجیت قول تابعین را مورد بحث و بررسی قرار داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41341/1/63 ر.ک: همان، ص63-76]</ref>. | ج)- [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابنکثیر]]: از دیگر مفسرینی که مقدمه جامع و مفصلی پیرامون اهتمام به اصول تفسیر نوشتهاند، اسماعیل بن عمر بن کثیر میباشد. وی در سال 701ق، در دمشق به دنیا آمد. او در مقدمه کتاب خود، تحت عنوان «[[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسير القرآن العظيم]]»، به اصول تفسیر اشاره کرده است که از جمله مهمترین آنها، عبارتند از: تدبر در قرآن و توجه به قصص قرآن و عبرت گرفتن از اخبار امم سابق. وی در مقدمه خود، این سؤال را مطرح نموده است که بهترین روش تفسیر قرآن چیست و سپس به بررسی روشهای تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر قرآن با سنت پرداخته و بهترین روش را، تفسیر قرآن به قرآن دانسته است با حفظ ارزش تفسیر قرآن با سنت و سپس به این نکته اشاره کرده است که در صورت نیافتن تفسیر قرآن در قرآن و سنت، باید به قول صحابه مراجعه نمود و در این زمینه به ابن مسعود و ابن عباس، اشاره کرده است. سپس، استطرادا، موضوع اسرائلیات و لزوم پرهیز از آن را مطرح نموده و در پایان، حجیت قول تابعین را مورد بحث و بررسی قرار داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41341/1/63 ر.ک: همان، ص63-76]</ref>. | ||
از دیگر کسانی که به بررسی اصول تفسیری آنها پرداخته شده است، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم| | از دیگر کسانی که به بررسی اصول تفسیری آنها پرداخته شده است، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و [[مودودي، ابو الاعلي|ابوعلی مودودی]] میباشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41341/1/77 ر.ک: همان، ص77-324]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش