الإمام ناصرالدين البيضاوي و منهجه في التفسير: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''الإمام ناصرالدين البيضاوي و منهجه في التفسير'''، اثر سید عبدالستار | '''الإمام ناصرالدين البيضاوي و منهجه في التفسير'''، اثر [[ميهوب، عبدالستار|سید عبدالستار میهوب]]، کتابی است در معرفی تفسیر معروف «[[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|أنوار التنزيل و أسرار التأويل]]» و نویسنده آن، [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|ناصرالدین بیضاوی]] و روش وی در تفسیر مزبور. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در فصل دوم، به تعریف و توضیح یکی از مهمترین انواع تفسیر، که عبارت است از تفسیر به اثر یا تفسیر به مأثور و اشاره به جایگاه و درجه اهمیت آن در مرجعیت تفاسیر در اسلام، پرداخته شده است. برخی، این تفسیر را، برترین نوع تفسیر دانستهاند. مقومات این تفسیر عبارتند از: قرآن کریم، سنت نبوی، اقوال صحابه و آنچه از تابعین نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص92</ref>. | در فصل دوم، به تعریف و توضیح یکی از مهمترین انواع تفسیر، که عبارت است از تفسیر به اثر یا تفسیر به مأثور و اشاره به جایگاه و درجه اهمیت آن در مرجعیت تفاسیر در اسلام، پرداخته شده است. برخی، این تفسیر را، برترین نوع تفسیر دانستهاند. مقومات این تفسیر عبارتند از: قرآن کریم، سنت نبوی، اقوال صحابه و آنچه از تابعین نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص92</ref>. | ||
از جمله مهمترین کتبی که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: | از جمله مهمترین کتبی که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان في تفسير القرآن]]»، اثر [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|ابن جریر طبری]]؛ «[[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]]»، اثر [[ابن عطیه، عبدالحق بن غالب|ابوبکر غالب بن عطیه اندلسی]] و «[[الدر المنثور في التفسير بالمأثور]]»، اثر [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدین سیوطی]]<ref>ر.ک: همان، ص112-126</ref>. | ||
فصل سوم، دربردارنده توضیحاتی پیرامون تفسیر به رأی بوده و در آن، ضمن بحث از درجه اهمیت این تفسیر و جایگاه آن و نیز بررسی ادله موافقان و مخالفان این نوع از تفسیر، به تبیین مفاهیم مربوط به این تفسیر، پرداخته شده است. مشهورترین تفاسیری که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: «الكشاف» زمخشری؛ «مفاتيح الغيب» ابن خطیب شافعی؛ «أنوار التنزيل و أسرار التأويل» ناصرالدین عبدالله بیضاوی<ref>ر.ک: همان، ص129-158</ref>. | فصل سوم، دربردارنده توضیحاتی پیرامون تفسیر به رأی بوده و در آن، ضمن بحث از درجه اهمیت این تفسیر و جایگاه آن و نیز بررسی ادله موافقان و مخالفان این نوع از تفسیر، به تبیین مفاهیم مربوط به این تفسیر، پرداخته شده است. مشهورترین تفاسیری که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: «الكشاف» زمخشری؛ «مفاتيح الغيب» ابن خطیب شافعی؛ «أنوار التنزيل و أسرار التأويل» [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|ناصرالدین عبدالله بیضاوی]]<ref>ر.ک: همان، ص129-158</ref>. | ||
باب دوم، در دو فصل، به بحث پیرامون بیضاوی و تفسیر وی به نام | باب دوم، در دو فصل، به بحث پیرامون [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] و تفسیر وی به نام «[[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|أنوار التنزيل و أسرار التأويل]]» اختصاص یافته است؛ ازاینرو در فصل نخست، به شرح زندگانی وی، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص164-168</ref>. | ||
در فصل دوم، به معرفی روش تفسیری بیضاوی پرداخته شده و به مهمترین ویژگیهای تفسیر وی، اشاره شده است که از جمله آنها، عبارتند از: | در فصل دوم، به معرفی روش تفسیری [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] پرداخته شده و به مهمترین ویژگیهای تفسیر وی، اشاره شده است که از جمله آنها، عبارتند از: | ||
# اعتماد بر آنچه از پیامبر(ص) و صحابه و تابعین، به دست ما رسیده است بهمنظور فهم قرآن طبق فهم پیامبر و صحابه؛ چون تابعین فهم خویش از قرآن را از صحابه و ایشان از پیامبر(ص) و پیامبر(ص) نیز از جبریل اخذ نموده که این روش، نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود شارع مقدس است. | # اعتماد بر آنچه از پیامبر(ص) و صحابه و تابعین، به دست ما رسیده است بهمنظور فهم قرآن طبق فهم پیامبر و صحابه؛ چون تابعین فهم خویش از قرآن را از صحابه و ایشان از پیامبر(ص) و پیامبر(ص) نیز از جبریل اخذ نموده که این روش، نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود شارع مقدس است. | ||
# معرفت و شناخت لغت عربی و متعلقات آن از جمله فنون نحوی، بلاغی، معانی و بدیع. | # معرفت و شناخت لغت عربی و متعلقات آن از جمله فنون نحوی، بلاغی، معانی و بدیع. | ||
# جمع میان دو روش روایت و درایت. | # جمع میان دو روش روایت و درایت. | ||
# ذکر همه قرائات؛ بدین معنا که بیضاوی در تفسیر خود، فقط ملتزم به قرائات مشهور و متواتر نبوده، بلکه قرائات شاذ را نیز، ذکر کرده است. | # ذکر همه قرائات؛ بدین معنا که [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] در تفسیر خود، فقط ملتزم به قرائات مشهور و متواتر نبوده، بلکه قرائات شاذ را نیز، ذکر کرده است. | ||
# بیان احکام فقهی و شرعی در آیاتی که در آنها به این احکام اشاره شده است. | # بیان احکام فقهی و شرعی در آیاتی که در آنها به این احکام اشاره شده است. | ||
# بیان مذاهب مختلف با ترجیح مذهب اهل سنت و جماعت. | # بیان مذاهب مختلف با ترجیح مذهب اهل سنت و جماعت. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
[[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۷
الإمام ناصرالدين البيضاوي و منهجه في التفسير | |
---|---|
پدیدآوران | ميهوب، عبدالستار (نويسنده) |
ناشر | مکتبة الثقافة الدينية |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | مجلد1: 2007م , 1428ق , |
شابک | 977-341-323-3 |
موضوع | بيضاوي، عبد الله بن عمر، - 685ق. - نقد و تفسير مفسران اهل سنت - نقد و تفسير |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 92/8 /ب9م9 |
الإمام ناصرالدين البيضاوي و منهجه في التفسير، اثر سید عبدالستار میهوب، کتابی است در معرفی تفسیر معروف «أنوار التنزيل و أسرار التأويل» و نویسنده آن، ناصرالدین بیضاوی و روش وی در تفسیر مزبور.
