علمای معاصر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '‏.' به '.')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۳۶: خط ۳۶:
سپس در ذکر آثاری که در این موضوع نگارش شده می‎نویسد: «خوشبختانه در اعصار اخیر دو کتاب ارزنده از آذربایجانی عزیز ما پیرامون شرح حال علما و دانشمندان اسلامی انتشار یافته است که هر دو ارزشمند و هر دو از اعتبار والایی برخوردار می‎باشند که به‎حق نمی‎توان از علو مرتبت و نفاست ارزش آنها گذشت: یکی کتاب مستطاب «ريحانة الأدب في تراجم المعروفين بالكنية أو اللقب» تألیف [[مدرس، محمدعلی|میرزا محمدعلی مدرس تبریزی]] که یک دوره دائرةالمعارف تراجم و رجال و در مورد شناخت دانشمندان و آثار آنان می‎باشد که حقیقتاً یکی از حسنات روزگار ما می‎باشد.  
سپس در ذکر آثاری که در این موضوع نگارش شده می‎نویسد: «خوشبختانه در اعصار اخیر دو کتاب ارزنده از آذربایجانی عزیز ما پیرامون شرح حال علما و دانشمندان اسلامی انتشار یافته است که هر دو ارزشمند و هر دو از اعتبار والایی برخوردار می‎باشند که به‎حق نمی‎توان از علو مرتبت و نفاست ارزش آنها گذشت: یکی کتاب مستطاب «ريحانة الأدب في تراجم المعروفين بالكنية أو اللقب» تألیف [[مدرس، محمدعلی|میرزا محمدعلی مدرس تبریزی]] که یک دوره دائرةالمعارف تراجم و رجال و در مورد شناخت دانشمندان و آثار آنان می‎باشد که حقیقتاً یکی از حسنات روزگار ما می‎باشد.  


دومی کتاب «علمای معاصرین» تألیف واعظ شهیر و ادیب اریب، عالم ربانی [[خياباني تبريزي، علي بن عبد العظيم|مرحوم حاج ملا علی واعظ خیابانی]] است که شرح حال جمعی از علمای ایران، عراق، مصر و هند را از سال 1299 تا 1366ق، آخرین روزهای حیات خود با نظم خاصی به رشته تحریر درآورده است <ref>ر.ک: همان، ص15-14</ref>.
دومی کتاب «علمای معاصرین» تألیف واعظ شهیر و ادیب اریب، عالم ربانی [[خياباني تبريزي، علي بن عبد العظيم|مرحوم حاج ملا علی واعظ خیابانی]] است که شرح حال جمعی از علمای ایران، عراق، مصر و هند را از سال 1299 تا 1366ق، آخرین روزهای حیات خود با نظم خاصی به رشته تحریر درآورده است<ref>ر.ک: همان، ص15-14</ref>.


مصحح در ادامه، شیوه خود در تصحیح اثر را این‎گونه تبیین کرده است: «روش کار ما در تنقیح و تکمیل این کتاب، بسیار ساده و روشن می‎باشد؛ سعی و کوشش شده است که کوچک‎ترین دخالت تغییردهنده معنی در اصل متن انجام نپذیرد و مطالب مؤلف محترم عیناً به همان صورتی که بوده است آورده شود. فقط در مواردی که احیاناً نیاز به توضیح و تصحیح داشته باشد، در پاصفحه یا در تکمله آورده و با چند ستاره، مشخص گردد و عناوین و القاب یا وفیات بعد از عصر مؤلف با کروشه [ ] افزوده شود و در مواردی نیز عکس یا دست‎خط آورده می‎شود که تصویرها و دست‎خط‎ها عموماً از مصحح خواهد بود؛ چون اصل کتاب مطلقاً عاری از عکس و تصویر بوده است و دیگر تاریخ وفات معاصرین مؤلف در ردیف دیگر متوفیان قرار گرفته است. اصولاً استخوان‎بندی کتاب بر اساس وفیات اعیان و اشخاص پیش‎بینی و طراحی شده است<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.
مصحح در ادامه، شیوه خود در تصحیح اثر را این‎گونه تبیین کرده است: «روش کار ما در تنقیح و تکمیل این کتاب، بسیار ساده و روشن می‎باشد؛ سعی و کوشش شده است که کوچک‎ترین دخالت تغییردهنده معنی در اصل متن انجام نپذیرد و مطالب مؤلف محترم عیناً به همان صورتی که بوده است آورده شود. فقط در مواردی که احیاناً نیاز به توضیح و تصحیح داشته باشد، در پاصفحه یا در تکمله آورده و با چند ستاره، مشخص گردد و عناوین و القاب یا وفیات بعد از عصر مؤلف با کروشه [ ] افزوده شود و در مواردی نیز عکس یا دست‎خط آورده می‎شود که تصویرها و دست‎خط‎ها عموماً از مصحح خواهد بود؛ چون اصل کتاب مطلقاً عاری از عکس و تصویر بوده است و دیگر تاریخ وفات معاصرین مؤلف در ردیف دیگر متوفیان قرار گرفته است. اصولاً استخوان‎بندی کتاب بر اساس وفیات اعیان و اشخاص پیش‎بینی و طراحی شده است<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.
خط ۴۲: خط ۴۲:
اگرچه مؤلف، شناسنامه و معرفی‎نامه‎ای اجمالی از کارها و تألیفات خود را ارائه داده‎اند، ولی مصحح به جهت اینکه خواننده با بصیرت و آگاهی لازم به مطالعه بپردازد، فشرده‎ای از احوال نویسنده را در مقدمه کتاب ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. وی پس از ذکر شرح حالی مختصر، به معرفی آثار نویسنده پرداخته و از جمله کتاب حاضر را معرفی می‎کند و در مورد سرگذشت خودنوشتش می‎نویسد: «از مطالبی که در مورد او می‎توان گفت این است که او ذره‎ای حتی به‎قدر سرانگشت از واقعیت‎نگاری تجاوز نکرده است و در مورد خود نیز هیچ‎گونه ادعایی نداشته است؛ به‎عکس اغلب معاصرین خویش<ref>ر.ک: همان، ص18-17</ref>.
اگرچه مؤلف، شناسنامه و معرفی‎نامه‎ای اجمالی از کارها و تألیفات خود را ارائه داده‎اند، ولی مصحح به جهت اینکه خواننده با بصیرت و آگاهی لازم به مطالعه بپردازد، فشرده‎ای از احوال نویسنده را در مقدمه کتاب ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. وی پس از ذکر شرح حالی مختصر، به معرفی آثار نویسنده پرداخته و از جمله کتاب حاضر را معرفی می‎کند و در مورد سرگذشت خودنوشتش می‎نویسد: «از مطالبی که در مورد او می‎توان گفت این است که او ذره‎ای حتی به‎قدر سرانگشت از واقعیت‎نگاری تجاوز نکرده است و در مورد خود نیز هیچ‎گونه ادعایی نداشته است؛ به‎عکس اغلب معاصرین خویش<ref>ر.ک: همان، ص18-17</ref>.


[[خياباني تبريزي، علي بن عبد العظيم|واعظ خیابانی]] در مقدمه اثر، انگیزه و هدف خود از نگارش این کتاب را با وجود آثار دیگری در این زمینه، چنین توضیح می‎دهد: «از عنفوان شباب به معرفت تراجم علمای اعلام و اطلاع از تواریخ موالید و وفیات و مجاری حالات فقهای کرام، مولع و حریص و در این موضوع ترجمه جمله‎ای از علمای متقدمین و متأخرین خاصه و عامه در مجلدات اربعه «وقائع الأيام» و مجلدات ثمانیة «منتخب المقاصد و الفوائد» مفصلاً و مشروحاً نگارش داده بود، ولی اخیراً به نظر قاصر رسید که کتاب مستقلی فقط در احوال سعادت‎اشتمال علمای معاصرین امامیه، محض ابقای آثار جمیله و ایفای حقوق جلیله ایشان و موجبات تأسی مستعدین از اهل علم و عرفان به ایشان فراهم آورد...» <ref>ر.ک: پیشگفتار مؤلف، ص19</ref>.  
[[خياباني تبريزي، علي بن عبد العظيم|واعظ خیابانی]] در مقدمه اثر، انگیزه و هدف خود از نگارش این کتاب را با وجود آثار دیگری در این زمینه، چنین توضیح می‎دهد: «از عنفوان شباب به معرفت تراجم علمای اعلام و اطلاع از تواریخ موالید و وفیات و مجاری حالات فقهای کرام، مولع و حریص و در این موضوع ترجمه جمله‎ای از علمای متقدمین و متأخرین خاصه و عامه در مجلدات اربعه «وقائع الأيام» و مجلدات ثمانیة «منتخب المقاصد و الفوائد» مفصلاً و مشروحاً نگارش داده بود، ولی اخیراً به نظر قاصر رسید که کتاب مستقلی فقط در احوال سعادت‎اشتمال علمای معاصرین امامیه، محض ابقای آثار جمیله و ایفای حقوق جلیله ایشان و موجبات تأسی مستعدین از اهل علم و عرفان به ایشان فراهم آورد...»<ref>ر.ک: پیشگفتار مؤلف، ص19</ref>.  