ساختار
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو باب و هر باب در چند فصل، تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، به خلاصهای از محتوای ابواب و فصول کتاب، اشاره شده است[۱].
باب اول، در سه فصل، کوششی است در بیان مفاهیم کلی مربوط به علم تفسیر، به این اعتبار که این علم، روش ضروری فهم و درک قرآن کریم و مقدمهای است برای عمل به آن؛ ازاینرو در فصل نخست، به بیان معانی لغوی و اصطلاحی تفسیر پرداخته شده و از باب ضرورت، ارتباط و رابطه میان تفسیر و تأویل و انواع تأویل و موارد آن بیان و توضیح داده شده است. تأویل به چهار نوع زیر، واقع شده است:
- گاهی به معنی تفسیر یا تأویل خواب است که مصداق آن، آیه 93 سوره یوسف میباشد.
- گاهی به معنی اخبار از حدوث امری قبل از وقوع آن میآید.
- گاهی به معنای تفهیم حوادث پس از وقوع آن است.
- گاهی نیز به معنای تعبیر از سیاست و رعایت و متابعت تا وصول شیء به غایت و منتهای آن است[۲].
همچنین این فصل، دربردارنده مراحل مختلفی است که علم تفسیر، پشت سر گذاشته است؛ از ابتدای آن در عصر نبوی(ص) تا مراحل اخیر آن، که مرحله تدوین این علم میباشد[۳].
در فصل دوم، به تعریف و توضیح یکی از مهمترین انواع تفسیر، که عبارت است از تفسیر به اثر یا تفسیر به مأثور و اشاره به جایگاه و درجه اهمیت آن در مرجعیت تفاسیر در اسلام، پرداخته شده است. برخی، این تفسیر را، برترین نوع تفسیر دانستهاند. مقومات این تفسیر عبارتند از: قرآن کریم، سنت نبوی، اقوال صحابه و آنچه از تابعین نقل شده است[۴].
از جمله مهمترین کتبی که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: «جامع البيان في تفسير القرآن»، اثر ابن جریر طبری؛ «المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز»، اثر ابوبکر غالب بن عطیه اندلسی و «الدر المنثور في التفسير بالمأثور»، اثر جلالالدین سیوطی[۵].
فصل سوم، دربردارنده توضیحاتی پیرامون تفسیر به رأی بوده و در آن، ضمن بحث از درجه اهمیت این تفسیر و جایگاه آن و نیز بررسی ادله موافقان و مخالفان این نوع از تفسیر، به تبیین مفاهیم مربوط به این تفسیر، پرداخته شده است. مشهورترین تفاسیری که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: «الكشاف» زمخشری؛ «مفاتيح الغيب» ابن خطیب شافعی؛ «أنوار التنزيل و أسرار التأويل» ناصرالدین عبدالله بیضاوی[۶].
باب دوم، در دو فصل، به بحث پیرامون بیضاوی و تفسیر وی به نام «أنوار التنزيل و أسرار التأويل» اختصاص یافته است؛ ازاینرو در فصل نخست، به شرح زندگانی وی، پرداخته شده است[۷].
در فصل دوم، به معرفی روش تفسیری بیضاوی پرداخته شده و به مهمترین ویژگیهای تفسیر وی، اشاره شده است که از جمله آنها، عبارتند از:
- اعتماد بر آنچه از پیامبر(ص) و صحابه و تابعین، به دست ما رسیده است بهمنظور فهم قرآن طبق فهم پیامبر و صحابه؛ چون تابعین فهم خویش از قرآن را از صحابه و ایشان از پیامبر(ص) و پیامبر(ص) نیز از جبریل اخذ نموده که این روش، نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود شارع مقدس است.
- معرفت و شناخت لغت عربی و متعلقات آن از جمله فنون نحوی، بلاغی، معانی و بدیع.
- جمع میان دو روش روایت و درایت.
- ذکر همه قرائات؛ بدین معنا که بیضاوی در تفسیر خود، فقط ملتزم به قرائات مشهور و متواتر نبوده، بلکه قرائات شاذ را نیز، ذکر کرده است.
- بیان احکام فقهی و شرعی در آیاتی که در آنها به این احکام اشاره شده است.
- بیان مذاهب مختلف با ترجیح مذهب اهل سنت و جماعت.
- عدم اخذ به اسرائیلیات مگر در موارد اندک که در این موارد نیز با عباراتی همچون «روي» و «قيل» به ضعف آنها اشاره شده است.
- بیان فضیلت هریک از سورههای قرآن کریم[۸].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، به ذکر منابع، پرداخته شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.