او همچنین محدوده بررسی زندگی علما را این‎گونه مشخص می‎کند: «در این باب، تاریخ حیات و شرح حالات و کیفیت زندگانی و گزارش‎ها و موالید و وفیات و مؤلفات و مصنفات و اساتید و تلامیذ هریک از مبرزین و مراجع تقلید از علما و مجتهدین معاصر، از ایران و عراق و هندوستان که به‎طور اجمال و تفصیل از احوال ایشان مطلع و مسبوق شده [است] مذکور می‎دارد و اگر ترجمه و شرح حالات بعضی از معروفین معاصرین فروگذاری بشود، فقط به موجب کریمه '''سبحانك لا علم لنا إلا ما علمتنا''' (بقره: 32) می‎باشد»<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>.
او همچنین محدوده بررسی زندگی علما را این‎گونه مشخص می‎کند: «در این باب، تاریخ حیات و شرح حالات و کیفیت زندگانی و گزارش‎ها و موالید و وفیات و مؤلفات و مصنفات و اساتید و تلامیذ هریک از مبرزین و مراجع تقلید از علما و مجتهدین معاصر، از ایران و عراق و هندوستان که به‎طور اجمال و تفصیل از احوال ایشان مطلع و مسبوق شده [است] مذکور می‎دارد و اگر ترجمه و شرح حالات بعضی از معروفین معاصرین فروگذاری بشود، فقط به موجب کریمه '''سبحانك لا علم لنا إلا ما علمتنا''' (بقره: 32) می‎باشد»<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>.
خط ۵۰: خط ۵۰:
در بخشی از این نوشتار چنین می‎خوانیم: «در زمان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] مشرف به ریاست روحیه سیدنا المترجم، و قرین وی [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|علامه مجدد شیرازی]] بودند و بعد از شیخ هر دو متصدی حکومات شرعیه و متحمل رجوعات دینیه شدند و آنچه شایسته و سزاوار مقام ایشان بود، از مناعت و جلالت، حیازت کردند. پس از اصقاع عالم و بلاد بعیده ایشان را اراده نمودند و هر گرسنه و تشنه، از فضائل علم و جمیل اخلاق و بسط ید ایشان مستفید و مستفیض گشتند؛ تاآنکه سیدنا المترجم به رحمت حق پیوستند و مجدد شیرازی به ریاست دینیه و دنیویه، مستقلاً قیام فرمود<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.  
در بخشی از این نوشتار چنین می‎خوانیم: «در زمان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] مشرف به ریاست روحیه سیدنا المترجم، و قرین وی [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|علامه مجدد شیرازی]] بودند و بعد از شیخ هر دو متصدی حکومات شرعیه و متحمل رجوعات دینیه شدند و آنچه شایسته و سزاوار مقام ایشان بود، از مناعت و جلالت، حیازت کردند. پس از اصقاع عالم و بلاد بعیده ایشان را اراده نمودند و هر گرسنه و تشنه، از فضائل علم و جمیل اخلاق و بسط ید ایشان مستفید و مستفیض گشتند؛ تاآنکه سیدنا المترجم به رحمت حق پیوستند و مجدد شیرازی به ریاست دینیه و دنیویه، مستقلاً قیام فرمود<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.  


نویسنده در رابطه با برخی از علمای معاصر به‎اختصار بسنده کرده است و گاه مصحح مطلبی را بر آن افزوده است؛ مثلاً در رابطه با [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‎الله جعفر سبحانی]] می‎افزاید: «استاد [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‎الله جعفر سبحانی]] امروز یکی از بارزترین اساتید و آیات حوزه علمیه قم می‎باشند و در کثرت تألیف و جامعیت تدریس، یکی از چهره‎های موفق در حوزه علمیه قم می‎باشند...» <ref>ر.ک: همان، ص543</ref>.  
نویسنده در رابطه با برخی از علمای معاصر به‎اختصار بسنده کرده است و گاه مصحح مطلبی را بر آن افزوده است؛ مثلاً در رابطه با [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‎الله جعفر سبحانی]] می‎افزاید: «استاد [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‎الله جعفر سبحانی]] امروز یکی از بارزترین اساتید و آیات حوزه علمیه قم می‎باشند و در کثرت تألیف و جامعیت تدریس، یکی از چهره‎های موفق در حوزه علمیه قم می‎باشند...»<ref>ر.ک: همان، ص543</ref>.  


آخرین شرح حال به نویسنده اختصاص دارد که با ذکر اجازه‎‎های آیات عظام [[بروجردی، حسین|بروجردی]]، حجت کوه‎کمری و [[اصفهانی، ابوالحسن|سید ابوالحسن اصفهانی]] همراه است. فراوانی ذکر اجازات علما سبب شده که مصحح به جهت رعایت اختصار برخی از این اجازه‎ها را حذف کرده و خواننده را به منبع آن ارجاع دهد: «سپس باز مؤلف محترم، بخش‎هایی از اجازات مندرج در کتاب مستدرک بحار را آورده که علاقه‎مندان می‎توانند به خود آن کتاب مراجعه کنند»<ref>ر.ک: همان، ص420، پاورقی</ref>.  
آخرین شرح حال به نویسنده اختصاص دارد که با ذکر اجازه‎‎های آیات عظام [[بروجردی، حسین|بروجردی]]، حجت کوه‎کمری و [[اصفهانی، ابوالحسن|سید ابوالحسن اصفهانی]] همراه است. فراوانی ذکر اجازات علما سبب شده که مصحح به جهت رعایت اختصار برخی از این اجازه‎ها را حذف کرده و خواننده را به منبع آن ارجاع دهد: «سپس باز مؤلف محترم، بخش‎هایی از اجازات مندرج در کتاب مستدرک بحار را آورده که علاقه‎مندان می‎توانند به خود آن کتاب مراجعه کنند»<ref>ر.ک: همان، ص420، پاورقی</ref>.  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش